زنان افغانستان درمیان شکنجه وسنگسار

اثرات سیاست های ارتجاعی حاکم

 

 

 

نوشته : نسرین منصور

 

امسال هم مانند سالهای قبل، زنان میهن ما در شرایطی به پیشواز هشتم مارچ ، روز همبسته گی جهانی زن میروند که سیاست های زن ستیزانه ارتجاع حاکم در موجودیت جامعه جهانی نتنها بهبود نیافته ، بلکه در نبود حاکمیت قانون و فرمانراوایی تفنگ سالاران در کشورهنوز هم بیدادگری های گونه گون از نوع سنگباران ها، شکنجه ، تجاوز ، شلاق زنی ها، گوش بریدن ها ، سربریدن ها ، لت و کوب کردن ها ، خودسوزی ، ازدواج های جبری وزورگویی بر زنان افغان افزایش یافته است.

هشتم مارچ روز همبسته گی بین المللی زنان جهان ، روز پیمان بستن زنان برای تحقق بخشیدن آزادی ، عدالت اجتماعی ، دموکراسی ، برابری حقوق زنان و مردان ، روز توضیح و بیان درد و رنج و نابرابری های بیشمار اجتماعی و اقتصادی درسراسر جهان میباشد.بدین مناسبت جا دارد تا از درد ورنج زنان در بند کشورخودم که همواره جانهای شیرین شان قربانی جلادان واپسگرای حاکم ، قاتنلین سیاه کار و زن ستیز میگردد یاد کنم. وحشیگری های بیشمارو ستم جانکاه بر زن افغان هنوز ادامه داشته و بعضاً این جباران بخاطرایجاد ترس وتسلیم زن و مرد کشور این جنایات را تصویر برداری نموده واین جنایات شانرا بنشر میرسانند.بتازه گی جریان کلیپ ویدیویی زن و مردی که طالبان در شمال افغانستان در ماه اگست 2010 سنگباران کردند را مشاهده کردم. مراسم وحشیانه وغیر انسانی در فضای پراز گرد وخاک  با فریاد « الله اکبر » برای عبرت دیگران راه اندازی شده بود. برای آنها شکنجه کردن قبل از کشتار، شادی آفرین است.طالب ها برای کشتن و سنگسارعجله دارند و سنگساررا آخرین مرحله امتیازات خداوندی برای خود میشمارند.

سنگسار صدیقه و خیام با صحنه غم انگیزی شروع میشود.تن صدیقه را با چادری آبی رنگی پوشیدند و تا کمردر گودال فروبردند.مردم را درمیدان گرد هم آورده و آنها درگوشه وکنار ایستاده بودند. با صدور فتوا ملا، حکم سنگسار صادر میشود.مردم همراه با طالب ها زن را سنگسار می کنند . با پرتاب هرسنگی چادری صدیقه با بخون پاک اش رنگینتر میشود. زن بیچاره برای رهایی اش تلاش می ورزد ولی با پرتاب سنگ دیگر دوباره به زمین میخورد. طالب بی رحم زمانیکه متوجه میشود صدیقه هنوززنده است به او نزدیک شده و با شلیک مرمی این جوان نامراد را بکام مرگ فرو می برند.

پسترنوبت خیام عاشق صدیقه میرسد. وی را به میدان می آورند.در حالیکه دستها و چشم هایش را بسته اند به طور وحشیانه سنگساراش می کنند.با شلیک مرمی طالب مرد جوان نیز به گام مرگ فرو میرود و چراغ زنده گی اش خاموش میگردد.

چنین است پایان داستان زنده گی دو جوان عاشق درسرزمین زیرفرمان جنایت ، عشق ستیزی و انسان کشی .

برای لحظه ای چنین صحنه درد بار را در برابر چشمان زنده سازید.پیکربخون خفته آندو جوانی نامراد وعاشق را که گناه شان دوست داشتن و عشق ورزیدن به همدیگر بود و بس را در برابر دیده گان مجسم سازید. خود ، فرزندان  و یا انهایی را که دوست میدارید در چنین حالتی فرض نماید. حتما دنیا در برابرچشمان تان تاریک و نفس درگلوتان گیر می ماند. در جهانی قرار میگیرید که انسانیت در آن بی مفهوم وعشق در آن مرده است.

هر گاهی بخواهیم از شکنجه و خشونت در برابر زنان افغانستان مثالهایبیشتری را رده بندی و ارایه کنیم به کتاب  های بیشتری نیاز است تا این داستان های غم انگیز حاکم برسرنوشت زنان رنج دیده و زجر کشیده افغان را بیان کنیم.  نمی دانم چه وقت این جلادان و قاتلین خون آشام، دست از شکنجه و عذاب مردم ما بخصوص زنان سرزمین جنگ دیده ما می بردارند.؟ میدانم که ارتجاع حاکم بر سرنوشت مردم به جنایات غیر انسانی خود ادامه داده و با مشروعیت بخشیدن آن،از جانبداری همقطاران خویش برخوردار میگردند. دولت اسلامی افغانستان تا اکنون هیچگاهی در فکر دستگیری و محاکمه جنایتکاران نبوده و بعضاً برعکس کسانی که مرتکب اعمال خلاف قانون ، جرم و جنایت در برابر مردم میگردند را مورد مکافات نیز قرار میدهند.

به گونه مثال باشی حبیب یکی از قوماندان حزب اسلامی گلبدین که براساس گزارش نشرشده در بی بی سی

دختری را کفن پوشانیده وحکم هشتاد ضرب شلاق را منحیث حد شرعی بر وی واجب دانست.

کارنامه های دیگر باشی حبیب از زمان حاکمیت مجاهدین تا دوره فرمانروایی طالب ها، را آدم ربایی و زور گویی تشکیل میداد. زمانی که امریکایی ها به افغانستان آمدند همین شخص به اخذ درجات بلند نظامی مفتخرشد و با پیشینه ننگین اش که به باشنده گان ولسوالی جاغوری روشن است؛ مامور حفظ امنیت منطقه گردید و باز هم در مقام مجری با صدور احکام غیر انسانی، فرمان روایی اش را برمردم تحمیل می نماید.

زنان قهرمان و پیکارجوی افغانستان ،

کشور ما بار دیگر در شرایط حساس تاریخی  و تصمیمگیری قرار دارد. ( خروج قوای نظامی خارجی و انتخابات ریاست جمهوری ) بناً چالش ها و موانع بزرگی را در برابرهواداران جنبش آزادیبخش وترقیخواه کشورقرار می دهند. اساساً نیرو ای دموکراتیک مشترکا با جنبش های رهایی زن از قید ظلم ، استبداد، ارتجاع و بیعدالتی پیوند محکمی دارند.جا دارد تا از همه ای امکانات، بنفع دفاع از زحمتکشان، آزادی و عدالت اجتماعی و دفاع قاطع از حقوق برابر زن و مرد استفاده موثر و مطلوب نماییم. تا باشد همه ای مردم بخصوص زنان سرزمین جنگ دیده و ستم کشیده میهن ما از قید بیعدالتی ونابرابری های اجتماعی و اقتصادی از یکسو وستم جنسی و خشونت از سوی دیگر رهایی یافته به عدالت اجتماعی و آزادی دست یابند.

 

درود آتش به روان پاک زنان مبارز راه آزادی ، دموکراسی وعدالت اجتماعی میهن ما !

فرخنده باد هشتم مارچ روز مبارزه و همبسته گی رزمجویانه  زنان سراسر جهان !