«مرغان به مرغانچه بر میگردند»

چند هفته پیش تر در شماره سی و چهارم ماهنامه « حقیقت زمان » ارگان نشراتی حزب ملی ترقی مردم افغانستان جستاری از خامه رفیق عمر محسن زاده کارشناس ارشد اموربین المللی در باره رخداد های اروپا ، نقش و دیدگاه های عربستان سعودی به نشر رسید. با درنظر داشت حوادث هفته گذشته و تنش در مناسبات ایران ـ عربستان سعودی اینک این  نگارش را خدمت خواننده گان تارنمای بامداد پیش کش می داریم. به دلیل سرعت و اهمیت رخداد های سیاسی ـ نظامی منطقه به زودی دنباله این بحث را ادامه داده ؛ و بررسی های تازه ایی را خدمت خواننده گان گران قدر تارنما تقدیم می نماییم.  بامداد

 

دیپلوم انجینر عمر محسن زاده

این جمله پس از رویداد های دهشت افگنی در پاریس و دیگر جا ها ، بار ها و بارها  از زبان دانایان کار آزموده سیاسی در سراسر جهان شنیده می شود .منظور آن نیروی های افراطی و بنیاد گرای اسلامی است که چندین دهه پیش با حمایت کشورهای غربی و سازماندهی برخی از کشورهای اسلامی  پا به میدان سیاست گذاشتند و با کار نامه های خونین خود پشت بشریت را به لرزه در آوردند . جنگ های پیاپی در این سال ها ، فروپاشی دولت های مستقر و شدت یافتن مذهب و اتنیک گرایی در سرزمین های اسلامی ،  موج مهاجرت های کتله وی ناشی از  نا امنی و خشونت ، فقر اقتصادی و ویرانی شالوده های اجتماعی در کشور های جنگ زده ، نا آرامی های امنیتی و تنش های تهدید آمیز در پهنه روابط بین المللی  پیش از همه این پرسش را مطرح نموده که چرا چنین شد و مسبب این همه بحران ها و خونریزی ها کی ها اند ؟

محمد البرادعی برنده جایزه صلح نوبل و دیپلومات شناخته شده مصری در همین تازه گی ها ضمن مصاحبه ای پدیده های ناگوار کنونی را پیامد مدیریت بد غرب در سال های گذشته در خاور نزدیک دانسته و با انتقاد از نزدیکی و همکاری گسترده آن با دیکتاتوری های منفورو ضد مردمی پرسید : « کی ها اسلام را وارد سیاست نمودند ؟ آنها مجاهدین را در افغانستان در خدمت خویش گرفتند ولی سپس این نیروهای جهادی به تنهایی کار خویش را به پیش بردند. در سوریه نیز آنها سعی نمودند تا چیزی شبیه " شورشیان میانه رو " را ایجاد نمایند ، ولی در آنجا هم این گروه ها به افراطیون پیوستند. این سیاست  که دیگران را نمی دید یک طرفه  بود .»

داوود کامل نویسنده الجزایری هم چند روز پیش در مقاله ای در نیوریارک تایمز در همین رده نوشت که مادر داعش ، تهاجم ایالات متحده امریکا برعراق و پدر آن عربستان سعودی و سکتور صنعتی ـ مذهبی آن کشور می باشند . امروز در غرب همه به این گفته باور دارند و می دانند که تعرض خود سرانه ایالات متحده امریکا با وجود هوشدار های برخی از کشورهای اروپایی بر عراق ، زمینه های پیدایش داعش و مذهب گرایی شیعه و سنی را فراهم نمود و آتش درگیری ها را در میان مسلمانان دامن زد. بیشترینه نویسنده گان و روزنامه نگاران اروپایی  عربستان سعودی را  گهواره فکری دهشت افگنی دولت اسلامی عراق و شام  خوانده و از حکومات خود سخت انتقاد می کنند که چگونه با این کشور با مدارا برخورد می کنند و حتا با شرکت دادن آن درمجامع ویژه بین المللی چون نشست فرجامین روسای دولت ها و حکومت های گروه بیست در ترکیه ، زمینه های سهمگیری آنرا در تعین اجندای سیاست جهانی مساعد می سازند .از دید آنها سرزمین سعودی بر مبنای روحانیتی استوار است که اسلامیزم سلفی را تولید می نماید ، مشروعیت می بخشد ، انتشار می دهد ، تبلیغ می کند ، از آن دفاع می کند و سر انجام داعش و گروه های مشابه آنرا تغذیه می نماید .تمویل و صدور اسلامیزم رادیکال در واقعیت چیزی شبیه کفاره ایست که بخش با نفوذ هفت هزار شهزاده تجمل پرست سعودی در همدستی با روحانیت وهابی برای پوشاندن رفتار و کردار ناشایسته و اسلام ستیزخود می پردازند تا از یک سو در اذهان مسلمانان جهان محفوظ بمانند و از سوی دیگر خدشه ای بر سلطه میراثی آنها وارد نگردد . پیآمد های چنین طرز تفکر و سیاست ، برای جهان اسلام و به ویژه مسلمانان افغانستان خونبار و زیان آور بوده و هنوز هم است . آن همه افراطیونی که از سراسر کشورهای اسلامی درکشور ما جمع شدند ، تربیت دیدند ، تجهیز شدند ، خون ریختند و دهشت افگندند ، اینک به « مرغانچه » های خود برگشته اند. در هرجایی که رویداد خونینی درمی گیرد، دیده می شود که سازماندهنده گان آثر گذار آن ، همان « مرغانی » بوده اند که دوره ایی را در افغانستان سپری نموده اند . اکنون جهان در برابر دهشت افگنی بسیج گردیده و مردمان آن خواهان مبارزه قاطع بر علیه این پدیده زشت می باشند .برای نخستین بار است که چنین چانسی برای ریشه کن ساختن تروریزم مبتنی بر بنیاد گرایی دینی فراهم گردیده و غرب بدینگونه نمی تواند از آن بمثابه ابزاری در راه بر آورده ساختن مقاصد سیاسی و استراتیژیک خود استفاده کند. عربستان سعودی  نیز با نگرانی دریافته که اکنون وضع تغیر نموده و انتقاد جهان  بر سیاست و عملکردش  شدید تر شده است . از همین رو در فعالیت های سیاست خارجی  آن در هفته های پسین تلاش های برای ترمیم  حیثیت سیاسی و جلوگیری از تعارض رسانه ای و دپیلوماتیک سایر کشورها به چشم می خورد . توافق سعودی برای « گفتمان سوریه » ، سهمگیری در « گروپ بین المللی حمایت سوریه » ،  گردهم آوری  و تدوین لست « مخالفان رژیم سوریه » نشانه های از آماده گی آن برای همکاری سیاسی است . منصور سلطان الترکی  سخنگوی وزارت داخله عربستان در همین تازه گی ها به ژورنالیست های بیرونی بیان نمود که عربستان سعودی خود آماج داعش است و نیروهای امنیتی آن کشور قانون انفاذ شده سال قبل را در مقابله با تروریزم به شدت رعایت می کنند .بر اساس این قانون نه تنها شرکت در« جهاد » جرم است ؛ بلکه تبلیغ آن به خصوص در رسانه های اجتماعی نیز قابل مجازات میباشد. به گفته الترکی عربستان قوانین مالی خود را چنان تشدید نموده است که انتقال پول به داعش به سختی ممکن خواهد بود . آموزش ضد تروریزم نیروهای امنیتی عربستان به طور سیستماتیک  برای یک ماه در سال  هم از زمره اقدامات سودمند تازه است . شهزاده محمد ابن نواف سفیر کبیر عربستان سعودی در انگلستان  هم در مقاله ای در روزنامه « تلگراف » ناراحتی خود را از اینکه کشورش بنا بر کارنامه های « داعش » در نقطه محراق  افکار عامه جهان قرار گرفته است ابراز نمود . همکاران او به طور غیر رسمی سندی را به ژورنالیست های تلگراف نشان دادند که « طرح استراتیژیک ریفورم » در زمینه کار با رسانه ها به خاطر بهبود بخشیدن شهرت آن کشور در نقض « حقوق بشر » و « حقوق زن » با حفظ خصلت تیوکراتیک و محا فظه کارانه دولت اسلامی آن روی دست است . عبد ل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی نیزدر هر فرصتی بیان می دارد که کمبود دموکراسی و حقوق  به طور حتمی عامل دهشت افگنی نبوده و نظام سعودی و سلفی گرایی  هم منشا ایدیالوژی افراطی نیستند. او از رویداد های تروریستی در ایالات متحده و کشورهای اروپایی یاد نموده وخاطر نشان می سازد که دولت سعودی سه صد سال پیش از امروز تاسیس گردید و در درازنای دو صد وهفتاد سال تروریست های سعودی وجود نداشت .اگر این ایدیالوژی افراطی و خشن بود پس چرا در این مدت دراز به صورت مسالمت آمیز دوام نمود ؟ البته این وزیر نمی تواند به یاد بیآورد ( او در آن زمان پانزده ساله بود ) که چها ر دهه پیش بزرگان خانواده سلطنتی او تصمیم گرفتند تا افراطیونی را به خاطر سرکوبی  جنبش های دموکراتیک و آزادی خواه آموزش ایدیا لوژیک بدهند و برای جهاد به هر نقطه ای بفرستند که بد بختانه افغانستان نخستین میدان عملکرد آنها بود . امروز هم  دهشت افگنان اسلامی در کشور های غربی و دیگر جا ها متاثر از همین گونه دید ایدیالوژیک ایست که طی چهل سال ا خیر به طور منظم وسیستماتیکی  اشاعه گردیده است . مذهب گرایی شیعه و سنی هم در واقعیت انگیزه های سیاسی دارد و تنها برای منافع خودی و انتقام جویی ها در منطقه دامن زده می شوند . اگر مقامات رسمی عربستان آرزوی راستین در مبارزه علیه تروریزم داشته باشد و این پدیده را واقعآ به مثابه مجموعه ای از مسایل سیاسی ، اجتماعی ، روانی ، اقتصادی و بینش دینی ـ ایدیالوژیک  درک کند ، در آن صورت دورنما نوینی برای مهار کردن  آن گشوده می شود زیرا دهشت افگنی بدون سازماندهی  و حمایت سیاسی ، نظامی ، مالی و لوژیستیکی دولت ها قابلیت زیست را ندارد و نمی تواند فعالیت های دامنه داری داشته با شد . انعطاف پذیری سیاسی  و تحرک دیپلوماتیک عربستان سعودی در فاصله گیری از افراط گرایی به زودی نشان خواهند داد که  انگیزه های آن ناشی از شناخت و ضرورت سیاست پراگماتیک ومبتنی بر طرزدید نو است و یا اینکه بحران درون خانواده سلطنتی ، مصارف شدید جنگ در یمن ، مشکلات ناشی از تنزیل بی سابقه قیمت نفت ، کسر بودیجه ( بیست در صد ) ، اختلاس و حیف ومیل دارایی های دولت ( در حدود سی در صد مصارف )  ، افزایش فقر ،  تنش میان شیعه ها و سنی ها و فشار افکار عامه جهان برخی از پسگرد های تاکتیکی را در دستور روز قرار داده است . سعودی ها اگر در حرف خود صادق باشند ، در آن صورت در همسایه گی های ما نیز شرایط بهتری فراهم خواهد شد و داستان « مرغان » هم به پایان خواهد رسید .

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۹۰۱