توافق مونشن چشم اندازی برای مدیریت بحران
در طول نشست « کنفرانس امنیتی مونشن » در المان که در این دوره با تمرکز بر بحران سوریه آغاز شد، وزیران خارجه ١٢ کشور به همراه نماینده گان سازمان ملل متحد و استفان دی میستورا نماینده این سازمان در امور سوریه بالاخره به یک « تفاهم حداقلی » دست یافتند.
در کنفرانس مطبوعاتی که در روز جمعه ١٢ فبروری که توسط « جان کری » و « سرگی لاوروف»، وزیران خارجه امریکا و روسیه در کنار معاون دبیرکل سازمان ملل متحد « یان الیاسون» و میانجی اصلی سوریه دی میستورا برگزار شد، طرفین رسیدن به توافق برای دو موضوع « ترک مخاصمه » ظرف یک هفته آینده و همچنین کمک رسانی به مناطق تحت محاصره را اعلان کردند. بدون تردید این توافق نسبت به « نقشه راه » مذاکرات صلح ویانا از برنامه محدود تر ولی عینی تری تبعیت می کند که منطبق بر پذیرش « پراگمای سیاسی» در بین طرفین بینالمللی منازعه سوریه خواهد بود.
اختلافات و تشتت آرایی که در نشست ویانا سه ظهور کرده و موجب ناکامی این نشست بدون هیچ نتیجه و دستاورد مشخص شد، این بار بازیگران اصلی در قالب روسیه و امریکا را متقاعد کرد برای یافت راه حل و خروج از بن بست در وهله اول باید با محدود کردن دامنه بازیگران، بنیان توافق و تفاهم را بر همکاری دو قدرت اصلی و هژمونیک در محیط بحران تعیین کنند. این استراتیژی چنانچه در روند اجرایی خود موفق شود، گام به گام دیگر بازیگران منطقه ای و داخلی را مجبوربه تمکین به اصول پایه ای می کند که برتفاهم و معامله مسکوـ واشنگتن پی ریزی شده است. از آنجا که در تجارب پیشین اثبات شده بود تعیین چارچوب نهایی و اهداف کلی در بحران پیچیده سوریه غیرقابل دستیابی است، هم اینک سطح مطالبات اساسی برای دستیابی به اهداف حداقلی پایین آورده شده و به تعبیری، تعیین برنامه برای « پیروزی یا شکست » به سطح هدف « مهار» تقلیل یافته است.
بحران سوریه بعد از پنج سال جنگ داخلی، بیش از ١١ میلیون آواره و ویرانی بخش بزرگی از این کشور به خوبی نشان داد حتی با دخالتهای منطقه ای و بینالمللی نیز نمی توان موجب خاتمه منازعه شد.
اگر تا قبل از ورود نظامی روسیه به متن این بحران این توهم وجود داشت که با حمله نظامی متحدان منطقه ای و بینالمللی در حمایت از مخالفان می توان مانند مورد لیبیا ، دولت بشار اسد، رییس جمهوری سوریه را سرنگون کرد، اما امروز با حضور فعال مسکو در متن این منازعه دیگر تحت هیچ شرایطی این سناریو قابل حصول نبوده و هرگونه اقدامی در این راستا به مفهوم استقبال از یک جنگ فراگیر منطقه ای و جهانی است که حتا فکرکردن به آن هم پشت نظام بینالمللی را می لرزاند. درهفته های اخیر به دلیل شکست های بزرگ مخالفان اسد در همه عرصه های میدانی جنگ و به ویژه پیشروی ارتش سوریه به سمت شهر استراتژیک حلب ، خبرها و نشانههایی از احتمال دخالت نظامی ترکیه و عربستان درجنگ سوریه با توجه به اظهارات رهبران این کشورها وجود داشت.. بههمین دلیل توافق بین کری و لاوروف در حاشیه کنفرانس امنیتی مونشن را باید بسیار فراتر از یک تفاهم موردی در نظرگرفت و آن را در چارچوب ادامه یک بازی بزرگ جهت اجتناب از فروپاشی نظم جهانی و بروز یک جنگ فراگیر منطقه ای ـ بینالمللی دنبال کرد. در وهله اول به دلیل احتمال گسترش جنگ در منطقه، بازیگران اصلی و هژمونیک هدف خود را مهار این خطر و کشیدن افسار شتر رمیده جنگ قرار داده ؛ و با رسیدن به یک توافق حداقلی، فتیله تحرکات و لفاظیهای خطرناک را پایین کشیدند. در وهله بعدی به جهت درک درست از ذات یک بحران پیچیده و چند وجهی که معمولا در هر موضوعی به لحاظ گسترده گی بازیگران، در پایان هیچ نتیجه ای حاصل نمیشود، این بار دو وزیر خارجه دسترسی به تفاهم دوجانبه بین خود را ترجیح دادند. در این وضعیت با توجه به اعتماد دولت اسد و متحدان منطقه ای آن به روسیه و همچنین قدرت اعمال حاکمیتی واشنگتن بر محور اروپایی و توان تحمیل تصمیم گیری بر محور عربی- ترکی، راه هرگونه کارشکنی از سوی بازیگران درجه دوم محدود شده است. در این شرایط همه سناریوهای احتمالی برای دخالت خارجی به حق حاکمیت سوریه از سوی ترکیه و عربستان که حتا میتوانست موجب برهم خوردن نزدیکی واشنگتن با جناح کردی سوریه شده و به یک رویارویی نظامی در ابعاد منطقه ای و بینالمللی منجر شود، بسته شد.
توافق مونشن درباره بحران سوریه که متمرکز بر کمک رسانی بر مناطق تحت محاصره و ترک مخاصمه است ؛ با توجه به تجارب شکست خورده قبلی به نظر می رسد حداقل در کوتاه مدت قابل دستیابی خواهد بود. درباره امداد رسانی به مناطق تحت محاصره به دلیل آنکه هم اکنون هر دو طرف جنگ داخلی سوریه از چنین مناطقی برخوردارند، این توافق و معامله «پایاپای» تلقی شده و هر دو طرف از آن منتفع می شوند. درباره مهلت یک هفته ای برای ترک مخاصمه نیز با توجه به تنگ ترشدن حلقه محاصره حلب و رسیدن نیروهای نظامی سوریه به نزدیکی مرزهای ترکیه، از این پس امکان کمک های لوژیستیکی و دخالت گرانه ترکیه به گروههای مخالف و ازجمله تروریستهای «داعش» و «النصره» از سوی انقره به میزان زیادی مسدود شده و از آنجا که در ماه های اخیر نیز واشنگتن به تحرکات باند « رجب طیب اردوغان »، رییس جمهوری ترکیه، در برهم زدن ثبات منطقه بیشازپیش واقف شده است، این توافق مطلوب هر دو طرف معامله بوده است. از یک سو روسها با رسیدن به اهداف نظامی خود در این مقطع زمانی، شرایط را برای یک ایست در جریان منازعه مناسب می بینند و از طرف دیگر، امریکاییها نیز با رسیدن به این توافق، خود را از شر چند دسته گی در بین متحدان منطقه ای و میدانی خود و همچنین کشیدن پایشان به جنگی بزرگ خلاص کردهاند.
با همه این شرایط هنوز نمی توان از موفقیت توافق مونشن با قاطعیت سخن گفت، چراکه به همان نسبت که طرف روسی می تواند دولت اسد ومتحدان خود را مدیریت کند، اما طرف امریکایی به دلیل چندپاره گی و تشتت کامل در بین مخالفان داخلی اسد و متحدان منطقه ای خود، توان مدیریت کامل موضوع را بدون شراکت صادقانه آنان نخواهد داشت. پیشروی هم زمان جنگ جویان کرد با حمایت هوایی روسیه در چند روز گذشته در شمال حلب و مناطق هم جوار کانتون «ایفرین» که موفق به تسخیر چند منطقه استراتژیک و فرودگاه نظامی «میناک» شده و هم اینک همراه با ارتش سوریه به پشت دروازههای شهر مهم «اعزاز» در مرز ترکیه رسیدهاند، با توجه به گفته های فرماندهان نظامی آنان که در حال جنگ با « جبهه النصره » و « احرار الشام » هستند، از آنجا که در توافق فوق داعش و النصره از شمول ترک مخاصمه مستثنا شدهاند، میتواند بیشازپیش تندروهای تروریست در بحران سوریه را در تنگنا قرار دهد. با اینهمه، توافق مونشن ارجحیت ذاتی بر نشست هم زمان « گروه بینالمللی حمایت از سوریه » در بروکسل داشته و سخنان اشتون کارتر وزیر دفاع امریکا، در استقبال از اعزام نیروی ترکی ـ عربی را تحتالشعاع قرار خواهد داد./ ا. ز.قنواتی / روزنامه شرق
بامداد ـ سیاسی ـ ۳ /۱۶ ـ ۱۵۰۲