شبی  برای « انسان در نگارستان شعر بیدل »

نیلاب م. سلام

به تاریخ نهم جون سال روان نشستی به اشتراک اهل دل و کتاب به مناسبت رونمایی فرجامین اثر پژوهشی داکتر اسدالله حبیب ـ بیدلشناس، رماننویس، شاعر و پژوهشگر نامور افغانستان به نام "انسان در نگارستان شعر بیدل" در شهرهامبورگ برگزار گردید. این برنامه به سلسله پنج برنامه قبلی رونمایی کتابهای داکتراسدالله حبیب دایر شد.از ماهها بدینسو اهل دل و کتاب چشمداشت برپایی این محفل را داشتند. حدود صد تن از دوستداران بیدل و داکترحبیب جمع سنگین و وزین را تشکیل داده با حضور شان این شب غلغله آمیز را چراغانی ساختند و فضا را آفرینشی.

به باورمن تعمق روی کمیت اشتراک کننده گان نشست های پربار پیورهنری به اعتبار آن نمی افزاید. ارزشمند مایه آن است. اگر دیدی به نشست های رونمایی کتاب و کتابخوانی نویسنده گان معاصر اروپا داشته باشیم، درمییابیم که شماراشتراک کننده گان بسیار نیست واما آنانی که حضور مییابند، از دلبسته گان قلم نویسنده میباشند.

محفل ساعت هفت و نیم شام با گوینده گی سهیلا حسرت نظیمی نطاق خوش صدا و شناخته شده آغاز گردید. نخست به مختصر معرفی رمانها، آثار پژوهشی و گزینه های شعری داکتر حبیب پرداخته شد. سپس داکتر حبیب سخن را با توصیف آفرینشهای ادبی گشاده و درپاره یی از صحبتش یادآور گشت:

" ما امشب با شعر بیدل سروکار داریم ، شعری که درداشتن حد اعلای ابهام زبانزد است. امشب درچپ کوچه ها و پسکوچه های صد هزار بیت بیدل انسان را جستجو میکنیم. شعربیدل اوج سبک هندی است. حتا میتوان گفت که شعربیدل مکتبی درتاریخ شعر دری میگشاید. این گفته براین باور استواراست که بسا شگردها یا ترفندهای جالب هنری که در سبک هندی شناخته نبود درشعر بیدل کشف شده است. مانند حس آمیزی سکته خیزساختن کلام، تصویرهای آنسوی هرنهایت، راه بردن به جهان تصویرها و تصویرهای نقیضی یا پارادوکسی. من چندین سال پیش راه دشوار کوه وکتل شعربیدل را پیموده ام که یکی از ارمغانهای آن سفر همین کتاب « انسان درنگارستان شعربیدل » است."

یکی از انگاره های پرجذبه که درآنشب از سوی داکتر حبیب مطرح گشت و در « انسان در نگارستان شعر بیدل» آمده است، توضیح فلسفی از دل ـ انسان میباشد:

« انسان درشعرهای بیدل گاهی دل نامیده شده است. این را ذکر جز و اراده کل مینامند ، مجاز مرسل است و مبحثی است از فن بیان .

چه دل بندد دل آگاه بر معموره امکان

که فرصت گردش چشمیست دور آسمانها را »

سپس داکتر حبیب به تشریح پیوند حالتهای روانی و عقلانی با دل ـ فراتر از عضو مرکزی سیستم دوران خون پرداخت. از دیدگاه عاطفی آغازید و درپاره از صحبتش از زاویه علم معاصر اضافه نمود:

« در زیست شناسی معاصر ثابت شده است که تمام جانداران، حتا تمام اشیا موجهای الکترومقناطیسی ازخود بیرون میدهند و با آن موجها زنده گی خود را در رابطه با دیگر اشیا و موجودات تنظیم میکنند. درپیشینه زمانه ها باور چنان بود که دماغ فرمان میدهد و دل اجرا میکند. اکنون دست آوردهای دانشهای معاصرثابت ساخته است که دل و دماغ درحال مفاهمه  دو جانبه متداوم و در دیالوگ همیشه گی قراردارند.»

بخش دوم برنامه با پرسشهای حاضران دربستگی با شعر، شعر بیدل، زبان فارسی دری که ازسوی داکتر حبیب پاسخ گفته شدند، رنگارنگی یابید. پارچه های ناب ویلون فواد طاهری با همراهی طبله رامین عبادی به شاعرانگی و قشنگی شب افزودند.  

پس از صرف غذا، پهنه موسیقی با هنرنمایی هنرمندان چیره دست گسترده گشت. واحد واحدی، ناصرشام وخوشحال سدوزی هریک شعر های داکتر حبیب را غزل خواندند و حاضران را غرق لحظه های دریایی ساختند.

محفل ساعت دوازده و نیم شب با انداختن عکسهای یادگاری با داکتر اسدالله حبیب خاتمه یافت.

برنامه با هدف ایجاد فضای ادبی، میسرسازی شناخت و درک نسبی بیدل، رسانش فرهنگ کتابخوانی و ارزشگزاری به مقام انسان، میزبان مهمانان بود. نخستین گام برای پاسداری ازاینهمه، اشتراک بدون درنظرداشت گرایش سیاسی است. پشتیبانی از برنامه آنچنانی ستیزی است با حالت بی اعتنایی در برابر ادب وهنر و تعهد پاسداران ادبیات فراترازچشمداشت آنان است. سبوتاژ برنامه هایی ازیندست سبوتاژ ادبیات است. نه سبوتاژ بیدل و نه سبوتاژ داکترحبیب.

 

۲۰ جون ۲۰۱۴

 بامـداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ـ ۰۱۰۷