تازی های سعودی درپی شکار(!) شیرهای شام

اسد کشتمند


شیخکهای سعودی اعلام کرده اند که نیروهای ویژه خود را به سوریه برای مبارزه (!)علیه داعش اعزام می دارند. کمتر کسی در دنیا پیداخواهد شد که به صداقت ادعای سعودی ها مبنی برمبارزه برعلیه داعش صحه بگذارد.
این امریکایی ها که سردمداران دنیای یک قطبی هستند عجب مسخره بازی هایی در می آورند؛ آنان تازی های سعودی را با ادعای بسیار رسوا و شناحته شده و دروغ مبارزه علیه داعش، به شکار شیرمردان سوری می فرستند. این دیگر واقعاً مسخره است:

نخست به علت اینکه سعودی ها که پشت سرداعش ایستاده اند، به چه دلیل وچه گونه برعلیه آن خواهند جنگید وبعدازآن چه باشند که به مصاف ارتش شیران سوریه فرستاده شوند؟  

دیگر اینکه با این عمل یک بار دیگر پیشینه بسیار بدی در روابط میان ملل وکشورها گشوده می شود. مسکو اعلام داشته که ورود نیروهای سعودی به سوریه بدون اجازه مقامات سوریه و سازمان ملل متحد به عنوان اعلام جنگ تلقی خواهد شد.
نباید لحظه ای از یاد برد که این وضع ناجورناشی ازتبعات همان دنیای یک قطبی است. گرچه دنیای یک قطبی آخرین نفس ها را می کشد ولی امریکا هنوز هم در فکر اینست که کسی را یارای ایستادن در برابر او نیست و کماکان قانون جنگل را که بسیار بر اندامش تا کنون زیبیده است بر همه وهمه جا، جاری نگه می دارد و در نتیجه چنین بی پروا شیخکهای تازی را می تازاند.
اصل کلی درسیاست امروز جهانی با درنظرداشت تناسب نیروها دراینست که ایجاد یک پیشینه عملی نمی تواند حریف را از استفاده از شیوه ای که در این پیشینه به کار رفته است منع کند. پیشینه «کوسووو» واکنش « اوسیتیای جنوبی » را درپی داشت و دست درازی های هوایی بر سوریه ، پای روسیه را در دفاع ازرژیم قانونی ومشروع سوریه کشانید که هوشدارباش دیگری راهم درپی داشت: روس ها وانمود کردند که در صورت توسعه این وضع درعراق به عملیات نظامی خواهند پرداخت ودر افغانستان هم نشان دادند که با طالبان وهر نیروی دیگری برای ضربه زدن به حریف داخل معامله خواهند شد. دنیای سیاست همین است: هم بده و بستان دارد وهم نقطه ضعیف دشمن را پیدا کردن وبرآن ضربه زدن . این یک واقعیت است اما مشکل کار در اینست که جانب امریکایی هنوز از خواب شیرین دنیای یک قطبی بیدار نشده است وفکر می کند که روسیه همان روسیه دوران یلتسین بدکاره است. امریکا می کوشد در همه جا به انحای مختلف و بار، بار روسیه را بیازماید گویی فکر می کند امکانات روسیه در حال ته کشیدن است. مشکل دقیقاً درهمین جا ودر همین اشتباه محاسبه وی است.
اگر از بدِ روز گارسعودی ها بر سوریه  بتازند بازهم پیشینه بدی برای امریکا که جلودار آن هااست وارد عرصه می شود. به این معنا که درآن صورت، چه کسی میتواند جلو روسیه رابگیرد تا در آنجایی که نقاط ضعف امریکا است، به شیوه خودش ضربه وارد نکند؟ در این صورت دیگرمرزها وحاکمیت ها ودولت هاهرچه بیشتر معنا خود را از دست می دهند.
حضورامریکا به اشکال و به شیوه های مختلف در منطقه و در سوریه متاسفانه از بقایای  دوران دنیای یک قطبی است اما تحرکاتی از قبیل تجاوز سعودی ها برکشور سوریه (اگرصورت پذیرد) از جنس دیگری است که در آن قالب قدیمی نمی گنجد. پای سعودی ها در کفش بزرگ « پدرخوانده »  امریکایی بسیار کوچکی می کند. اگر چنین اتفاقی بیافتد دراین صورت در روابط بین ملل ودولت های جهان هیچ کس به هیچ کس بدهکار نیست واز سازمان ملل متحد هم جز اسکلیت بی جان ونحیفی چیز دیگری به جا نخواهد ماند. چه گونه می توان تصور کرد که سعودی ها بدون اجازه کشور سوریه و اقلاً ملل متحد دراین کشورنیرو پیاده کنند واز نظر جامعه جهانی ( به معنی واقعی کلمه- یعنی تمام مردمان جهان) با بی تفاوتی نظاره شود. گذشته از همه ارتش سوریه که دربرابر هجوم همه بدکاران دنیا در طول پنج سال تمام با دلیری ایستاده است، می تواند برای لحظه ای هم حضور نیروهای عربستان این عقب گرا ترین، سیاه ترین وبنیادگرا ترین رژیم جهان را بپذیرد؟ چنانچه وزیرخارجه سوریه اعلام  داشت که سربازان سعودی دوباره درتابوت ها به وطن شان برخواهند گشت. درنهایت این سوال مطرح می شود که درچنین وضعی هواپیماهای پیشرفته روسی با پشتیبانی S300 وS400 فقط نظاره گراوضاع خواهندبود؟ منطقاً که نه! می بینیم که قدم به قدم ناتو با تحریک پادوهای منطقه ای خود جهان را به لبه پرتگاه نیستی یک جنگ جهانی نزدیک تر می سازد. به صراحت دیده میشود که قصد امریکا ازاعزام نیروی زمینی ترکیه وعربستان، آزمایش درجه بردباری روسیه است وبس ؛ ورنه در مقام مقایسه قابل تصورخواهد بود که مثلاً ایران و یا تاجیکستان در افغانستان نیرو بفرستند به بهانه اینکه می خواهند با طالبان بجنگند بدون اینکه در نظر بگیرند که افغانستان تحت پوشش ناتو و امریکا قرار دارد آن سان که سوریه تحت پوشش دفاعی روسیه قرار گرفته است؟ مگر نیروهای ریاض دربرابر نیروی هوایی روسیه چند روز می توانند مقاومت کنند؟ مثل این نخواهد بود که رژیم قرون وسطی ای ریاض برای ارضای توقعات بادار ماورای ابحار خود گورستان بی در و پیکر عظیمی راب رای سربازان خود در خاک سوریه تدارک می بیند؟
اگر چنین اتفاق بدی رخ بدهد که شیخکهای سعودی نیروهای خودرا به مصاف ارتش سوریه بفرستند، با درنظر داشت همین پیشینه، چه کسی می تواند فردامانع پیاده شدن نیروهای روسی دریمن و یا درعراق و یا لیبیا و یا جاهای دیگرشود؟ می بینیم که از روزی که امریکا مدت ها قبل درافغانستان و بعداً عراق بدون هیچ مجوزی به تهاجم پرداخت وبه ویژه در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۴ تصمیم به یاغی گری بی سابقه ای گرفته واعلام کرد که برای ضربه زدن (!) به داعش بدون اجازه دولت سوریه به عملیات نظامی هوایی درسوریه اقدام می  ورزد، قانون وروابط بین المللی پایمال شده و در وضع ناجوری قرارگرفته است و این تحرکات اخیر ادامه همان سیاست سرتمبگی بی جای سردمداران ناتو است که جهان را گام به گام به سوی خطر نیستی می راند. امرآشکاری است که امریکا نقاط ضربه پذیرو ضعیف فراوان دارد. در صورت توسعه رودررویی ها مگر روس ها عقل ندارند که از نقاط ضعف امریکایی ها استفاده کنند؛ از افغانستان گرفته تا عراق تا کوریا تالیبیا وبسی جاهای دیگر؟ اینست مقتضیات جنگ سردی که امریکایی ها باتوسعه بی بند وبارانه ناتو به سوی شرق وانجام کودتای فاشیستی دراوکرایین به راه انداختند. منطقاً درنهایت کسانی که چنین پیشینه ای ایجاد می کنند مقصراصلی اوضاع بعدی و پیآمد های آن هستند.
وضع جهان و رودررویی های نوین مارا به نقطه ای رسانیده است که اکنون دیگر دوران بی نظمی و بی قانونی جهانی که درلفافه حریری « نظم نوین جهانی »  پوشیده شده بود و با فروپاشی شوروی ولجام گسیخته گی بی مرز ناتو و امریکا به میان آمد و اکنون در اوج بحران قراردارد، به علت ظهور روسیه جدید و مقابله آن با این بی نظمی ها، تجاوزات وقانون گریزی ها، زنگ آغاز روند دشوار مقابله جمعی دربرابر آن به صدا درمی آید و این خود برای سردمداران دنیای یک قطبی بحرانی است دردناک و کمرشکن. این« بحران » قربانی های فراوان خواهد گرفت. نیروهای بسیار پرقدرتی وارد میدان بازی هستند ومنافع عظیمی در معرض برد وباخت قرار دارد؛ در حقیقت آقایی وتسلط  « قانون امریکا » برجهان در حال افول است وامریکا با چنگ و دندان به آن چسبیده است. آیا روسیه در این نبرد دهشتناک جان به سلامت خواهد برد؟ اینست سوال اساسی دروان ما. اگر سازمان همکاری های شانگهای، کشور های سازمان بریکس، چین، مصر، ایران وهند ؛ و همچنان کشورهای امریکای لاتین وکشور های کوچک، که همه در پایان بخشیدن به آقایی امریکا برجهان و ابراز هویت واستقلال خود منفعت دارند، محکم تر در کنار روسیه بایستند، به یقین دنیای ما رنگ بهتری خواهد داشت؛ رنگ صلح بیشتر و عدالت پا برجا تر و بالاخره حکمروایی قانون. اما به هرحال ودر هر صورتی نظمی نوین در جهان پا گرفتنی است. جابجایی در نظم کنونی جهان به  تدریج و با درد و عذاب میلیونها نفرچون زایمانی پراز درد به وقوع خواهد پیوست. واقعیت این است که اوضاع سوریه به گره گاه و نقطه عطف دگرگونی در روابط میان نیروها وقدرت های جهانی و نظم مسلط برجهان، مبدل شده است.
بهرحال ترفند به میدان کشیدن پای سعودی ها دراین مقطع از درگیری ها نشانه نیات پنهانی چند پهلو است؛ باجدیت و اطمینان می توان گفت که طولانی تر ساختن این مناقشه در سرخط این اقدام فتنه انگیزانه قرار دارد. دیگر این که امریکایی ها با این ترفند می خواهند پای روس ها را عمیق تر در این ماجرا بکشانند که یقیناً استراتیژیست های روسی در این دام نخواهند افتاد و اشتباه پیاده نمودن نیروی زمینی در سوریه را مرتکب نخواهند شد. شاید امریکایی ها این گزینه را با طرح و یا احتمالاً سروسامان دادن به تجاوزنیروهای زمینی ترکیه وعربستان به سوریه، آزمایش می کنند ولی آنچه  در پشت پرده این اقدام جنون آمیز وجود دارد، بدون تردید، نیت تشدید وخامت اوضاع و جلوگیری از حل و فصل سریع معضله سوریه است. روسیه هم اکنون به کمک ایران و حزب الله لبنان و تاحدی هم عراق شرایط حل مناقشه سوریه  را آسان تر ساخته و این به مذاق امریکایی ها خوش نمی آید. این« آقایان جهان » نمی توانند هضم کنند که یکی ازپرغرورترین پروژه های تاریخی آنان یعنی به زانو در آوردن خلق های منطقه زرخیر و پرماجرا وتاریخی خاور میانه تحت نام پروژه «خاور میانه بزرگ » با پادرمیانی قدرت هیبت ناک هوافضای ارتش روسیه در نیمه راه به ناکامی کشیده می شود. در همین راستا باید گفت که به درازا کشیدن مناقشه سوریه برای امریکایی ها هیچ «خرجی » نداشته و برعکس بسیار بارآور هم است. امریکایی هاشاید در فکر این هستند که با کش دادن به مناقشه سوریه، روسیه را از لحاظ اقتصادی ازپا خواهند انداخت. ولی بعید به نظر می رسد که استراتیژیست های روسی درگیری در سوریه را با تمام ابعاد آن از قبل نسنجیده باشند. این درست است که مصرف راکت های کروز و پرواز های بیشمار جنگنده ها وبمب افگن های روسی بارگرانی است که بر اقتصاد روسیه  فشار وارد می کنند. درست است که به کاربرد این سلاح ها در سوریه بسیار گران قیمت است ولی ازیاد نباید برد که در دوران شوروی برای مقابله با امریکا چنان ذخایری ازانواع مختلف سلاح ها ایجاد شده بود که به این آسانی هم تمام شدنی نیست. پس بسیار محتمل خواهد بود که کش دادن فتنه آمیز جنگ در سوریه  قادر نشود حل مناقشه سوریه را به ناکامی بکشاند.

بامداد ـ سیاسی ـ ۲ /۱۶ ـ ۰۸۰۲