امپریالیسم و سیاست شکنجه

گزارش مجلس سنا نتوانست همدستی و شیوه های متداول شکنجه مشترک بین موساد اسراییل ، سیا و پنتاگون را مطرح کند. سیا و وکلای کاخ سفید در دفاع از شکنجه٬ اغلب به احکام دادگاه عالی اسراییل سال ۱۹۹۹ ترسایی که برای « توجیه » شکنجه ارایه می شد، استناد کردند.

 

پروفیسورجیمز پتراس* استاد پیشین دانشگاه بینگهامتن٬ نیویورک

 

گزارش مستند سنای امریکا در مورد شکنجه سیا از افراد متهم به مظنون چندین سوال اساسی را درباره ماهیت و عملیات دولت٬ رابطه و مسوولیت قوه مجریه و کنگره تا شبکه پولیس مخفی گسترده در سطح جهان ، از جمله امریکا را در برمی گیرد.

سازمان اطلاعاتی امریکا  سی آی ای: سیاست نیروی پولیس مخفی جهانی

افشاگری گزارش سنا در شکنجه سیا از افراد مظنون پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱  فقط نوک کوه یخ است. گزارش سابقه و دامنه وسیع فعالیت خشونت آمیز سیا را که درگیر بوده و هم چنان ادامه دارد حذف نموده است. سیا در مقیاس بزرگ فعالیت جوخه های مرگ و شکنجه بسیار شدید را در ویتنام « پروژه فونیکس »،  ترورسیاسی رهبران در کانگو٬ چیلی٬ جمهوری دومینیکا٬ ویتنام٬ شرق میانه٬ امریکای لاتین و جاهای دیگر را سازماندهی کرده است؛ باعث آدم ربایی و ناپدید شدن فعالین مشکوک در عراق و افغانستان؛ مسوول گسترش و قاچاق مواد مخدر در «مثلث طلایی» در جنوب شرق آسیا و امریکای لاتین  « جنگ ایران کنترا » بوده است.

گزارش سنا در قراردادن اعمال فعلی ترور و شکنجه سیا در یک بستر تاریخی گسترده تر، به گونه ای که استفاده منظم شکنجه و خشونت را هم چون ابزار « طبیعی » سیاست فاش سازد با شکست مواجه شده است. برخلاف ادعای کاخ سفید و مجلس سنا که شکنجه یک «خطای سیاسی» بود که توسط افراد عملیاتی « بی کفایت» (یا آشفته) مرتکب شده٬ سابقه تاریخی نشان می دهد که استفاده دراز مدت گسترده و فشرده شکنجه توسط سیا٬ ترور و آدم ربایی٬ برنامه ریزی شده هستند و سیاستی است که عمدا توسط افراد بسیار شایسته٬ و سیاست گذاران با تجربه ساخته شده است و برطبق یک استراتژی جهانی مورد تایید و توسط هر دو رهبران اجرایی و کنگره اعمال شده است.

گزارش با شکنجه به عنوان مجموعه ای از وقایع « محلی » برخورد می کند٬ که جدا از سیاست های معماران امپریالیستی است. در واقع٬ شکنجه همواره بعنوان بخشی جدا نشدنی از جنگ های امپریالیستی٬ اشغال های نظامی استعماری و ضد شورش بوده و هست .

جنگ های امپریالیستی و اشغال ها باعث مخالفت گسترده و خصومت اکثریت جامعه می شود. برای «حفظ نظم » کشور اشغال شده نمی توان بر حمایت گسترده جامعه تکیه کرد٬ حداقل افراد داوطلب به مقامات امپریالیستی «خدمات اطلاعاتی ـ جاسوسی» ارایه می دهند. نیروهای مسلح امپریالیستی درخارج از استحکامات نظامی که از طرف دریا از افراد خشمگین محاصره شده اند، عمل می کنند. رشوه و اقناع خاینان محلی٬ بویژه با توجه به عملیات جنبش مقاومت زیرزمینی و فعالان مخفی اطلاعات محدودی ارایه می دهد. خانواده٬ همسایه گی٬ مذهب٬ روابط نزدیک قومی و طبقاتی شبکه های حمایت حفاظتی ارایه میدهد. ٬ قدرت های استعماری برای شکستن این تور داوطلبانه شبکه حمایتی٬ به شکنجه مظنونان٬ اعضای خانواده و دیگران متوسل می شوند. شکنجه بعنوان بخش و جز «عادی» از سیاست های حفظ اشغال امپریالیستی اعمال می شود. ادامه اشغال و نابودی شدید ساکنان و استخدام را٬ نمی توان با « کمک» امپریالیستی، که بیشتر آن توسط خاینان محلی دزدیده می شود جبران نمود. این دومی٬ به نوبه خود٬ توسط جمعیت بومی طرد شده٬ و بنابراین به عنوان منبع اطلاعات بی فایده است. «سیاست هویج ـ شیرینی» برای اقلیتی خاین برابر است با شکنجه و تهدید به شکنجه برای بسیاری از مخالفان.

شکنجه در داخل کشور حتا با «استناد به» کمیته های کنگره این گونه « به نظر می رسد » که به اطلاع عموم نمی رسد. اما در میان مردم کشورهای اشغال و استعمار شده٬ از طریق دهان به دهان گشتن و تجربه٬ شکنجه نظامی و سیا و خشونت علیه مظنونان٬ تصرف و دستگیری های همسایه گی٬ سلاحی برای ارعاب جمعیت خشمگین است. شکنجه عضوی از خانواده ترس (و نفرت) را در میان بستگان و آشنایان٬ همسایه گان و همکاران گسترش می دهد. شکنجه عنصری جدانشدنی در گسترش ارعاب توده ای، تلاشی برای به حداقل رساندن همکاری بین اقلیت مبارزان فعال جنبش مقاومت و اکثریت طرفداران منفعل است.

گزارش سنا ادعا می کند که شکنجه در گرفتن اطلاعات « بی فایده » بود. گزارش استدلال می کند که قربانیان در اطلاعاتی که برای سیاست گذاران امپریالیستی مفید بود سهیم نبودند.

رییس فعلی سیا٬ جان برینان ادعای مجلس سنا را رد می کند٬ در حالی که دوستانه به « برخی اشتباهات »(غوطه ور شدن زیر آب بیش از یک دقیقه به طول انجامید٬ شوک الکتریکی به اندام تناسلی به بالاترین درجه رسیده بودند؟) اعتراف می کند٬ او استدلال می کند که «شکنجه موثر بود». جان برینان استدلال می کند که همکاران شکنجه گر او نتوانستند « اطلاعاتی » را کسب کنند که منجر به دستگیری شبه نظامیان٬ فعالان و « تروریست ها » شود.

اگر شکنجه « نتیجه داد » همان گونه که برینان ادعا می کند٬ پس با این حساب مجلس سنا و رییس جمهور استفاده از آن (شکنجه- م) را تایید می کنند. درنده خویی از زنده گی انسان٬ از اعضای خانواده و همسایه گان در اصل٬ زیان آور و از نظر اخلاقی و سیاسی منفور دیده نمی شود.

طبق قوانین صریح برخورد برینان و باورهای ضمنی مجلس سنا٬ فقط شکنجه « بی فایده » منوط به سانسور است ، اگر قربانی شکنجه از نام یک همکار یا یک « تروریست » برای جلوگیری از درد بیشتر آدرسی بدهد٬ آن موقع بر طبق معیار گزارش سنا شکنجه توجیه شده است.

قوانین بین المللی و کنوانسیون ژنیو با توجه به کد عملیاتی سیا٬ باید اصلاح شوند: شکنجه نباید عموما محکوم شود و شکنجه گران او تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. بر طبق مجلس سنا فقط شکنجه ای که « بی نتیجه » است سزاوار سرزنش است و بهترین قاضی آن رییس شکنجه گران٬ مدیر سیا می باشد.

در بازتاب سخن رانی برینان٬ رییس جمهور اوباما به دفاع از سیا می پردازد٬ و اذعان می کند که برخی « اشتباهات » مرتکب شده است. حتا آن پذیرش آبکی پس از آن که رییس جمهور سال ها صرف مسدود کردن تحقیقات کرد و ماه ها مانع انتشار آن شد و سپس با اصرار برشدت ویرایش برخی از برجسته ترین معابر منحرف که حاکی از دخالت متحدان ناتویی بود به زور استخراج شد.

گزارش مجلس سنا نتوانست همدستی و شیوه های متداول شکنجه مشترک بین موساد اسراییل ، سیا و پنتاگون را مطرح کند. سیا و وکلای کاخ سفید در دفاع از شکنجه٬ اغلب به احکام دادگاه عالی اسراییل سال ۱۹۹۹ ترسایی که برای « توجیه » شکنجه ارایه می شد، استناد کردند. برطبق قضات یهودی اسراییل٬ شکنجه گران اگر بتوانند ادعا کنند که شکنجه « برای جلوگیری از دست دادن یا آسیب به جان انسان ضرورت داشت »٬ می تواند با مصوونیت از مجازات٬ شکنجه را علیه غیر یهودیان (اعراب) اعمال دارند. ابرصهیونیست متعصب٬ آلن دیرشوویتز « تیک تاک بمب ساعتی » موساد اسراییل را برای توجیه شکنجه تکرار کرد٬ که برطبق آن « بازپرس میتواند برای کسب اطلاعات چنانچه از بمب گذاری جلوگیری نماید٬ شکنجه کند». دیرشوویتز به راندمان شکنجه کودکان مظنون توسط اسراییل استناد کرد.

مقامات سیا برای شکنجه در سال ۲۰۰۷ ترسایی در جلسات کنگره سال ۲۰۰۵  و قبل از آن در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲  اغلب به توجیه « تیک تاک بمب ساعتی » اسراییل استناد کردند. سیا می داند که کنگره امریکا٬ تحت کنترل هییت قدرتمند صهیونیستی٬ هرگونه رفتار رسمی مقامات٬ مهم نیست هر چند منحرف و برخلاف قوانین بین المللی باشد٬ چنانچه نشان تایید یا «لوگوـ  نشان» اسراییلی داشته باشد٬ را می تواند دفع کند.

موساد اسراییل و سیای امریکا٬ روش های شکنجه یکدیگر را کپی و رد و بدل می کنند. شکنجه گران امریکایی روش های معمولی اسراییل از شکنجه جنسی و تحقیر زندانیان مسلمان را مطالعه و استفاده میکنند. روش های دستگاه استعماری نژاد پرست اسراییل دراز بین بردن « ذهن اعراب » توسط سرویس استخباراتی امریکا بکار برده شد. مقامات اسراییلی روش های امریکایی تغذیه اجباری زندانیانی که اعتصاب غذا کرده اند را اقتباس نمودند. روش موساد در « آویزان کردن فلسطینیان » توسط امریکا اتخاذ شد. از همه مهمتر٬ امریکا قتل های فرا ، قضایی « هدفمند » اسراییل ، محور سیاست ضد تروریستی اوباما را کپی و تقویت کرد. این قتل ها برای هر « هدف موفقیت آمیز » شامل بسیاری افرادی از عابرین بیگناه و بی خبر از همه چیز بود.

گزارش مجلس سنا نتوانست به شناسایی نویسنده گان فکری٬ مقامات پیشروی که بر شکنجه ریاست کردند و کسانیکه در نهایت مسوول سیاسی برای شکنجه داشتند بپردازد.

رهبران بالا٬ رییس جمهور جورج واکر بوش و بارک اوباما  و رییس کمیته اطلاعات مجلس سنا٬ دایان فینستین٬ به بهانه و دادخواست جنایتکاران جنگی « ما نمی دانیم »٬ «ما را گمراه کرده بودند» و «سیا به ما نگفت» توسل کردند.

هیچ قاضی در دادگاه های نورنبرگ بهانه و دادخواست جنایتکاران جنگی را قبول نکرد. و هیچ دادگاه بین المللی بهانه ودادخواست رهبران سیاسی امریکا را مبنی بر جهل و نادانی یک دهه طولانی از اعمال شکنجه را قبول نمی کند ؛ به ویژه پس از این که معاون رییس جمهور سابق دیک چینی بر صفحه تلویزیون از اعمال شکنجه تحسین کرد و افتخار کرد که او همان سیاست ها را دوباره اجرا می کند.( باید به «منبع» پیوند قلب چینی تعجب کرد…)

در دوره ریاست جمهوری بوش٬ پسر٬ رهبران سیا جزییات گزارش های اطلاعاتی٬ از جمله منابع و روش های اخذ اطلاعات را٬ بر اساس روال معمول ، با ویدیوفیلم و «برنامه زنده تغذیه » برای مشاهده سیاستمداران ارایه دادند. آن موقع هیچ چیزی « از قلم نیفتاد » و اکنون٬ همان گونه که جان برینان شهادت داد. از سال ۲۰۰۱ ترسایی به بعد شکنجه روش برگزیده بود٬ همان گونه که شهادت مقامات ارشد نظامی در جریان تحقیقات ابوغریب آشکار کرد.

سازمان امنیت ملی(ان اس ای) با حضور رییس جمهور٬ جزییات دقیق گزارش های کسب اطلاعات را از طریق « بازجویی » سیا دریافت می کرد. هردلیلی وجود دارد که باور شود همه شرکت کننده در سازمان امنیت ملی « می دانستند » که کسب « اطلاعات » چگونه بوده است. و اگر آنها موفق به این سوال نشدند به خاطر اینست که شکنجه دادن یک پروسه عملیاتی طبق روال « معمول » بود.

زمانی که مجلس سنا تصمیم به تحقیق در« روش های شکنجه سیا »٬ درپنج سال پیش گرفت٬ به خاطر بوی سوختن آلت های تناسلی قربانیان شکنجه نبود. این به آن دلیل بود که سیا از مرز حق ویژه شکنجه مجلس سنا تجاوز کرد. سیا درگیر جاسوسی فراگیر و خصمانه علیه سناتورهای امریکایی٬ از جمله خود ابر سناتور فینستین بود؛ جنایات سیا دولت های دست نشانده را در سراسر جهان به خطر انداخته بود؛ و از همه مهمتر به دلیل آن که سیاست وحشی شکنجه و تحقیرمسلمانان جهت پیروز شدن بر جنبش مقاومت در افغانستان٬ عراق٬ یمن و سوریه با شکست روبرو گشت.

گزارش مجلس سنا تمرینی در نهاد قدرت است ، وسیله ای برای مجلس سنا جهت بدست گرفتن مجدد زمین چمن سیاسی٬ برای مهار تجاوز سیا است. گزارش گذشته از توبیخ و سرزنش در باره روش های بکار گیری شکنجه « نامناسب » کار بیشتری انجام نمی دهد: وجوه حاصل از جنایات دولت برای محاکمه مقامات مسوول برای جنایت علیه قوانین داخلی و بین المللی فراتر نمی رود.

ما می دانیم٬ و آنها می دانند٬ و همان گونه که هر مقام قانونی در جهان می داند٬ که بدون مجازات رهبران سیاسی٬ شکنجه به عنوان بخشی جدا ناپذیراز سیاست امپریالیسم امریکا ادامه خواهد داشت: معافیت رهبران از مجازات منجر به تکرار جنایات می شود.

تحت جورج واکر بوش٬ معاون رییس جمهور ریچارد چینی٬ جنایتکار جنگی بدنام در بسیاری موارد  و یکی از مدافعان شکنجه٬ علنا در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۴ ترسایی اعلام نمود که رییس جمهور بوش بطور خاص شکنجه را مجاز اعلام کرد. او با لاف و گزاف اظهار داشت که آنها از تمام جزییات مطلع و به روز نگاه داشته شده بودند.

در دنیای سیاست شکنجه٬ که توسط اسلام گرایان افراطی و امپریالیست های امریکایی تمرین میشود٬ چگونه بریدن سر اسیران غیر جنگجو٬ با نگداشتن مظنونان سیاسی برهنه در یخچال سیا مطابقت دارد؟ جهت « شفافیت »٬ ادعای پاکدامنیتوسط گزارش مبلغین سنا در انتشار جنایات سیا٬ بعنوان « نوسازی تصویر امریکا »٬ اسلامگرایان یک قدمی فراتر از « شفافیت » رفتند: آنها با آشکار ساختن شکنجه توسط بریدن سر اسیران خود ویدیویی تهیه کردند که جهانی شد.

گزارش سنا بر شنکجه سیا به تنهایی منجر به هیچ استعفایی٬ تعقیب یا محاکمه قضایی نمی شود٬ برای اینکه در طول دو دهه گذشته٬ جنایات جنگی٬ جنایات پولیس٬ جنایات جاسوسی٬ و کلاهبرداری های مالی تحت تعقیب قانونی قرار نگرفته اند. و یا هیچ یک از مقامات گناهکار یک روز را در دادگاه نگذرانده اند. آنها توسط اکثریت رهبران سیاسی که بدون قید و شرط مدافع قدرت٬ روش ها و بویژه شکنجه اسیران سیا هستند٬ محافظت می شوند. اکثریت قریب به اتفاق کنگره و رییس جمهور امریکا بارها و بارها بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار برای سیا و همتاهای داخلی آن٬ بخش امنیت داخلی بودجه سالانه تایید کرده اند. آنها در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۴  حتا زمانیکه « افشاگری » می شد٬ بودجه سالانه (سیا- م) را تصویب کردند. علاوه براین٬ همزمان که جوش و خروش حاصل از شکنجه سیا در جریان بود٬ اوباما « حتا بدون اینکه از کنار درب قاضی رد شود» همچنان دستور ترورشهروندان امریکایی توسط هواپیماهای بدون سرنشین را صادر میکند.

علی رغم بیش از ۶۰۰۰ صفحه مدارک و شهادت٬ ثبت جنایات علیه بشریت٬ گزارش مجلس سنا به احتمال زیاد موجب اصلاحات یا استعفای کسانی نمی شود. این به دلیل برخی اقدامات مرموز « دولت عمیق » یا به خاطر یک دستگاه امنیت ملی بادکنکی که قدرت گرفته است نیست. مشکل واقعی آن است که مقامات منتخب٬ رییس جمهور و اعضای کنگره٬ دمکرات ها و جمهوری خواهان٬ نیولیبرال ها و محافظه کاران جدید٬ عمیقا در دستگاه امنیتی جاسازی شده اند و درتلاش مشترک برای برتری بر جهان شریک هستند. اگر امپراتوری به جنگ ها٬ هواپیماهای بدون سرنشین٬ حملات٬ اشغال ها و شکنجه نیاز دارد٬ پس بگذار چنین باشد! آنها در تلاش مشترک برای برتری جهانی شریک اند.

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۲۳۱۲

 

برگرفته از مجله هفته

برگردان از آ. نویدی

*جیمز پتراس استاد بازنشسته دانشگاه بینگهامتون٬ نیویورک است. آخرین کتاب او٬ سیاست امپریالیسم: امریکا٬ اسراییل و خاورمیانه (اتلانتا: انتشارات کلاریتی- وضوح ۲۰۱۴) می باشد.