گرامی باد آرمانهای جان باخته گان روز اول می
۱۸۸۶
علی رستمی
کارشناس امور فرهنگی و اجتماعی حزب مردم افغانستان
نظام سرمایداری برمبنای رشد وتکامل اقتصاد اجتماعی، در روند تاریخ بوجود آمده که جامعه را وارد مناسبات تولیدی جدید ،استوار بر استثمار فرد از فرد کرده است. جامعه نوین سرمایداری ازدرون جامعه کهنه فیودالی رشد و تبارزکرده، که نه تنها طبقات را ازبین نبرده است، بلکه شرایط جدید را بربنیاد جور وستم واشکال جدید مبارزه را جانشین اشکال وشرایط کهنه ساخته است. نظام بورژوازی ، طبقه ثروتمند و دارای وسایل تولید اجتماعی میباشد، و ازخرید نیروی جسمی طبقه زحمتکش مزدبگیر« طبقه کارگر» که ازخود هیچ گونه ابزارو وسایل تولید ندارد،اما درتولید سهم فعال دارند، بالای جامعه حاکمیت کرده و تولیدات را تصاحب خود مینماید. بر شالوده شرایط فوق، طبقات ستمگر وستمکش که با یکدیگر درتضاد دایمی در جریان مناسبات تولیدی قرارمیکیرند، به وجود میاید. این تضاد با مبارزه ای ستم کشان الی فنای طبقه ستمگر سرمایداری تا ایجاد جامعه مشترک طبقاتی فاقد استثمار فرد ازفرد، ادامه دارد. این نیروی ستمکش که عبارت از« پرولتاریای صنعتی » میباشد، به گورکن نظام سرمایداری تبدیل میشود. چنانکه در « مانیفست » طبقه کارگرآمده است: « شرط اساسی برای هستی و سلطه ای طبقه بورژوا تکوین و افزایش سرمایه است؛ شرط وجودی سرمایه ـ کارمزدوری است. پیشرفت صنعت، که بورژوازی مشوق ناگزیر آن است، ترکیب انقلابی کارگران را به علت گردهم آمدنشان، جایگزین پراگنده کی شان به دلیل رقابت، میکند. بنابراین ، تکامل صنعت مدرن، همان بنیادی را که بورژوازی براساس آن تولید میکند و محصولات را به تصاحب خود درمیاورد از زیر پایش فرومیپاشد و بدین ترتیب، آنچه بورژوازی بیش ازهمه به وجود میاورد گورکن خویشتن است.»
جامعه سرمایداری که با پول و زورنظامی درجهان امروز، توسعه وگسترش یافته است به ساده گی نمی شود که ازمیان رفت. بلکه با رشد اگاهی طبقاتی « پرولتاریای صنعتی جهانی » و مبارزه پیکیرمشترک انان امکان پذیرخواهد بود، تا خویشتن را یکجا با سایراقشار زحمتکش دنیا از قید ظلم واستبداد نیروهای زور و سرمایه ، رهایی دهند. به گفته کارل مارکس:« رهایی طبقه کارگربه نیروی خود طبقه کارگر موفق میشود ». برای این منطور پرولتاریای کشورهای محتلف جهان، برای مبارزه اگاهانه طبقاتی اتحادیه های صنفی رابرای تشکل جمعی خود بوجود آورده ،تا مشترکاً علیه نظام جهانی سرمایداری برای بدست آوردن اهداف خویش مبارزه نمایند.
به گفته فریدریش انگلس که :« شرایط طبقه کارگردرهمه ای جهان ، تحت تاثیر پیشرفت سرمایداری است و پرولتاریا را محبور میسازد به همان سرعتی که زنده گی او دراین پهنه ای تاریخی به منصه ظهورمی رسد ، به سوی اتحاد نیروهای خود در یک مقیاس بین المللی گام بردارد وهیچ چیزی نمیتواند جلو نیروهای متحد بین المللی جامعه ای بورژوازی را بگیرد، جز نیروهای متحد بین المللی کارگر.انگیزه ای خود انگیخته ای پرولتاریا به سوی اتحاد ومشترک بین المللی نتیجه عوامل سیاسی واقتصادی است.» این امر را کارگران جهان درتمام انقلابات جهانی و برای خواست های صنفی خویش درعمل تبارز داده و برای منافع همدیگر الی سرحد جوخه های دار وحبس های دایمی زنده گی و جان های شیرین خود را نثارنموده اند.بدین منظور ، اول می را روز « همبستگی بین المللی طبقه کارگر» در جهان میشناسند.
اول ماه می مصادف است به روز « همبسته گی طبقه کارگر» که درسال ۱۸۸۹ ترسایی در دوهمین کنگره انترناسیونالیزم کارگری ، نامگذاری شده است. این روزبه یاد وگرامیداشت کارگران شهر شیکاگو که درروز اول ماه می سال ۱۸۸۶ ترسایی برای اعاده حقوق خویش مبنی بر تقلیل ساعات کار به هشت ساعت درروز ، اعتصاب عمومی را اعلام کردند، میباشد. دراین روز تاریخی چهل هزارکارگراز محلات مختلف ، کار خود را ترک گفته با اعضای خانواده های خویش به خیابان ها آمدند.
در روز بعدی، دوم می ۶ هزار کارگر فابریکه ماشین الات، میتنگی بزرگی را در همین شهر برگذار کردند واین عمل کارگران خشم روسای فابریکه ها برآورده و کارگران اعتصاب کننده را از وظایف شان اخراج وبه عوض شان افراد معامله گر وسازش کاراعتصاب شکن را تعین نمودند. درنتیجه برخورد کارگران برکنارشده واعتصاب شکن و مداخله پولیس ، شش تن کشته و پنجصد تن زخمی شدند. پولیس با دسیسه به محل اعتصاب درمیان کارگران بمبی را نفجارداده وبا این بهانه نیروهای خون آشام نظام سرمایداری پولیس که انفجار بمب را سازمان داده بود، درتجمع کارگران حمله برده و رهبران آنها را دستگیرنمودند. دراین دستگیر ی هشت تن از رهبران آنان که عبارت از: پارسونیز، اسپایز، فیلدن، فیشر، شواب ، نی بی،لینگ، و انجل میباشند، به نام محرکین اصلی و قتل اگاهانه محکمه گردید. از جمله رهبران دستگیر شده هریک : اسپایز،پارسونر، انجل، فیشرو لینگ با محکمه نمایشی وتوطیه آمیز محکوم به مرگ شده وبه تاریخ چهارده نوامبر سال ۱۸۸۷، حکم اعدام بالایشان اجرا کردید. یک تن دیگر بنام« لینگ» با اگاهی اعدام رفقای همرزمش درزندان خودکشی نمود و متباقی به حبس ابدی محکوم شداند.
در روز اعدام به تاریخ چهاده نوامبر سال ۱۸۸۷ ترسایی زمانیکه محکومین اعدام را به سوی جوغه دار انتقال میدادند ، اسپایز در نزدیکی جوغه دار با صدای بلند میگفت که: « یک روز میرسد که سکوت ما قویتر از صدایی باشد که شما امروز حفه اش میکنین...» . وی ادامه میدهد که: « ای مردهای امریکا، اجازه میدهید حرفم را بزنم؟ قوماندان ماتسن، بگذار حرف بزنم! بگذار خلق صدایم را بشنود! و بعداً زیر پایش خالی شد!.»
اعدام ظالمانه که براساس توطیه حاکمیت نطام سرمایداری بالای کارگران پیچاره ومظلوم صورت گرفت ، موجب خشم و نفرین کارگران جهان قرارگرفت. به همین سبب بودکه ، کنگره انترسیونال دوم پرولتری درسال ۱۸۸۹ روز اول می را بنام « روزجهانی کارگر» نامگذاری کرد.در جریان خاک سپاری اعدام شده گان هزارها تن ازکارگران شرکت ورزیده بودند و دراثنای خاک سپاری کارگران بخشی از سرورد انترناسیونال کارگری را دراین روز می خواندند:« بیبینید ما راهپیمایی میکنیم ، ظالمین اکنون مثل بید می لرزند.»
امروز ما شاهد احتراز مردم جهان ازاجرای پلان های ضد انسانی نظام سرمایه مبنی برسیاست های « ریاضتی» و قوانین ظالمانه درکشورهای که به بحران وضعف اقتصادی قرار دارند میباشیم . این اقدامات در نقاط مختلف جهان با تظاهرات خیابانی تا سرحد خشونت با نیروهای پولیس وکشتار و زخمی شدن مردم انجام شده است. تشکل جنبش های توده ای زیرنام جنبش ۹۹ فیصد ، که حمایت وپشتبانی خود را از ۹۹ فیصد مردم جهان که درفقر زنده گی دارند، علیه ۰٬۱ فیصد مردمیکه مقدار ۱۴۸ تریلیون دالر را در اختیار دارد ، ناشی از انزجار عمیق آنها ازسیاست های نظام مالی و نیولیبرالیزم درجهان میباشد.همچنان جنبش وال ستریت امریکا و جنبش توده های اروپا علیه نظام مالی اتحادیه اروپا همه ساله با رهپیمایی وتظاهرات خیابانی آواز وناله، صدها میلیونها انسان زحمتکش تهی دست رابه گوش رهبران نظام زور وسرمایه میرسانند.نظر به امار و ارقام داده شده از جانب سازمانهای مدنی در جهان هر روز فقیر فقیرتر وثروتمند ثروتمندتر شده اند.
طوریکه درمانیقست طبقه کارگران جهان امده است:« تاریخ کلیه جامعه هایی که تاکنون وجود داشته،تاریخ مبارزه ای طبقاتی است.»
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۳ـ ۳۰۰۴