جرمی کوربین و جنبش چپ انگلستان
نظرگاههای مخالف آقای کوربین در رابطه با ادامه عضویت انگلستان در ناتو، انتقادهای اصولی او به عملکرد اتحادیه اروپا و این حقیقت که او درسالهای اخیر رهبر جنبش ضد جنگ انگلستان بوده است، دولت و راست گرایان سنتی در انگلستان را به شدت به وحشت انداخته است.
با پیروزی جرمی کوربین، چهره قدیمی، مستقل، و چپ گرای حزب در انتخابات رهبر حزب کارگر، پس از ۳۰ سال گروه نولیبرال حاکم بر دستگاه های رهبری حزب کارگر، نخستین شکست واقعی، غیرمنتظره و شکننده در کنترول حزب را متحمل شد. این ضربه ای به گروه تحصیل کردههای دانشگاههای آکسفورد و کمبریج در حزب کارگر بود که برای دههها رهبری حزب را در دست داشتند.
موج تودهای مبارزه با سیاستهای نولیبرالی ریاضت کشی در اروپا که بار بحران مالی- اقتصادی سال های اخیر را تماماً به دوش طبقه کارگر و زحمتکشان می اندازد، سرانجام به انگلستان هم رسید. به دنبال یونان و اسپانیا، جنبش اعتراضی ضد سیاستهای نولیبرالی در انگلستان هم، سنتگرایان مدافعِ نظم قدیم استعمار و امپریالیسمِ کهنه کار را به زانو درآورد و ۴ ماه پس از شکست سخت و باورنکردنی حزب کارگر در انتخابات پارلمانی، رهبری جدیدی را انتخاب کرد که تمامی محاسبه های گذشته را برهم زده است.
انتخاب جرمی کوربین، سیاست مدار چپ گرا، رادیکال، جمهوری خواه، ضدِ جنگ، و طرفدارِ تقسیم ثروت در جامعه، عملاً ۹۹ درصدیها را بر حزب کارگری غالب کرده است که از دهه ۱۹۸۰ ترسایی در کنترول نخبه گان نولیبرال انگلستان بوده است. در حقیقت، جنبش کارگری بار دیگر و پس از بیش از یک قرن، حزب کارگر را به ریشه های ترقی خواهانه پروژه برپایی این حزب در انتهای قرن نوزدهم ترسایی، که به مثابه بازوی سیاسی جنبش سندیکایی انگلستان بود، بازگرداند.
فارغ از هرگونه تفسیری، انتخاب جرمی کوربین و جنبشی که چنین امری را ممکن کرد، نشان دهنده وقوع جوشش و فورانی سیاسی در بُعدهای تاریخی است. صرف نظر از این که در مرحله های بعد چه اتفاقی میافتد، چنین تحول و تغییر اساسی نمی تواند به ساده گی معکوس شود. هشت سال پس ازاینکه بحران اقتصادی جهان غرب را در هم پیچید، شورش بر ضد ریاضت اقتصادی در بریتانیا صدای خود را به شکل کاملاً غیرمنتظرهای بلند کرده است. نظمی که بر پایه هماهنگ کردن اصلی ترین هدفهای استراتیژیک سیاسی در مورد سیستم حکومتی انگلستان بین حزب های عمده سیاسی این کشور در طول سالهای سلطه بلامنازع نولیبرالیزم تثبیت شده بود، شکسته شده است.
هنگامی که در روز شنبه ۱۲ سپتامبر ، نتیجه انتخابات رهبریِ حزب کارگر اعلام شد، مشخص گردید که جرمی کوربین با تصاحب ۵۹٫۵ درصد آرا در حقیقت بسیار بیش از مجموع آرای سه نماینده جناحهای میانه و راست حزب کارگر رای آورده است. و این در شرایطی بوده است که در تمامی دوره سه ماهه جریان داشتن این انتخابات، ارگان های رهبری و رهبران سابق حزب کارگر بلااستثنا، و ازجمله نخست وزیرهای گذشته این حزب شامل تونی بلیر و گوردون براون به طور واضح مخالفت شان با انتخاب او را اعلام کرده بودند و از اعضا و هواداران حزب خواسته بودند که علیه انتخاب او فعالیت کنند.
با پیروزی جرمی کوربین، چهره قدیمی، مستقل، و چپ گرای حزب در انتخابات رهبر حزب کارگر، پس از ۳۰ سال گروه نولیبرال حاکم بر دستگاههای رهبری حزب کارگر، نخستین شکست واقعی، غیرمنتظره، و شکننده در کنترول حزب را متحمل شد. این ضربه ای به گروه تحصیل کردههای دانشگاههای آکسفورد و کمبریج در حزب کارگر بود که برای دهه ها رهبری حزب را در دست داشتند. و به واقع در شرایط شکست غیرمنتظره و سخت انتخاباتی حزب کارگر در ماه ثور و به قدرت رسیدن حزب محافظهکار به رهبری دیوید کامرون، در آنانی که در این سالها شاهد همگرایی واقعی سیاستهای نولیبرالی حزب کارگر با محافظهکاران و رشد بیزاری، غریبگی و دوری عملی جوانان و زحمتکشان از سیاست بودند، امید را دوباره زنده کرد.
ابعاد توطیه رسانه ای علیه کوربین از لحظهای که موفقیت او در ماه سرطان احتمال داده شد، شروع به گسترش کرد. سوالها در مورد ارتباط او با گروه های چپ، حمایت او از جنبش های آزادی بخش در خاورمیانه و امریکای لاتین، دفاع او از کسانی که کار خود را از دست داده اند، بیکاراند و یا مجبور به اتکا به سیستم تامین اجتماعیاند، و مخالفت مشخص و پیگیر او با جنگ و نظامی گری و مخالفتش با تحمیل مخارج سرسام آور تسلیحات هسته ای و سلاح های کشتارجمعی همه گی به تیترهای نخست اکثر روزنامه های دست راستی انگلستان تبدیل شدند. درحالی که همه نامزدهای دیگر پست رهبری حزب کارگر مات و مبهوت به تکرار نسخه های امتحان شده و شکست خورده پیشین مشغول بودند، آقای جرمی کوربین مجموعه ای از موضع گیریهای روشن در مخالفت با برنامه ضد مردمی تحمیل ریاضت اقتصادی دولت دست راستی را به مانیفست انتخاباتی اش تبدیل کرد. و این آن چیزی بود که بسیاری از جوانان و رای دهنده گان جدید را در روند سیاسی درگیر کرد ، و نه آن گونه که رسانه های دست راستی عنوان میکردند، دسیسه های جناح چپ یا اتحادیه های کارگری.
پاسخ جرمی کوربین به همه این حملات، هم از طرف رسانه های جمعی و هم از جانب سه کاندیدای دیگر رهبری حزب کارگر، ایستاده گی و دفاع ازآنچه به وضوح موضع گیریای اصولی درباره مساله های کلیدی مرتبط با زنده گی مردم بریتانیا بوده است. چنین موضع گیری اصولی در مدت کوتاهی هزاران نفر از حامیان جدید، که بسیاری از آنان جوانانی بودند که رسانهها حساب شان را از قبل در حکم بریده گان از سیاست و سیاست ورزی بسته بودند را به کارزار رهبر جدید حزب کارگر جلب کرد. دهها هزار تن با پیوستن به کارزار انتخاباتی جرمی کوربین اعلام می کردند که با شعارها و برنامه ای که جرمی کوربین اعلام کرده است حاضر به مبارزه در صفوف حزب کارگراند. موج قدرتمند مبارزه جویی سیاسی به منظور پس گرفتن مواضع تصاحب شده از سوی نولیبرالها در سه دهه گذشته در این کارزار برخاست.
رهبران حزب محافظه کار، که قدرت دولتی را به دست دارند، در روزهای اخیر حملاتی سخت به آقای کوربین و طرفداران او دست می زنند. جالب این است که آنان با فراموش کردن این واقعیت که جرمی کوربین ۳۲ سال با همین موضع گیریهای سیاسی به طور پیوسته عضو پارلمان این کشور بوده است و هیچ گاه هم نظرگاه های خود را پنهان نکرده است، مطرح می کنند که پیروزی او در مقام رهبر اپوزیسیون در پارلمان میتواند «امنیت ملی » را به خطر بیندازد. این مشخص است که نظرگاههای مخالف آقای کوربین در رابطه با ادامه عضویت انگلستان در ناتو، انتقادهای اصولی او به عملکرد اتحادیه اروپا و این حقیقت که او در سالهای اخیر رهبر جنبش ضد جنگ انگلستان بوده است، دولت و راست گرایان سنتی در انگلستان را به شدت به وحشت انداخته است. پیروزی در دستیابی به رهبری حزب کارگر البته فقط گام نخست است. مرتجعانی که در گروه پارلمانی حزب کارگر جا خوش کردهاند، از همان آغاز توطیههای خود برای تضعیف رهبری جرمی کوربین را آغاز کردهاند. بسیاری از نخبه گان سیاسی حزب کارگر که در بین بیش از ۲۲۵ عضو پارلمان از این حزب قرار دارند، اعلام کردهاند که حاضر نیستند در دولت سایه زیر رهبری کوربین خدمت کنند و در عوض، فعالانه در مقابل دوربینهای کانالهای مختلف تلویزیونی به انتقاد از برنامههای اعلام شده و اعلام نشده رهبر جدید حزب کارگر پرداخته اند.
مطبوعات بریتانیا، با هدف ایجاد ابهام در افکار عمومی، به طور سخاوتمندانه ای این مرتجعان درون حزب کارگر را با عنوان « نوآوران » و طرفداران مدرنیزه کردن حزب کارگر معرفی می کنند. روزنامه ایندپندنت چاپ لندن، هفته پیش مدعی شد که « نوآوران می ترسند که به قدرت رسیدن جناح چپ و در دست گرفتن اهرمهای قدرت در حزب در شرایطی که آقای جرمی کوربین رهبر است » اختیارهای بیشتری به کنفرانس سالانه حزب و کمیته اجرایی ملی آن در رابطه با سیاست گذاری در حزب بدهد، و در مقابل نفوذ گروه نماینده گان حزب کارگر در پارلمان را کاهش دهد. این خود نشاندهنده مواضع سیاسی و عیار دموکراسی خواهی این به اصطلاح « نوآوران » است که حاضر به قبول نظر رایدهنده گان و یا ارگانهای دموکراتیک و منتخب حزبی که از طرف آن و به نماینده گی از آن، در پارلمان حضور دارند، نیستند. در هفته های آینده بدون شک شاهد مبارزه بزرگ و تعیین کننده در حزب کارگر برای بازگرداندن آن به ایفا کردن نقش واقعیاش در مقام نماینده گیِ نیازها، امیدها، و رویاهای طبقه کارگر و زحمتکشان خواهیم بود. نیروهای راست، در درون و بیرون از حزب کارگر، با به خدمت گرفتن یکپارچه رسانههای عمومی، جرمی کوربین و هواداران او را زیر فشار تبلیغاتی منفی قرار خواهند داد که هدف از آن به زانو درآوردن و تسلیم او در مقابل سیاستهای دیکته شده نهادها و طراحان نولیبرالیزم است. آن ها مدعی خواهند شد که با سیاستها و شعارهای چپ نمی توان در انتخابات پیروز شد و به قدرت رسید.
از سوی دیگر رهبری جدید با بازگردندان ابزارهای کنترول و اهرم های قدرت به ارگانهای دموکراتیک حزب کارگر، شانس تغییر توازن قدرت در حزب را دارد. این قطعاً ساده نخواهد بود. یورش رسانه های راست به نماینده گی از انحصارهای بانکی و تسلیحاتی ادامه خواهد یافت. اما اگر حامیان جرمی کوربین خونسرد و با اعتماد به نفس به راه خود ادامه دهند، آن روندی که شنبه ۱۲ سپتامبر آغاز شد میتواند شروع تغییری به مراتب گستردهتر برای تغییر تعیینکننده نظام سیاسی، مطرح کردن وسیع و قدرتمند بدیلی برای سیاستهای مبتنی بر ریاضت اقتصادی، و پایان دادن به حمایت بریتانیا از جنگهای بی پایان باشد. دستیابی به چنین مهمی نیازمند سازمان دهی جنبشی قدرتمند در خارج و همچنین در داخل پارلمان است. واکنش تودهای علیه سیاستهای مبتنی بر ریاضت اقتصادی که در ۷ سال گذشته حاکم بوده اند، درحال حاضر از یک کشور به یک کشور دیگر در حال سرایت و گسترش است. چالشی که در مقابل رهبری جدید حزب کارگر قرار دارد این است که این شورش را در مسیر و با هدف دستیابی به قدرت سیاسی هدایت کند. این ساده نیست که درحال حاضر پیشبینی کنیم جرمی کوربین تا کجا حزب کارگر را می تواند در این مسیر جلو ببرد و یا اینکه برای چه مدتی رهبری او در حزب کارگر ادامه خواهد یافت. آنچه روشن است این که، دیگر نمی شود به گذشته بازگشت. واقعیت این است که با انتخاب کوربین عملاً حزب کارگر و سیستم سیاسی در انگلستان برای همیشه تغییر یافت.
آینده نشان خواهد داد که جرمی کوربین به نماینده گی از سوی آن صدها هزار عضو حزب کارگر و سندیکالیستهایی که به او رای داده اند، چگونه عمل خواهد کرد. مبارزه بین چپ و راست در چنین مقیاسی در انگلستان در سه دهه گذشته بی سابقه بوده است. شاید بتوان گفت که برای اولین بار در سی سال گذشته در عرصه مبارزات سیاسی در بریتانیا همه مدعیان بدون ماسک در صحنه حاضر شده اند! / نامه مردم
بامداد ـ سیاسی ـ ۲ /۱۵ ـ ۳۰۰۹