رابطه دولت و ارتش پاکستان چه  تغییراتی خواهــد کـرد؟

 

در سال ۲۰۱۵ ترسای  به نظر می رسد نواز شریف نخست وزیر پاکستان توانست چند بحران جدی را با موفقیت پشت سر بگذارد . به دنبال بحران بزرگ سیاسی بوجود آمده توسط  احزاب تحریک انصاف ( یا جنبش عدالت به رهبری عمران خان) و نیز تحریک عوامی ( یا جنبش مردمی به رهبری طاهر القادری) در سال ۲۰۱۴ ترسایی، کمیسیوون قضایی بررسی انتخابات پارلمانی ۲۰۱۳  تشکیل شد. به دنبال آن اگر کمیسیوون انتخابات پاکستان اعلام می کرد که انتخابات پارلمانی باید دوباره برگزار شود، نخست وزیر باید حکم  برگزاری انتخابات را صادر می کرد. از سوی دیگر اگر حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان می توانست در انتخابات شهرداری ها به پیروزی دست یابد، او بار دیگر ادعا می کرد که حزب مسلم لیگ نواز با تقلب توانسته در انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۱۳ پیروز شود و ممکن بود عمران خان بار دیگر در شهرهای مختلف پاکستان علیه نواز شریف به تظاهرات اعتراض آمیز دست بزند. اما این گونه  نشد زیرا حزب مسلم  لیگ نواز شریف توانست در انتخابات شهرداری ها پیروز شود. از سوی دیگر اگر دولت  نواز شریف زمانی که از یک سو با دولت ایالت سند به رهبری حزب مردم دست به گریبان بوده و از سوی دیگر با کشورهای هند و افغانستان نیز روابط پرتنشی را سپری می کرد، با جنرال های ارتش روابط  بدی می داشت قطعاً دولت وی با بحران روبه رو می شد. سوالی که مطرح می شود این است که چشم انداز تحولات پیش روی دولت  نواز شریف چگونه خواهد بود؟ قراین و شرایط نشان می دهد که اگر تحول خاصی رخ ندهد نواز شریف سال نسبتا خوبی را سپری خواهد کرد. گرچه او با چالش های زیادی نیز مواجه خواهد شد. البته احتمال می رود وی به مانند گذشته با سعه صدر و تدبیر سیاسی بتواند از این بحران ها با موفقیت عبور کند. ضمن اینکه روابط وی با ارتش با فراز و نشیب هایی همراه خواهد بود. سه دلیل برای این فرازو نشیب ها وجود دارد:

اول اینکه : ارتش پاکستان خواهان استقلال کامل در خصوص تعاملات با هند، افغانستان و امریکا است. جنرال های ارتش از نواز شریف خواسته اند که در محدوده خود بماند و پایش را از گلیم خود بیش از اندازه دراز نکند. در حال حاضر نواز شریف ثابت کرده که در این خصوص به مطالبات ارتش پایبند بوده است.خروج پرویز مشرف حاکم نظامی وقت که طی روزهای گذشته با حکم دادگاه دیوان عالی این کشور و موافقت دولت مسلم لیگ نواز و بعداز یک فرآیند طولانی و پرمناقشه صورت گرفت حاکی از همین رویکرد است که البته مورد انتقاد شدید احزاب مخالف در پارلمان این کشور نیز قرار گرفت. احزاب مخالف در پارلمان خروج مشرف از پاکستان را دلیلی بر اداره واقعی امور توسط ارتش ارزیابی کردند. گفتنی است سناتور اعتزاز احسن یکی از اعضای ارشد حزب مردم که رهبر جنبش وکلا علیه مشرف را برعهده داشت طی گفت وگویی با یکی از شبکه های خبری پاکستان گفته است که خروج مشرف از کشور کاملاً در اختیار دولت مردان حزب مسلم لیگ نواز بوده و آنان با این اقدام، نظام دموکراسی را در کشور به چالش کشیده اند. عارف علوی از حزب تحریک انصاف نیز در این خصوص اظهار داشته است که تمامی احزاب سیاسی خواستار عدم خروج مشرف و محکوم کردن او به اتهام خیانت به کشور بودند اما با ارائه مجوز خروج او از سوی دولت، تمامی احزاب سیاسی شرمنده شده اند و این شوک بزرگی به دموکراسی در این کشور محسوب می شود. همچنین شازیه مری یکی از نماینده گان حزب مردم در مجلس ملی در این زمینه گفته است همان گونه که دولت مردان کنونی وعده های واهی در زمینه پایان دادن به بحران انرژی و برق در کشور ارائه کرده بودند و نتوانستند به آن رسیدگی کنند، مدعی بودند که پرویز مشرف را به نمادی از عبرت برای همه گان مبدل خواهند ساخت اما خودشان با خروج او از کشور موافقت کردند. او افزود که دولت باید جوابگو باشد که چرا چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است. او تاکید کرد که دولت در حال حاضر مدعی است که دیوان عالی دستور داده بود، اما در حکمی که دیوان عالی صادر کرده آمده است که دولت خودش باید تصمیم بگیرد.

از سوی دیگر نواز شریف از ارتش نیز خواهد خواست تا فرصت بیشتری به دولت متبوعش برای برقراری روابط صمیمانه با هند بدهد. نواز معتقد است که بدون برقراری صلح بین دو کشور وی نمی تواند زندگی مردم کشورش را تغییر دهد. سیره سیاسی نواز شریف در قبال هند نشان داده که او از کوچکترین فرصت ها برای گسترش روابط با هند استفاده کرده که این اقدامات در مقاطع مختلف باعث ناخرسندی جنرال ها شده بود. سفر سرزده ناراندا مودی به شهر لاهور را می توان در همین چارچوب ارزیابی کرد.

دلیل دوم این است که: ارتش برای مبارزه با تروریسم می خواهد آزادانه عمل کند. از نظر ارتش طرح اقدام ملی موسوم به NAP  مانع اصلی برای مبارزه با ترویسم است. مبارزه با افراطی  گری، اصلاحات در مدارس دینی، نظارت بر جابه جایی منابع مالی در کشور، جلوگیری از جمع آوری وجه نقد برای گروه های تروریستی و اصلاحات در مناطق قبایلی پاکستان از جمله اهداف طرح اقدام ملی بود که از نظر ارتش، دولت در همه این ابعاد با ناکامی روبه رو شده است. ارتش می خواهد با گروه های مافیایی در شهر کراچی مهمترین مرکز اقتصادی پاکستان در چارچوب مبارزه با تروریسم برخورد شود. هدف ارتش این است که سیاستمدارانی که از این گروه ها برای اهداف سیاسی خود استفاده می کنند نیز محاکمه شوند. دولت حزب مردم به شدت با این عمل مخالف است. آصف علی زرداری در تبعید خودخوانده بوده و دوست صمیمیش دکتر عاصم حسین نیز در زندان به سر می برد. اگر این موضوع در راستای اهداف ارتش و حزب مردم حل و فصل نشود نواز شریف باید در قبال آن مسئول باشد و دود آن به چشم نواز خواهد رفت.

سوم اینکه: ارتش تلاش دارد تا با کمک امریکا و دولت افغانستان زمینه را برای صلح و ثبات در این کشور فراهم سازد زیرا ممکن است ناامنی در افغانستان گریبان گیر خود پاکستان نیز بشود. درعین حال در این باره نمی خواهد هند نقشی داشته باشد. ارتش به دنبال انزوای هند در خاک افغانستان است. چهار کشور امریکا ، پاکستان، افغانستان و چین و طالبان افغانستان برای تامین امنیت و بازگشت ثبات در این کشور و منطقه بدنبال همکاری با یک دیگر هستند. اما هیچ نقشی برای هند تعریف نشده است. مشکلی که وجود دارد این است که واشنگتن و کابل نمی خواهند هند را در این خصوص نادیده بگیرد . هندی ها هم خشمگین خواهند شد و این خشم نیز می تواند بار دیگر روابط بین دو کشور را گرفتار تنش کند. از سوی دیگر موقعیت داعش، طالبان و القاعده روز به روز در خاک افغانستان قوی تر می شود و دولت افغانستان نمی تواند در سه جبهه با آنها بجنگند. به نظر می رسد بدون اینکه طالبان و القاعده در افغانستان تضعیف شوند، امنیت و ثبات به منطقه بازنخواهد گشت. بنابراین نواز شریف در این سه حوزه مهم نیز هیچ  نقشی نخواهد داشت و او مجبور است در امور دیگر تمرکز کند. در دیدگاه نواز شریف بیشترین چالشی که دولت او را با خطر روبه رو می کند، بحران کمبود انرژی در این کشور است. نواز شریف اعلام کرده که تا سال ۲۰۱۷ ترسایی بحران کمبود انرژی در پاکستان رفع خواهد شد اما باید دانست که پروژه های در دست احداث بسیار گران هستند و کارخانه هایی که از این پروژه برق برای تولیدات خود استفاده می کنند مجبور خواهند بود قیمت کالاهای خود را افزایش دهند. بنابراین تولیدات داخلی نمی توانند با تولیدات خارجی مقابله کنند زیرا تولیدات خارجی نسبت به تولیدات داخلی ارزان تر خواهد بود. در نتیجه بیکاری در پاکستان افزایش خواهد یافت. آمارهای منتشره نشان می دهد که نواز شریف برای ریشه کنی بیکاری باید هر سال ۳ میلیون شغل ایجاد کند و این کار از نواز شریف برنمی آید. از سوی دیگر دولت نمی تواند درآمدهای خود را از طریق مالیات افزایش دهد . نتیجه این می شود که دولت نمی تواند هیچ اقدامی در بهبود اوضاع سیاسی و اوضاع اقتصادی انجام دهد . اما آنچه که می ماند تنها ادعاها و شعارهای میان خالی است که دولت مسلم لیگ نواز مجبور است برای آرام کردن مردم از آن استفاده کند ./ دیپلوماسی ایرانی

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۱۰۴