« آنها می توانند »

سال های زیادی ایگون کرنس منشی اول سازمان « جوانان آزاد المان »  بود و روزنامه « یونگه ولت » ارگان رسمی این سازمان . ایگون کرنس آخرین رهبر حزبی ـ دولتی جمهوری دموکراتیک المان بود  (۲۴ اکتوبر ـ  ۶ دسامبر سال ۱۹۸۹ ترسایی ) و با وحدت دو المان  سرگذشت و روزگار ناخوش آیندی را پست سرگذشتاند. پس از سال های بیکاری و انجام کار های پیش پا افتاده و غیرفنی ، وی در دادگاه سیاسی  معروف « محاکمه بیروی سیاسی » به هفت سال زندان محکوم شد. کرنس حکم این دادگاه را « جنگ سرد در دادگاه » خواند. پس از گذشتاندن ۴ سال زندان  از حبس رها و به کار نویسنده گی و ارایه لکچر های سیاسی در المان و خارج از این کشور رو آورد. به تازه گی ها  او از سومین سفر خود به جمهوری مردم چین برگشته بود که بار دیگر روزنامه « یونگه ولت »  و « ایگون کرنس » در نقش ها و شرایط دیگری در برابر هم قرار گرفتند . اینک متن این گفت و گوی جالب و دیدگاه های ایگون کرنس در باره جایگاه  جمهوری مردم چین را پیشکش میداریم. ـ بامداد

 

گفت و گو از فرانک شومن

پرسش: شما به تازه گی سفری به چین داشتید، آیا به آن باید نام ماموریت داد؟

کرنس: اگر این در مقابل یک استراحت و سفر تفریحی فکر می کنید، بلی. من مهمان بسیاری از نهادهای علمی جمهوری خلق چین بودم که از دید من، علاقمند به علل پایان یافتن جمهوری دموکراتیک المان بودند. در‌واقع ادامه گفت و گوهای از سال ۲۰۱۱ ترسایی بود، زمانی که آکادمی علوم اجتماعی چین کنفرانسی از شکست اتحاد جماهیر شوروی در چین برگزار نمود.

پرسش: شما نخستین بار در سال ۱۹۸۹ ترسایی آنجا بودید. آیا تغییر چشمگیری در مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مشاهده کردید؟

کرنس: باید گفته شود که به یک میلیارد نفر رسیده گی کردن قابل تحسین است. در دهه های اخیر چین جدیدی تاسیس شد. برداشت و اطلاعات من سهم جمهوری خلق چین در سال ۲۰۱۴ به تنهایی ۱۲% از اقتصاد جهان، سرمایه‌ گذاری در خارج کشور ۱۴۰ میلیارد دلار و کالاهای وارداتی به ارزش دو تریلیون دلار بود. در حال حاضر چین قدرت دوم اقتصادی است. این بسته گی به زمان دارد که امریکا از مقام اش خلع شود.

پرسش: چگونه؟

کرنس: دو نمونه، من از «مرکز ابر رایانه ملی »  در چانگشا بازدید کردم. در آن جا قوی ترین قابلیت کامپیوتری جهان را که در یک ثانیه ۱٫۳۷۲٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تریلیون عملیات را انجام می دهند.

من با قطار مسافرت کردم، چین زیرساخت های مدرنی را در بخش‌های بزرگی از کشور ایجاد کرد که مافوق اروپاست. بیش از ۱۸۰۰۰ کیلومتر خطوط ریلی مدرن با سرعت بالا تا ۴۰۰ کیلومتر در ساعت.

کدام کشور با انگیزه استثنایی، چنین ظرفیت علمی و فنی را در اختیار مردم خود در رقابت صلح آمیزی که در پیش روست قرار می دهد.

پرسش: اما چه قیمتی برای این پیشرفت سریع؟ جامعه به پیری میرود، محیط زیست رنج می برد، فقر افزایش می‌یابد …

کرنس: من این تفاوت ها را ندیدم. در طول اقامت من در این کشور  ۵ جلسه عمومی از کنگره هجدهم حزب کمونیست چین برقرار گردید. چین سیاست تک فرزندی را صرفنظر کرد. قطعاً بی اهمیت نیست. مهمتر آن، برنامه پنج ساله تا ۲۰۲۰ بود، موردی که در آلمان نقش کوچکی را بازی میکند. رهبران چین مصمم اند سرعت توسعه اقتصاد ملی را به ۶/۵  در صد قرار دهند که با توجه به رشد اقتصاد جهانی، قابل ملاحظه است. با این همه بعضی از مفسرین اروپایی به گونه ای مداوم آن را همواره در معرض انتقاد قرار می دهند. آنها دلیل می‌آورند که اقتصاد لنگ چین در پشت بحران مخفی شده است ولی نادیده می ‌گیرند که اراده و استدلالی برای آن وجود دارد، هدفی که برنامه ‌ریزی شده‌ ای است. اما معنی کاهش چیست؟ نرخ رشدی که بقیه جهان خواب اش را می ‌بینند و می تواند شرایط محیط را بطور قابل توجهی بهبود بخشد و استانداردهای زنده گی را افزایش دهد. آن گونه که مقامات اظهار کردند، باید تا سال ۲۰۲۰ ترسایی همه مردم چین به « رفاه متوسط » دست یابند.

پرسش: این پیش ‌بینی ها تا چه اندازه واقع‌ بینانه هستند؟ آیا این ها تبلیغات صرف نیستند؟

کرنس: من مطمینم که چینی‌ها به آن دست می یابند. چین در سال ۲۰۱۳ ترسایی اولین کشوری بود که تمام هفت اهداف توسعه اعلامیه هزاره سازمان ملل متحد از جمله: به نصف رساندن تعداد مردم گرسنه،  تضمین آموزش و پرورش ابتدایی، رفع تبعیض جنسیتی در مدارس ابتدایی و راهنمایی، کاهش میزان مرگ و میر در میان کودکان زیر پنج سال، از بین بردن بیماری های واگیری مانند سل و مالاریا، یک منبع آب تنظیمی و ارایه امکانات اولیه برای بهداشت و حفاظت از محیط زیست را موفق به انجام آن گردید. چین پیشرفت زیادی در ایجاد اشتغال کامل به دست آورد. زمانی که جمهوری خلق در سال ۱۹۴۹ ترسایی تاسیس شد، چین یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود. در آن زمان، امید به زنده گی ۳۵ سال بود. امروز بیش از ۷۰ سال است.

پرسش: سوال اغلب محافل چپ، آیا این که چینایی‌ها انجام می دهند سوسیالیسم است؟

کرنس: این پرسش را من هم با جوانان کمونیست و قدیمی ترهای آن در پکن و شانگهای داشته، با دانشجویان و دانشمندان در دانشگاه هونان، با معلمان در مدرسه حزب و با دانشگاهیان مورد بحث قرار دادم. من هم با بخشی از نقطه نظر چینی‌ها که سوسیالیسم بدون یک اقتصاد قوی امکان پذیر نیست، موافقم. شکست سوسیالیسم در اروپا آنرا نشان داد و چین را به نتیجه گیری از آن جلب و به عنوان یک کشور سوسیالیستی با ویژه گی‌های چینی آن را در نظر گرفت. اما چینایی‌ها نمی‌گویند ما در حال حاضر سوسیالیسم داریم، بلکه می خواهیم آنرا بسازیم! آنها کشور خود را در مرحله اولیه سوسیالیسم می بینند. در شرایط فعلی دو هدف عمده: برای صدمین سالگرد حزب کمونیست چین در سال ۲۰۲۱ ترسایی ایجاد و دستیابی به یک جامعه نسبتاً مرفه و تا سال ۲۰۴۹ ـ زمان موجودیت چین ـ کشوری مرفه، قدرتمند، دموکراتیک، متمدن و هماهنگ با سوسیالیسم مدرن دنبال می گردد. حتا اگر مقایسه تاریخی در لغزش هم توانسته باشد، من در ماهیت اهداف در نظر گرفته شده طولانی را موازی با فرضیه های والتر اولبریشت می‌بینم که معتقد بود سوسیالیسم یک شکل اجتماعی نسبتا مستقل است. بر این باورم که در آلمان و بخصوص در نزد چپ ها، شناخت واقعی و محسوس کمی از شرایط و مناسبات در مورد چین وجود دارد.

پرسش: اجازه دهید تردیدم را بر امکان در بطری قرار دادن روح سرمایه داری موقعی که یکبار از درون آن آمده بود را بگویم.

کرنس: در Hangzhou (شهری در چین) فرصتی پیش آمد تا با کارآفرینان گفت وگویی داشته باشم. در میان آنها عضو یکی از هشت احزاب دموکراتیک حضور داشت. آنها گفتند که دولت چارچوب هائی را برای احزاب قرار داده است. اقتصاد متعهد و مسوول دستیابی به اهداف سوسیالیستی است. با این وجود، دولت و رهبری حزب آگاه است که هنوز هم تفاوت بزرگی بین فقیر و غنی و بین مناطق توسعه یافته در شرق و کمتر توسعه یافته در داخل کشور وجود دارد. این مربوط به وظایف اصلی می شود که فاصله بین فقیر و غنی را تقلیل دهد. هدف تمام فعالیت های حزب و دولت رفاه مردم است. حزب کمونیست مبارزه پیگیر با فساد را رهبری میکند، بدون در نظر گرفتن اشخاص، حتا تا دفتر سیاسی.

پرسش: شاید باشد … اما ما خودمان را با آن دلداری می دهیم، چرا که این جا برای محافظه کاران اروپا، چین در حال حاضر، کمونیستی قلمداد می‌ شود و در نهایت، حقوق بشر محدود شده است.

کرنس: با فهم و درک من، هنوز هیچ جایی در جهان، کشور کمونیستی ای غالب نشده است. در مبارزه برای حقوق بشر، چین پیشرفت هائی داشته است. به ویژه اولین حقوق بشر، حق زنده گی. در سال های اخیر، حدود ۶۰۰ میلیون نفر از فقر نجات یافتند. این در تاریخ جهان بی سابقه است. نگاه مغرورانه برخی از سیاست مداران المانی به چین به طور کامل نابجاست.

پرسش: آیا در گفت و گوهایتان سیاست المان هم نقش داشت؟ آیا علاقه یا وابسته گی ای به جمهوری دموکراتیک المان وجود دارد؟

کرنس: جمهوری دموکراتیک المان یک تاریخ است. باید مشخص به آن پرداخت. آن گونه که در‌واقع بود و نه آن گونه که مخالفان آن را می‌بینند و سرزنش و محکومش می کنند. در شرایط فعلی، جمهوری فدرال المان است که میل دارد مناسبات خوبی بر اساس همزیستی مسالمت آمیز با چین داشته باشد. در رسانه ها، به طور وسیعی از سفر آنگلا مرکل گزارش شده است. صدراعظم المان برای هشتمین بار است که به چین سفر می کند. حتای از همتایان اروپایی خود هم بیشتر. در چین بدان با قراردادهای چند میلیارد دلاری و با قدردانی نگاه میکنند. در نتیجه می توان از یک وابسته گی متقابل صحبت کرد. من این مناسبات را مطابق زمان در نظر میگیرم.

پرسش: چینی‌ها موقعیت جهان را چه گونه ارزیابی میکنند؟

کرنس: من در این کشور بودم که امریکا با یک ناوشکن به قلمرو آب های چین حمله کرد. ارتش چین رویکرد فوق امریکا را تحریک آمیز تلقی نمود. چین در این رابطه هشدار داد: « حتا یک رویداد جزیی می تواند یک جنگ را آغاز کند.» امریکا تلاش می کند به هر وسیله ای نفوذ رو به رشد چین در جهان را محدود کند. پاسخ طرف چینی، استراتیژی او در تقویت کشور و همکاری بین المللی است. نقش مهم در سیاست خارجی چین را کشورهای BRICS که غیر از چین، برزیل، روسیه، هند و افریقای جنوبی عضو آنند، ایفا می کند که حداقل شامل ۳۰ درصد از خاک جهان و ۴۲ درصد از جمعیت جهان اند. همکاری با فدراسیون روسیه برای چین عنوان یک اتحاد استراتژیک را دارد. چند روز پیش، کنفرانس « جاده ابریشم و ساخت و ساز مشترک » در پکن برگزار شد. من با برخی از شرکت کننده گان در کنفرانس دیداری داشتم. بحث آنان در باره چگونه گی کار به منظور احیای جاده ابریشم باستان، که نقش مهمی در ۲۱۰۰ سال پیش ایفا کرد، بود، این یک شبکه از مسیرهای تجاری میان کشور چین تا اروپا بود. اکنون باید آسیا و اروپا در سطوح بالای فنی بهم پیوند داده شوند. این و خیلی بیشتر گام های قابل توجهی به سمت هدف می باشند، دستیابی برای ایجاد یک جهان چند قطبی که منوط به دیکته امریکا نباشد./ ص م

یونگه ولت ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ ترسایی

بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۵ ـ ۰۸۱۲