گامی دیگر در جهت انحـلال ناتـو؟
ترکیه با سرنگون ساختن یک بال هواپیمای SU24 روسیه به طور خطرناکی با دم شیر به بازی پرداخت. سوال در اینجا است که چطور شد کشوری چون ترکیه دردام هوسی چنین جنون بارگیر افتد؟ اگر به پیامد های احتمالی این درگیری توجه شود ترکیه واقعاً با آتشی بسیار داغ به بازی پرداخته است. غیرمحتمل خواهد بود که سنجیده شود ترکیه نمی توانست از عواقب چنین اقدامی آگاهی نداشته باشد و ازجدی بودن ودرعین زمان مقتدر بودن روسیه ازلحاظ نظامی مطمین نباشد.
ترکیه به مثابه عضو کهنه کار پیمان نظامی ناتو همواره مورد تفقد و پشتیبانی مرکز اصلی تصمیم گیرنده ناتویعنی پنتاگون قرار داشته و در عین زمان همواره از آن اطاعت داشته است. درچنین فضایی است که ناتو وظایف عمده براندازی رژیم بشار الاسد در سوریه رابه ترکیه محول کرده است. نقشی را که ترکیه تا اکنون بازی کرده است توام با موفقیت بوده وبه خود هیچ هراسی راه نداده تا از مداخله وتجاوز برسوریه ابا ورزد وسیاه ترین رژیم های منطقه نیز در کنارش بوده اند. درچنین فضایی بابرخورداری از پشتیبانی تمام رژیم های قرون وسطایی مورد اعتماد غرب، مدتی قبل ترکیه منطقه ای ازسوریه راکه ترکمانها در آن بسر می برند وحادثه اخیر در آنجا اتفاق افتیده است، به زعم خود منطقه ممنوعه پروازی اعلام کرده و نمی دانست که از دید روسیه منطبق با قوانین بین المللی این به پشیزی نمی ارزد.
زمامداران ترکیه بعد از خطای جبران ناپذیرسرنگون ساختن هواپیمای جنگی روسی، هراسان از خشم روسیه بلافاصله دست به دامان ناتو شده وجلسه اظطراری سفرای آنرا تقاضاکرده است. مگر چترناتو قادر خواهد بود روسیه را از به کیفر رساندن ترکیه در قبال این حادثه بازدارد؟ حادثه دیروز فقط قسمت نمایان کوه یخ را نشان داده است.
به ساده گی می توان حدس زد که امریکا به ترکیه هدایت داده است تا تفتین آمیزبه تحریک روسیه بپردازد تا از یک سو تمام توجه جهانی را از پیروزی های روسیه در عرصه درهم کوبی داعش و بی آبرویی خود منحرف سازد وازجانب دیگرهم امیدی در کالبد افسرده داعش بدمد تا مدت بیشتری در میدان باقی بماند؛ زیرا برای امریکا مهم اینست که رژیم بشار اسد سقوط کند و یالا اقل بیشتر تضعیف شود. احتمالاً با چنین طرفندی فرصتی دیگر بدست می آید تا از پیشروی جبهه سوریه ـ روسیه جلوگیری شود. برای امریکایی ها مهم اینست که نظریه « خاور میانه بزرگ و دموکراتیک » تطبیق گردد که درآن رژیم های قانونی ای چون رژیم کنونی سوریه جایی ندارند فقط شیخک های بی آبروی قرون وسطایی اند که در کشورهایی چون عربستان سعودی ، قطر ، کویت ، امارات وبحرین ...مسلط اند وممثل چنین دموکراسی ای برای خاورمیانه می باشند. با نمونه های این دموکراسی بهیمی همه ما کم وبیش آشنایی داریم. در واقع دیده می شود که امریکا درپی دموکراسی نیست بلکه در پی رژیم های قرون وسطایی است؛ رژیم هایی که در فکر منافع ملی و حیثیت وآبروی ملی خود نیستند وفقط از امریکا پیروی می کنند.
قدر مسلم اینست (شرایط بازی چنین حکم میکند ) که روسیه، در وضعیتی که قراردارد که بالاجبار وحتماً در زمان مناسب، ضربه ای هولناک بر ترکیه وارد خواهد کرد. روسیه راهی نخواهد داشت جز این که برای نجات آبروی خود و بجا قراردادن عدالت ترکیه را گوشمالی بدهد، چنانچه اخیراًکرملین اعلام داشت که: « مسکو عواقب اجتناب ناپزیرسقوط طیاره Su-24 را برای ترکیه هشدار داده است.! »
پیش ترازآن وزارت دفاع روسیه تمام ارتباطات نظامی با ترکیه را قطع کرد وحفاظت از حریم هوایی لاذقیه را به دوش راکت های دافع هوای هیبت ناک S300 سپرد که به وسیله ناو جنگی تازه وارد درآب های ساحلی سوریه حمل میشوند.
بالاخره خبری که انتظارش می رفت منتشرشد:« وزارت دفاع روسیه ... اعلام کرد که کشورش هر جنگندهای که در حریم هوایی سوریه تهدیدی برای مسکو باشد را سرنگون خواهد کرد».
بعد از این موضعگیری های صریح و قاطع مسکو، انقره به فکرعقب نشینی افتاد واعلام کرد که نمی دانست که هواپیمای سرنگون شده مال روسیه است. این یک نوع عذرخواهی است که بعد از گزافه گویی های نخست وزیر ترکیه درپیش گرفته می شود ولی اکنون کارازکارگذشته و ترکیه با پشت گرمی وشاید هم به تشویق سران ناتو است که به چنین ماجرایی خود را درهم پیچیده است واکنون قادر نیست به ساده گی اززیربارمسوولیت دررود.
در صورتی که روسیه به گوشمالی ترکیه بپردازد، که حتماً خواهد پرداخت، آیا ناتو به نام دفاع از یک عضو خود ریسک داخل شدن در دایره کشنده وکوتاه جنگ تباه کن جهانی را خواهد پذیرفت؟ این سوالی است که باید مطرح شود.
بعضی ها فکر می کنند که اگرترکیه بخواهد باپشت گرمی ناتو با روسیه وارد جنگ شود، چه پیش خواهد آمد؟ به نظر من این دیگر کمال بی خردی خواهد بود. زیرا درچنین حالتی روسیه از امکانات بسیار بزرگ در مقیاس جنگ با امریکا وارد عرصه خواهد شد و ترکیه یا به یک ویرانه عمومی و کشور ارواح مبدل خواهد شد ؛ ویاهمراه با کره زمین در جنگی جهانی از صفحه روز گار محو خواهد شد.درهرحال برای ترکیه پیامدی در جنگ باروسیه وجود نخواهد داشت جز تاریکی مطلق.
به این ترتیب یکبار دیگرو به طور آگاهانه ناتو در ماجرایی جنجالی پابه میدان گذاشته است؛ ناتو برای بقای خود دست وپا می زند وماجرا می آفریند تا توجیه شود که موجودیتش ضروری است. در حقیقت ماهیت رویا رویی ها در دوران حاظر طوری است که عده ای از کشور ها خلاف اراده ومنافع خود به سوی میدان خطر کشیده می شوند. در ماجراهایی چون کودتای فاشیستی در اوکرایین و تجاوز افسار گسیخته بر علیه مردم وکشور سوریه عده زیادی از کشور ها که تمایل ویا منفعتی برای شرکت در ماجراهای امریکا ندارند، مجبورند به نام اجرای وظیفه در کادرهمبسته گی اتلانتیک وارد جنگ هایی شوند که د رتعارض با منافع ملی شان قرارمی گیرد مانند جنگ در عراق که به نفع هیچ کشوری جزامریکا واسراییل نبوده است. مزید براین اعضای ناتو به نام خطرات واهی هر ساله مجبوراند مقدار قابل ملاحظه ای از ثروت های شان را خرج سیاست تجاوزگرانه و ویران کن ناتو بکنند.
گیریم که مساله ترکیه با نوعی غرامت پردازی (ازهر نوعی که باشد ) وکوتاه آمدن سریع ترکیه یک طرفه شود، آینده را چه کسی میتواندپ یشبینی کند که سرنوشت رسالتی که ترکیه از جانب ناتو به عهده گرفته است چه خواهد شد؟ برای در سایه قراردادن ترکیه بعد ازین ماجرای خطرناک، کدام کشور دیگری غیر از ترکیه می تواند پایگاه مناسب منطقه وی امریکا برای کمک به داعش زیر نام مبارزه با رژیم سوریه باشد؟ وضع نابه هنجاری که ترکیه درآن گیر کرده است نشان می دهد که عضویت در ناتو تنها موهبت ومنفعت نیست بلکه خطر تباهی راهم به همراه دارد. تازه مردمان بعضی ازکشورهای دیگر عضو ناتو هم به این نتیجه می رسند که به چه علتی باییستی بارگران اقتصادی و امنیتی عضویت در ناتو را بردوش داشته باشند در صورتی که در دراوضاع کنونی دنیا خطری متوجه آنان نیست وناتو عمده ترین وسیله اعمال سیاست های سلطه گرانه امریکا است و در بقای آن مردمان اکثریت کشورهای عضو منفعتی نمی بینند . این طلسم تا کجا ادامه خواهد یافت وناتو تا چه زمان دیگری به حیات خود ادامه خواهد داد؟
حوادث اوکرایین نشان داد که ناتو نه تنها وسیله اعمال سیاست های امریکا است؛ بلکه در جهت منافع ملی برخی از کشورهای عضوهم نیست. چنانچه در اوکرایین المان خود را یکی از بازنده گان اصلی ماجرا می داند ولی بهر حال با طلسم ناتو دست و پایش و یا بهتر گفته شود اراده اش بسته است. ولی این طلسم شکستنی است.
در فرجام علیرغم تیره گی اوضاع امنیتی ناشی از اقدام نابخردانه زمامداران ترکیه، بهتر است بدبین نباشیم؛ در ورای این همه حدسیات باید در نظر داشت که نه ترکیه توان وتمایل روبروریی با روسیه را دارد ؛ و نه امریکا همه دارو ندار خود را در پله ترازوی جنگ با روسیه برای دفاع از ترکیه می گذارد. این بازی برسرسوریه ادامه پیدا می کند ودر فرجام، آنی که هوشیارانه ترعمل می کند وعملش با قوانین بین المللی مطابقت دارد پیروز خواهد شد. با اطمینان می توان گفت که تلاش های وحشتناک امریکا ومتحدینش در جهت براندازی رژیم قانونی کنونی سوریه پیروز نخواهد شد./ اسد کشتمند
بامداد ـ سیاسی ـ ۸ /۱۵ ـ ۲۷۱۱