سفرتاریخی یا دیپلوماسی اقتصادی؟

دیپلوم انجنیرعمرمحسن زاده

نوروز۱۳۹۵ خورشیدی بود که بارک اوباما رییس جمهور ایالات متحده امریکا سنت دیرین دیپلوماتیک کشورش را شکست و به کشورهمسایه خود کوبا سفر کرد؛ کشوری که ایالات متحده بیش از پنج دهه با آن  درستیز و جنگ و همه ابزار تخریب و فشار نظامی ، سیاسی ، اقتصادی وتبلیغاتی را در برابرش بکار گرفته بود. ازهمین رو تصمیم اوباما مبنی بر دیدار از کوبا در این بُرهه زمانی و در چنین سطح مناسبات دو جانبه که تنها شانزده ماه از برقراری مجد د آن می گذرد توجه دست اندر کاران حرفه وی سیاست خارجی و به ویژه اگاهان تشریفات و پروتوکول سیاسی جهان را برانگیخت و پرسش هایی را به میان آورد که از قدرتمند ترین شخص سیاسی جهان چه گونه پذیرایی به عمل خواهد آمد و امپراتوری ایالات متحده که هژمونی آن در جهان روشن است چه گونه از « قدرت نرم » خود در برابرنظم  سیاسی ـ اجتماعی موجود کوبا بهره خواهد گرفت. روزنامه « گرانما »  ارگان رسمی حزب کمونیست کوبا به یکی از این پرسش ها چنین پاسخ داد :« خلق انقلابی با اگاهی بلند سیاسی از رییس جمهور ایالات متحده امریکا استقبال خواهد نمود.»

پس از انجام سفر دیده شد که امور تشریفاتی و برنامه دیدار رسمی اوباما خیلی با دقت و با درنظرداشت کیفیت منا سبات دوجانبه ، رعایت نورم های حقوق بین الدول و در تناسب با پیام و نتایج ممکن این مسافرت تنظیم گردیده بود . دیپلوماسی ایالات متحده از این سفر توقع  دستآورد های معینی را داشت ولی وا کنش های دیپلوماتیک کوبا آنرا سمت و سوی دیگری بخشید. بارک اوباما رییس جمهور ایالات متحده درپهنه سیاست خارجی دارای دکتورین نوی است که با سیاست محافظه کارانه و هژمونیک پیشین کشورش تفاوت دارد. او که محدودیت های عملکرد ایالات را درسراسر جهان به خوبی درک می کند باور دارد که اکنون « مدیریت »  به جای « رهبری کردن » راهکار درستی برای کشورش است و بایست سیاست خارجی آن از قید قرارداد های متداول گذشته رهایی یابد. منابع نظامی و سیاسی ایالات بایست درآن  نقاط  داغی به کار گرفته شوند که دارای موثریت قابل لمس باشند . آرایش مجدد روابط ایالات متحده با قاره امریکای لاتین یکی از اولویت های این دکتورین است و در این زمینه عادی ساختن روابط با کوبا کلید حل مسایل بشمار میآید . تلاش های اوباما در این راستا که تصمیم مسافرت به کوبا نیز بخشی از آن میباشد با دشواری ها و چالش های فراونی روبرو است .نتایج سیاست های غارتگرانه و نواستعماری ایالات متحده در گذشته چنان در زنده گی و روان مردمان امریکای لاتین اثر نموده که فراموشی پیآمد های آن ها کار دشوار است. مبارزه کشورهای این قاره در راه احراز حاکمیت ملی ، آزادی و برابری حقوق اکنون به دستآورد های بزرگی نایل گردیده و بر پایه همگرایی سیاسی و اقتصادی امریکای جنوبی و مرکزی خود آگاهی و هویت مشترک لاتینی شکل گرفته و تا اندازه ای ایستاده گی در برابر ایالات متحده بخشی از این خود شناسائیی را تشکیل می دهد .از این رو نمیتوان تصورکرد که روند نزدیکی و همکاری بر پایه احترام به حق حاکمیت خلق ها و منافع متقابل میا ن ایالات متحده و امریکای لاتین به آسانی و به زودی براه افتتد و جایگاه رقبای جهانی ایالات چون اتحادیه اروپا ، چین و دیگر کشورها دراین قاره به نفع ایالات تغیر یابد . نمادی از این خود اگاهی را می توان به خوبی درجریان مسافرت اوباما در کوبا مشاهده کرد :

ـ  به منظور تمثیل دوستی و همبسته گی مردمان امریکای لاتین راول کاسترو روتس رییس جمهور کوبا دو ساعت پیش از فرود آمدن بارک اوباما به میدان هوایی هاوانا از رییس جمهور ونزویلا نیکولاس مادورو به گرمی استقبال نمود .

ـ  راول کاسترو روتس نخواست تا ازسفر اوباما به کوبا بهره گیری سیاسی و تبلیغاتی صورت بگیرد و از آن تصویر نادرستی ترسیم گردد. وی حاضر نگردید تا به این سفر اهمیت تاریخی قایل شود و از همین رو خود به میدان هوائی نشتافت تا از اوباما پذیرایی کند . رییس جمهور ایالات متحده را تنها وزیر امور خارجه کوبا خوش آمدید گفت .

ـ  جانب کوبا در نشست ها ، کنفرانس های رسانه یی و مراسم دیگر سخت پابند پروتوکول دیپلوماتیک بود .زمانیکه بارک اوباما خلاف رویه معمول میخواست دست بر شانه راول کاسترو بگذارد او با ظرافت خاصی مانع دستش گردید .( تصویر این رویداد در رسانه های اجتماعی بازتاب یافت.)

ـ   نامه فیدل کاسترو روتس رهبر انقلاب کوبا عنوانی « برادر اوباما »  که پاسخی به بیانیه اساسی او درتیاتر بزرگ هاوانا بود جزییات بیشتر را در باره روابط دو جانبه کوبا ـ ایالات متحده امریکا روشن میسازد . *

بیشترینه بخش رسانه های کشورهای غربی که همواره اوباما را در راس همه امورمعرفی می دارند از پیشآمد کوبایی ها دراین سفر ناراض اند و کسرشان او را برای « عادی سازی » روابط میان کوبا و ایالات متحده زیانبار می دانند. آنها نمی توانند موقف کوبا را درک نمایند و بدانند که تغیر ژست و شرین زبانی های دیپلوماتیک هنوز به معنای تغیر سیاست نیست. جهان زمانی بارک اوباما را به صفت رییس جمهور لایق و پایان دهنده جنگ سرد در حوزه کارابین خواهد شناخت که او از روی حسن نیت و با در نظرداشت واقعیت ، درموضعگیری های ایالات متحده در قبال کوبا تجدید نظرکند. چند نمونه ای ازچالش های جدی این روابط را می توان در این جا برشمرد :

ـ   ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۵۹ ترسایی بدون درنگ پس از پیروزی انقلاب کوبا تحریم قسمی کوبا را اعلان نمود و در سال ۱۹۶۲ آنرا به تحریم همه جانبه و شدید اقتصادی مبدل ساخت. مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت نزدیک به اتفاق آرا برای بیست و چهارمین بار خواهان لغو آن گردید ،  ولی ایالات متحده تا اکنون به این خواست مردم کوبا و جامعه جهانی وقعی نگذاشته است. مسافرت اوباما به کوبا سپری گردید ، اما تحریم غیرانسانی هنوز ادامه دارد و فکر نمی شود که در آینده نزدیک به آن خاتمه داده شود.

ـ   ایالات متحده امریکا بخشی از خاک کوبا را بنام گوانتانامو اشغال و درآن پایگاه مخوف  نظامی خود را که درعین زمان زندان و شکنجه گاه اتباع غیرامریکایی می باشد تاسیس نموده است. ایالات متحده تا اکنون از واپس دهی آن به کوبا سخن نمی گوید .

ـ رادیو و تلویزون « مارتی » که در زمان رونالد ریگن از سوی « بنیاد ملی »  امریکایی های کوبایی الاصل به کمک سازمان استخبارات مرکزی و حمایت کنگرس ایالات متحده امریکا ایجاد شده اند تا هنوزبه نشرات ضد کوبایی خود ادامه می دهند .

ـ   ایالات متحده امریکا در ادامه فشارها و تهدیدات سیاسی ـ نظامی خود کوبا را در سال ۱۹۸۰ ترسایی  در لیست سیاهی شامل ساخته و آنکشور را تا سال ۲۰۱۵ ترسایی به مثابه حامی تروریسم می دانست .

ـ   « قانون همبسته گی دموکراتیک و آزادی کوبا » سندی است که در مغایرت با کلیه نورم های حقوق بین الدول از سوی بیل کلینتون  رییس جمهورپیشین ایالات متحده به منظور اعمال فشار بر کوبا به امضا رسیده وتا اکنون اعتبار دارد . بارک اوباما در مدت دراز ریاست جمهوری خود هیچ گونه اقدامی در لغو آن ننموده  و در لحظه کنونی نیز در باره آن حرفی نمی گوید .

ـ   لابی امریکاییان کوبایی الاصل در تدوین سیاست خارجی ایالات متحده در برابرکوبا و درارگان های قانون گذار آنکشور اثرگذار وتعین کننده است .این طیف اتنیکی که بیشتر سپیدپوست و از گذشته های دور دارای بنیه اقتصادی نیرومند اند با نیروهای محافظه کار و راست افراطی در ایالات متحده پیوند نزدیک دارند. آنها در مقایسه با کمیت خویش در کنگرس آن کشور بیش از تناسب عضویت دارند و هر رییس جمهور ، چه جمهوری خواه و چه دموکرات ، حاضر به معامله « بده و بستان » با آنهاست . مارکو روبیو و تد کروس نامزدان ریاست جمهوری در کارزار انتخابات کنونی ایالات متحده  فرزندان مهاجرین اقتصادی کوبا اند که خود کوبا را ندیده اند ولی از تهدید کوبا علیه خانواده های شان سخن می گویند .

نکات یاد شده و موارد دیگر ابعاد آشفته گی روابط دو جانبه را آشکار می سازد. بارک اوباما با دست خالی به کوبا سفر نمود و پیام مشخصی در لغو تحریم های غیر انسانی نداشت. او هرچند اعتراف نمود که سیاست کشورش در انزوا قرار دادن کوبا ناکام و نادرست بوده ، ولی حاضر نگردید برای جبیره آن کاری را انجام دهد. اوباما خطاب به مردم کوبا بیان داشت : « ما در جهان نوی زنده گی می کنیم که باری مستعمره اروپا بوده است... کوبا همانند ایالات متحده امریکا توسط برده های افریقایی اساسگذاری شده است. خلق کوبا مانند مردم ایالات متحده دارای میراث برده گی است. » فیدل کاسترو با شگفتی در پاسخ او نوشت : « درتفکر اوباما مردمان بومی ( سرخپوستان ـ م ) وجود ندارند. او نمی گوید که انقلاب کوبا تبعیض نژادی را محو نموده، حقوق باز نشسته گی و دستمزد همه کوبایی ها را پیش از آنکه اوباما ده ساله شود تضمین و عادت زشت بورژوایی و راسیستی مبنی بر استخدام نگهبان ها برای بیرون انداختن سیاه پوستان از مراکز تفریحی را نابود کرده است.» فیدل از مبارزه کوبا برای محو اپارتاید در انگولا یاد نموده و از کمک ریگن و اسراییل به رژیم آپارتاید افریقای جنوبی در دستیابی به سلاح اتمی سخن گفت . او در این زمینه نوشت : « نمی دانم که اوباما در باره این تاریخچه چه چیزی برای گفتن دارد ؟ اینکه چیزی می دانست و یا نه ، آنرا نادیده می گیرم ، ولی نمی توان تصور کرد که او به طورمطلق چیزی از آن نمی داند . پیشنهاد متواضعانه من اینست که او بیاندیشد و تلاش ننماید تا تیوری هایی را در باره سیاست کوبا تدوین نماید. »

اوباما در بیانیه خود با کلمات شرین خاطر نشان کرد :« حالا زمان آن فرا رسیده که گذشته را فراموش کنیم ، گذشته را بگذاریم ، آینده را بنگریم ، آنرا با هم یکجا ببینیم ، آینده امید را . امر سهل نخواهد بود ، چلنج هایی زیادی وجود دارند ، به آنها فر صت دهیم .اقامت من در این جا  مرا امیدوار می سازد که همه مطالبات را با هم به مثابه دوستان ، اعضای یک خانواده ، همسایه و یکجا بر آورده خواهیم ساخت .»  دراین رابطه هم فیدل ابراز نظر کرد : « می توان تصور کرد که هریک ما از شنیدن این سخنان رییس جمهور ایالات متحده با خطر سکته مواجه خواهیم شد ؛ این همه پس از تحریم بیرحمانه ایکه در حدود شصت سال دوام نموده ، آنهایی که درحملات اجیران درکشتی ها و بنادر کوبایی کشته شده اند ، انفجار هواپیمای خط هوایی ملکی پُر از مسافر در حال پرواز ، تعرضات اجیران ، اعمال خشونت های کوناگون و زور گویی های بی مانند ! هیچ کس نباید خیال کند که مردم شریف و فداکار کوبا از افتخار ، حقوق و غنای معنوی ایکه در رشد تعلیم و تربیه ، دانش و فرهنگ بدست آورده  صرفنظرکند. افزون براین خاطر نشان می سازم که ما دارای توانایی تولید مواد خوراکه و ثروت های مادی مورد ضرورت برمبنای تلاش و هوشمندی مردم خود می باشیم و ضرورت نداریم که امپراتوری ( ایالات متحده ـ م ) چیزی به ما تحفه بدهد .مساعی ما قانونی و مسالمت آمیز خواهند بود ، زیرا ما به صلح و برادری با همه انسان هایی متعهد استیم که در سیاره ما زنده گی می کنند. »

دیدگاه های هر دو جانب در این اظهارات بگونه روشن متبارز اند ومی توان تصور کرد که رییس جمهور ایالات متحده  امریکا پیش از آمدنش به کوبا نیز از پیچیده گی روابط و موجودیت پرابلم های جدی اگاه بوده و می دانست که درعرصه سیاسی هنوز راه درازی برای عادی شدن مناسبات دو جانبه در پیش است. پس چه اهدافی انگیزه های این سفر را تشکیل میداده است ؟

یکی از پدیده هایی که درسال های پسین در پهنه مناسبات بین المللی به چشم می خورد اینست که روابط خارجی کشور ها در مقایسه با عملکرد های حکومت ها ی آنها به مراتب ابعاد گسترده تر کسب می نمایند واز مدت ها بدینسو وزارت های خارجه به تنهایی انحصار فعالیت سیاست خارجی را در دست ندارند. کنسرن های بزرگ اگراز یک سو از همه توانایی ها و امکانات دولت برای نفع خودی بهره می گیرند ولی ازسوی دیگر زود تر ازحکومت و فراتر از خواسته ها و پالیسی های آن در پهنه جهان وارد عمل می شوند. دولت های جوامع غربی با پذیرش چالش های ناشی از فعالیت های کنسرن ها و شرکت های فراملتی خود نیز باور دارند که هر امر اقتصادی یک امر استراتیژیک است و امنیت بین المللی در دفاتر آمرین این شرکت ها ، بازارهای بورس و میدان های نبرد برآورده می گردد. آنها سعی می ورزند که سیاست، اقتصاد سرمایه داری را در خدمت گیرد تا دیپلوماسی و حضور کشوردر خارج تقویت گردد. مسافرت بارک اوباما به کوبا هم تجسم این گونه ای دید است . این بار منافع اقتصادی ، دستگاه سیاسی را به پیش انداخت تا زمینه ها را برای سرمایه گذاری و تجارت شان فراهم سازد. البته عوامل دیگر نیز در سیاست گذاری های ایالات متحده امریکا اثرگذار بوده است. کوبا کشوریست دارای ظرفیت های بزرگ اقتصادی و مو قعیت خوب استراتیژیک در حوزه کارابین . فاصله نزدیک به ایالات متحده بازارهای آنرا برای سرمایه های تجاری و صنعتی و شاخه های خدماتی جالب تر و پسندیده تر میسازد .مردم کوبا همه آموزش دیده و دارای تحصیلات عالی است و این کشور در عرصه های پژوهشی ، طبابت و تکنالوژی بیو لوژیک پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارد. وزارت کشاورزی ایالات متحده محاسبه نموده که تنها در زراعت کوبا ظرفیت بیش از یک میلیارد دالر برای واردات بیرونی وجود دارد. وزارت تجارت ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ ترسایی اجازه نامه های تجارتی را به ارزش هفت میلیارد دالر به شرکت های آن کشور صادر نموده است .در سکتورهای ساختمان ، جهانگردی ، مواد غذایی و... امکانات فراوانی برای همکاری های دو جانبه وجود دارد . افزون براین داده ها  آنچه اوباما را وادار به بازدید هر چه زودتر کوبا نموده نگرانی ایالات متحده از پیشگامی رقبای اروپایی ، چین و برخی از کشور های دیگر در این حوزه است . کنسرن های بزرگ اروپایی در عرصه های ساختمان ، تیلی کمونیکیشن ، انرژی، خط آهن ، جهانگردی ، تولید نوشابه ها و ... قرار داد هایی با کوبا امضآ نموده و دست بکار شده اند. اتحادیه اروپا هم اکنون نمی خواهد که کوبا پس از لغو تحریم های ایالات متحده به ساحه نفوذ آن کشور همانند سال های پیش از انقلاب مبدل گردد .

اوباما درهمراهی با ۵ صد هیات بلند پایه اقتصادی وارد کوبا شد و مذاکراتی را در بخش های تبادل کالایی ، اموربانکی ، جهانگردی و.. انجام داد .دیپلوماسی اقتصادی ایالات متحده تا هنوز دستینه های بسیاری ندارد ولی فرایند این سفربه خوبی نشان می دهد که ایالات متحده برای وارد شدن به بازارهای کوبا ناگزیر خواهد شد تا سیاست های خود را در قبال این جزیره به صورت بنیادی تغیر دهد و بپذیرد که این کشور را نمی تواند به زانو درآورد. کوبا بر پایه تجارب خودی و آزموده های دیگران دروازه های خود را بروی جهان باز نموده و با ایجاد پارک تکنالوژی و تاسیس بندر آزاد « ماریل » از ورود سرمایه و تکنالوژی بیرونی به کشوراستقبال و حمایت می نماید. کوبا باور دارد که همکاری های سودمند اقتصادی نباید آزادی گزینش نظام سیاسی ـ اجتماعی مردمی و دستآورد های نزدیک به شش دهه مردم کوبا را خدشه دار سازد . راول کاسترو روتس رییس جمهور کوبا در بیانیه خود به مناسبت برقراری مجدد روابط دیپلوماتیک با ایالات متحده بتاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۴ ترسایی این امر را چنین تصریح نمود : « ... ما هیچ یک از اصول خود را زیر پا نخواهیم کرد....با اطمینان که هیچ گونه برگشتی به اقتصاد دیکته شده بازار وجود نخواهد داشت ، این کوبایی ها اند که سمت و آهنگ توسعه را همواره در دست خواهند داشت. »

رییس جمهور ایالات متحده امریکا  شاید در هیچ سفر بیرونی خود با چنین واکنش سیاسی روبرو نگردیده باشد ؛ این خود می رساند که این بازدید دارای اهمیت تاریخی نبود و نتوانست دورنما های نوینی را در مناسبات دو جانبه بگشاید .

پانویس:

* نامه فیدل کاسترو روتس عنوانی بارک اوباما رییس جمهور ایالات متحده امریکا ، مورخ ۲۷ مارچ ۲۰۱۶ ترسایی ، بر گرفته از روزنامه گرانما مورخ ۲۸ مارچ ۲۰۱۶ ترسایی

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۱۶۰۴