ژنیو۳ به سوی صلح، بدون مخالفان مسلح
تی یری میسان
گفت و گوهای پیشبینی شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حل مساله جنگ در سوریه با یک هفته تاخیر سرانجام روز ۱ فبروری ۲۰۱۶ ترسایی در ژنیو باید آغاز گردد. خلاف آنچه نیومحافظه کاران و شاهین های لیبرال در آغاز جنگ بدان امید داشتند، تسلیم جمهوری عرب سوریه و جایگزینی آن توسط « دولت موقت » به رهبری اخوان المسلمین در چشم انداز این گفت و گوها مطرح نیست، بلکه موضوع این گفت و گوها آتش بس و سپس سازماندهی برای نگارش قانون اساسی نوین و کشایش انتخابات برای همگان می باشد.
بی اعتباری سازمان ملل متحد
ابتدا باید یادآوری کنیم که حتا اصل قاعدۀ گفت و گو به مدیریت سازمان ملل متحد از سال ۲۰۰۵ ترسایی با انتشار اطلاعات در مورد نقش سری معاون دبیر کل آن جفری فلتمن و مشاور کارشناس دانشگاهی او فولکر پرتس زیر علامت سوال رفت. (۱) در نتیجه آشکار شد که سازمان ملل متحد بی طرف نیست، بلکه در جنگ شرکت دارد. این سازمان ملل متحد بود که هیات مهلیس Mehlis و دادگاه ویژه برای لبنان را سازماندهی کرد تا رییس جمهور امیل لاهود و بشار اسد را به خاطر قتل نخست وزیر اسبق رفیق حریری محاکمه کند. همین سازمان ملل متحد بود که مزد شاهدان دروغین را پرداخت کرده بود و بی آن که تایید دولت و پارلمان لبنان را به دست آورد دادگاه تشکیل داد و از گزارش نتایج بازسازی صحنه قتل امتناع کرد. و باز هم دوباره سازمان ملل متحد بود که در جون ۲۰۱۲ ترسایی طرح پرتس و فلتمن برای تسلیم کامل و بی قید و شرط جمهوری عرب سوریه را به رشته تحریر آورد و سپس گفت و گوها را به امید پیروزی جهاد طلبان به درازا کشاند.
از آنجایی که روسیه و ایالات متحده تصمیم گرفتند طرح پرتس و فلتمن را افشا نکنند، ولی نتوانستند مانع حرکت جنگ طلبانه دبیرخانه کل سازمان ملل شوند، با این وجود چنین رویکردی سازمان ملل متحد را از بحران هستی شناختی نجات داد، گرچه دست کم در مورد پرونده سوریه اعتبار سازمان ملل متحد کاملاً خدشه دار شد. در نتیجه، از این پس مخالفان جمهوری عرب سوریه می دانند که سازمان دهنده گان سازما ن ملل متحد هم پیمانان مفیدی برای آنها نیستند زیرا می توانند تحت تاثیر فشار روسیه و ایالات متحده قرار گیرند. بر عکس، هیات نماینده گی سوریه همواره امکان اعلان عدم توافق خود را در رابطه با توافقاتی که با انگیزه های سری از پیش توسط سازماندهنده گان سازمان ملل متحد مطرح می گردد را برای خود حفظ می کند. به همین علت، از این پس ژنیو ۳ نه به عنوان ابتکار عمل سازمان ملل متحد بلکه به مثابه توافقات بین ایالات متحده و روسیه به نظر می رسد.
رهبران جدید جبهه مخالف به حاشیه رانده شده اند
سپس، ایالات متحده که تا اینجا یا خواهان تخریب جمهوری عرب سوریه و یا دست کم تحمیل سازش بود، در این طرح نفعی نخواهد داشت. سال گذشته اتاق فکری «راند» Rand Corporation این موضوع را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفته بود که هر دولتی به جز دولت کنونی در سوریه بدترین وضعیت ها را برای مسکو و به همین گونه برای واشنگتن به وجود خواهد آورد.
در واقع، از آغاز جنگ، اپوزیسیون توسط روشنفکرانی نماینده گی می شد که سازمان سیا و اخوان المسلمین که دست کم از سال ۱۹۵۳ ترسایی برای لانگلی کار می کردند (مرکز پژوهشی لانگلی Langle ) از سال ها پیش خریداری کرده بودند. امروز چنین موردی وجود ندارد. روشنفکرانی که قابلیت اداره کشئر را داشتند مجبور بودند جای خود را به روسای جنگی واگذار کنند که توسط عربستان سعودی استخدام شده بودند و تامین مالی می شدند. باید دانست که سلطنت سعودی یک رژیم قبیله ای بوده و تنها وابسته گی و تبعیت قبیله ای را می پذیرد. در نتیجه گزینش روسای جنگی بر اساس تعلقات قبیله ای صورت گرفت.
پس از چندین سال، حتا آنهایی که از خانواده های شهری بودند، قالب های رفتاری قبیله ای را بازیافتند. بر این اساس تنها می توانستند نماینده قبیله های بیابانگرد سوریه و سعودی باشند. اخوان المسلمین نیز نتوانستند در تونس و مصر در قدرت بمانند، در نتیجه از دیدگاه واشنگتن حایز شرایط برای حکومت در کشور دیگری نیستند.
گزینش رییس و سخنگوی هیات گفت و گو از سوی ریاض از بین وزرای قدیمی حزب بعث نیز نتوانست واقعیت روسای جنگی را استتار کند.
علاوه بر این همین موضوع خود به تنهایی یکی از دروس این جنگ است : اتحاد غیرطبیعی غربی ها با سعودی ها به بن بست رسیده است. آنچه برای سعودی ها در خانه خودشان قابل تحمل بود، در خارج نخواهد بود. امروز گسترش وهابی گری برای اروپایی ها درخاک اروپا مشکل برانگیز شده است، و قبیله مداری در خاورمیانه نیز برای همه مصیبت بار به نظر می رسد، به این معنا که به سومالیزاسیون منطقه خواهد انجامید. البته این جریان به اهداف طرفداران اشتراوس تعلق داشت، ولی ریس جمهور اولاما هدف دیگری را پی گیری می کند. هیچ گاه به ه کافی روی ناهمخوانی دولت های مدرن با جوامع قبیله ای تاکید نشده است، یعنی موضوعی که در عین حال دولت های مدرن را به تثبیت شهروندی و شهرنشینی جوامع خود هدایت کرد.
آیا دمشق بدون ژنیو۳ می تواند به صلح دست یابد؟
سومین موضوع این است که جمهوری عرب سوریه که در سال ۲۰۱۲ ترسایی برای ادامه حیاتش مجبور به گفت و گو بود، امروز چنین اجباری ندارد. با این وجود، به جز در شمال شرقی، ارتش عرب سوریه سرزمین هایی را که از دست داده بود باز پس گرفته است. و اگر به ژنیو می رود به این دلیل است که می خواهد به ضرورت آشتی با ۱۰ درسد جمعیت سوریه که از اخوان الملسمین پشتیبانی کرده اند پاسخ بگوید.
با توجه به غیبت نماینده گی مخالفان در هفتهۀ گذشته، دمشق به گزینش های دیگری روی آورد. دمشق برای توافقات درسطح محلی نیازی به قدرت های بزرگ ندارد، و می تواند در سطح ملی در صورتی که مخالفان از طرح « سرنگونی رژیم» قطع نظر کنند به آشتی دست یابد.
در نتیجه، گفت و گوهای ژنیو تنها می تواند به جذب شبکه های مخالفان در بطن دولت اتحاد ملی بیانجامد. ولی چنین موردی با توجه به موضع گیری پشتیبانان معارضان (عربستان سعودی، ترکیه و قطر) ناممکن خواهد بود. در وضعیت فعلی، هیچ عاملی نمی تواند این تک گویی ها را متوقف کند.
به یاد داشته باشیم :
۱ ـ گروه گفت و گو کننده های سازمان ملل متحد (جفری فلتمن، استافان دو میستورا و فولکر پرتس) ظاهر بی طرفانه خود را از افشای تعهدات سری خودشان علیه جمهوری عرب سوریه از دست داده اند.
۲ ـ مخالفانی که از سوی عربستان سعودی مورد پشتیبانی قرار گرفته اند، با وجود ظاهر ویترین پیش خوان از این پس از روسای جنگی متعلق به قبایل سوری و سعودی تشکیل شده، یعنی موردی که به آنها اجازه نمی دهد خود را نماینده تمام مردم سوریه معرفی کنند.
۳ ـ سوریه برای برقراری آشتی ملی دیگر نیازی به مداخله قدرت های بزرگ ندارد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۵۰۲