چشم براه توام
خوبروی شهر آرای سبای پرنیان عطر آوا های شاد
معبد گسترده در اقلیم ذهن
دیرگاهیست
چشم براه توام.
ای رها از چشم خورشید
با طپش های بهار
با قدم های اساطیری سبز رستن
با شقایق ها که کرد
«دشت در دشت انقلاب » ۱
همراه بیا
چشم براه توام.
ساتگین روح سرشار از نشاط یاد تو
در سویدای وجود آتش زده سودای تو
کوچه باغ های خیال رنگین از آوای تو
در نهانگاه تامل می دود تا پای تو
با صدای ساز و آواز چکاوک های شاد
در هوای پاک باران
با نفس های حریرین بهار
همراه بیا
چشم براه توام
دیرگاهیست.
( کریم حقوق )
۱ ـ تعبیری ازخاقانی سخنسرای توانا
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۴ـ ۲۴۰۵
Copyright ©bamdaad 2024