کشمکش های جهان گشایی میان روسیه و ترکیه در ادوار تاریخی

 

 

علی رستمی

جهان درقرن هجده و نزده، بعد ازانقلاب صنعتی در اروپا وبا رشد وتکامل  نظام سرمایه  براساس داد ستد بازرگانی میان کشورهای بزرگ صنعتی واردمرحله  نوینی گردید.این امر باعث شده بود  تا برای  تهیه مواد خام غرض فعال نگهداشتن  چرخ ماشین های تولیدی برای باز تولید اجناس سودآور به سوی  کشورهای عقب مانده که دارای منابع  سرشار طبیعی  ودور از دید جهانیان قرار داشت ، حاکمیت خویش را منبسط سازند. بوجود آمدن را ه های دریایی و کشف قاره امریکا زمینه ساز آن شده بود ؛که تا کشورهای  بزرگ صنعتی جهان میان هم برای معاملات  دادستد تجاری بر رقابت علیه یک دیگر بپردازند.  براین اساس کشورهای بزرگ صنعتی هرکدام برای تامین منافع و رشد سرمایه ملی خویش با شیوه ها و تکتیک های مختلفی  استعماری و استثماری  بالای کشورهای درحال رشد و عقب مانده که دارای سرشار منابع طبیعی  بودند  ، ازطریق لشکر کشی های نظامی وهیات های تجاری ومذهبی هجوم برده و راه را  برای اهداف خود باز نموده؛ و تسلط خویش را برقرارکرده اند.  کشورها ی اروپایی  مانند:ا نگلستان، فرانسه،المان، ا تریش،هسپانیا، پرتگال و روسیه  ممالکی بودند که هرکدام  می خواستند ، تسلط خود را درجهان  گسترش دهند ودراین امر پیش قدم بودند. براین شالوده همیشه زد و بندهای سیاسی با جنگ های مدهش حانمانسوز در میان آنها به خاطر تقسیم جهان صورت می گرفت ، درنتیجه  هم دیگر را سرکوب ویا مغلوب کرده وحاکمیت اقتصادی وسیاسی خود را تحمیل می نمود اند.  تشنجات منطقه وی برای تامین منافع اقتصادی و سیاسی   باعث جنگ های خونین میان قدرتمندان ازجمله روسیه و ترکیه  در روند تاریخ برای حفظ   و گسترش حاکمیت  و اشغال سرزمین های همدیگر شده است . این امر رویکردها و جانبداری های سیاسی  برای دفاع یک کشور علیه کشور دیگری، در میان سایر کشورهای اروپایی مانند انگلستان ، فرانسه ،المان و اتریش ر ا بوجود می آورد، که هرکدام برمبنای منافع ملی خویش باهمدیگر تبانی وازیکدیگر درمقابل مخالفین خویش متحدانه  دفاع می نمودند که البته این تبانی هاهمیشه موقتی و زودگذر بوده است.

امپراطوری عثمانی هاکه از سال  ۱۳۶۱ــ ۱۹۲۴ ترسایی ادامه داشت ، توانستند که حاکمیت خود رابالای عده از کشورهای  آسیا، افریقا و اروپا پهن سازند و بر تمام راه های تجارتی  باستانی میان شرق وغرب مسلط  شود.

تاریح جنگ های ترکیه درمقابل  روسیه در اوایل قرن هجده برسر آن بود که تا از کشورهای که تابع امپراطوری ترکیه  در بالکان بودند  دفاع نماید. روسیه آرزو داشت کشورهای بالکان  مانند : بلغارستان وصربستان که ازقوم اسلاو هستند را از زیر سلطه عثمانی ها آزاد نماید ، کوشش می نمود که بااین عمل مدافع آزادی اسلاوهای بالکان درتاریخ  قلمداد شود. از جانب دیگر روسیه آرزو داشت تا پایتخت قدیم امپراطوری روم شرقی  قسطنطینه راتصرف نماید ، برای اینکه خود را جانشین امپراطوری بیزانس  می دانست.

 جنگ های روسیه و ترکیه از سال  ۱۷۳۰ ترسایی آغاز شده ودر فاصله ومقاطع مختلفی ادواری تاریخ ، ازسال های ۱۷۶۸،۱۷۹۲،۱۸۰۷،۱۸۲۸  ،۱۸۵۳ ترسایی وبالاخره تا در سال ۱۹۱۴ ادامه یافته است.

در سال های ۱۷۹۲ و۱۸۰۷ ترسایی روسیه به سوی قسطنطنیه ( استانبول ) پیش رویی کرده ومرزهای ترکیه عقب کشیده شد؛ اما با مداخله انگلستان و اتریش ، روسیه نه توانست که قسطنطنیه را متصرف شود وعقب نشین کرد، این حرکت انگلیس واتریش برای منافع ترکیه  نه ، بلکه برای آن بود که انها با روسیه رقابت و از آن هراس داشتند. انگلیس ها همیشه از روسیه تزاری درآسیای مانند هند، افغانستان  وایران تشویش و هراس داشته، تا بالای این کشورها حاکم نه شود.  انگلیس ها از این هراس داشتند که اگر روسیه  قسطنطنیه را تصرف نماید، انها به دریای مدیترانه دست می یابند ویک نیروی بزرگ دریایی را در نزدیکی هند بوجود خواهند آورد . این وضع برای انگلستان برای تسلط بالای هند خطرناک  بود، به این جهت انگلیس ها همیشه جلوی پیشروی و حمله روسیه را  به ترکیه می گرفتند. اتریش نیز مایل بود که روسیه هرچه زیادتر از ترکیه و جزیره بالکان دور باشد، تا اینکه بعد از تجزیه امپراتوری عثمانی سهم خود را بدست آورد،کشورهای اروپایی چشم طمع به ترکیه دوخته بودند ؛ انتظار می کشیدند تا حادثه اتفاق بیفتد تا آرزوهای خود را عملی نمایند . طوری که تزار روسیه درسال ۱۸۵۳ خطاب به سفیر کبیر بریتانیا درمورد ترکیه گفته بود:« مردی بیماری دربرابر ماست، مردی سخت بیمار... هرلحظه ممکن است که به شکلی ناگهانی بمیرد....»

 درسال ۱۸۵۳ ترسایی جنگ میان روسیه  تزاری و ترکیه آغاز شد که به نام جنگ «کریمه» مشهوراست . اما با مداخله انگلیس ها و فرانسوی ها جلو پیشروی روسیه گرفته شد. بیست ویکسال بعد درسال ۱۸۷۷ تزار روس دوباره به ترکیه حمله  کرد و اردوی آنرا ازبین برد بازهم نسبت مداخله کشورها ی خارجی ترکیه نجات یافته وروس ها عقب نشینی نمودند.

بر اساس جنگ های طویل مدت درمیان کشورهای اروپایی وبالخصوص روسیه تزاری و ترکیه کنفرانس بین المللی درسال ۱۸۷۸ ترسایی درشهر برلین المان بر پا گردید ، تا درمورد اینده ترکیه تصمیم اتخاذ شود ؛ دراین کنفرانس ، بیسمارک نخست وزیر المان و دیسراییلی نخست وزیر انگلستان و سایر سیاست مداران آن وقت اروپا اشتراک داشته ، که باهم علیه یکدیگر  مخالفت می ورزیدند که باعث  دسته بندی هابر ضد یکدیگر می شد، بر اساس این پیمان که بنام پیمان برلین نامیده می شود کشورهای بالکان : بلغارستان، صربستان، رومانی ومونتینگرو استقلال یافتند ؛ ام اایالات بوسنی،وهرزگوین را اتریش اشغال ( بنام زیرحکومت ترکیه باقی ماند) کرد؛ انگلستان نسبت جانبداری که از ترکیه کرده بود، قبرس را به عنوان پاداش از ترکیه گرفت.

جنگ آخری ترکیه  و روسیه درسال ۱۹۱۴ ترسایی مصادف  به جنگ  جهانی اول بوده است که اثرات  آن باعث ضعیف شدن تدریجی  و ازبین رفتن کامل خلافت عثمانی  درمارچ ۱۹۲۳ ترسایی توسط مجلس کبیرشد ومصطفی کمال پادشا که بنام « اتاترک »(پدرترک ها ) لقب گرفته است، قدرت را به دست گرفت وبه تشکیل دولت جدید مدرن اقدام کرد.

اتاترک یک شخصی ملی گرا یی آتشین بود، دولت و دین را از هم جدا کرد وآنرا اعتقاد خصوصی اشخاص اعلام نمود؛ او به تمام ادیان آزادی و برابری قایل شده وبا آنها با تساهل رفتار می کرد، مصطفی کمال زنان  را به رفع حجاب و بیرون آمدن از حرمسراها و شرکت در انتخاب کردن و انتخاب شدن ومشاغل عمومی تشویق و آزاد قرار داده و تعداد  زوج ها را جرم  اعلام کرد، دولت های غربی که به اهداف خود نسبت ازبین رفتن امپراتوری عثمانی ها توسط  اتاتورک نایل شده بودند، باوی دست دوستی دراز نموده و از دولت اش پشتبانی کردند.

امروز ترکیه یکبار دیگر درمقابل آزمون تاریخ  درمنازع های شرق میانه ازآن جمله با همسایه اش سوریه  درگیر شده که  این باردرمقابل مخالف تاریخی خود با روسیه مدرن ونو که از دولت بشارالاسد رییس جمهورسوریه پشتبانی می نماید قرار گرفته است.  تشنجها و زدوبندها بی نهایت شدید گردیده که امکان بروز جنگ میان ترکیه و روسیه را به وجود آورده است .

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۲۲۰۲