مصاحبه اختصاصی با الحاج دکتور احمد غوث زلمی ژورنالیست آگاه، گوینده ی مبتکر و محبوب همه ، چهره ی برازنده، شناخته شده و با تجربه  رادیو و تلویزیون افغانستان

مصاحبه کننده : انجنیرعبدالقادرمسعود

محترم احمد غوث زلمی یکتن از سخنوران و گوینده گان مبتکر و موفق رادیو و تلویزیون، ژورنالیست ورزیده و مجرب کشور ما هستند، که از محبوبیت خاصی در بین مردم افغانستان برخوردار می باشند.

غوث زلمی از جمله نخبه گان، فرهنگیان و خدمت گذاران اصیل وطن ما بوده که توانسته با دانش، آگاهی، فهم و ذکاوت خود خدمات روشنگرانه، مبتکرانه، ارزشمند و مثمری را در غنامندی و شگوفایی فرهنگ کشور ما انجام دهند.

 موصوف با کار و فعالیت های پر ثمر، با عشق سرشار و علاقمندی خسته گی ناپذیر که به وطن و هموطنان خود دارند توانسته با هم میهنانش و به خصوص با کارمندان رادیو وتیلیویزون رابطه نیک، دوستانه، صمیمانه و مردانه ایجاد نمایند.

او در جهت حل مشکلات دوستان و هموطنانش از هیچ نوع امکانات مادی و معنوی دریغ نورزیده. در محافل دوستان و در مجالس علمی، ادبی و مسلکی به حیث شخصیت بذله گو و طنزگو نقل مجلس دوستان خود هستند. سخنان ارزنده، طبع والای ادیبانه، شرین کلامی، وفکاهیات دلپذیرش ایشانرا محبوب القلوب دوستان خود قرار داده است.

غوث زلمی از جمله شخصیت های ملی، ادبی و فرهنگی هستند که از هرنوع تنگ نظری های ملیتی، قومی، نژادی، زبانی وسمتی  که با تاسف یک عده با این امراض آغشته اند عاری هستند. آنها فکر باز و بدون هرنوع تعصب دارند. به وطن و هموطنانش عشق میورزد، نیات عالی ملی و وطنپرستانه دارند.

به خاطری معرفی و شناخت بیشتر و به تر محترم غوث زلمی توجه شما را به این مصاحبه جلب می نمایم. انجنیرعبدالقادرمسعود

***

محترم غوث زلمی اجازه دهید پرسشهای خود را آغاز نمایم:

تشکر از شما بفرمایید... درخدمتم !

  پرسش : محترم الحاج غوث زلمی با وصف آنکه شما به حیث یک ژورنالیست آگاه ، شناخته شده و گوینده موفق رادیو و تلویزیون معرفی هستید. بگذار یک بار دیگر هموطنان ما در داخل و خارج از وطن محبوب ما با شما بیشتر آشنا شوند.پس مهربانی نموده در مورد زندگی علمی، ادبی، فرهنگی و شخصی خود به طور مختصر معلومات ارایه نماید.

پاسخ: من از صنف ده و یازده ی لیسه استقلال به کار های فرهنگی آغازیدم.

در اواخر سال (۱۳۵۱) اول نمره از لیسه ی استقلال فارغ شده کانکورسال (۱۳۵۲) را سپری کردم و در جمله ی بیست هزار محصلی که امتحان را گذشتانده بودند در زمره ی یکهزار و هشتصد نفر وارد پوهنتون کابل شده در پوهنزی ادبیات و علوم بشری وقت جذب که در سال دوم وارد دیپارتمنت ژورنالیزم گردیدم. بعد از سپری نمودن دوره ی مکلفیت وارد مطبوعات وطن طور رسمی شدم.سپس کار های ژورنالیستیک را در رادیو و تلویزیون ادامه دادم.

فوق لیسانس را از فرانسه. ماستری را از چکوسلواکیا و دکتورای ژورنالیزم را همزمان با کار در بخش مسوولیت فرهنگی سفارت افغانستان در تاشکند در (۱۹۹۵) از پوهنتون دولتی تاجیکستان طورغیابی به دست آوردم که در صفحه انترنیتی (.. آی او ام..) ملل  متحد هم به طور رسمی ثبت است.   

در دوران پوهنتون از مرکز پیداگوژیک فرانسه و افغانستان در کابل لیسانس زبان و ادبیات فرانسوی را نیز کمایی کردم.

پرسش : شما که در عرصۀ ژورنالیزم تحصیل نموده اید ژورنالیزم را چگونه تعریف مینمایید، چه کسی با کدام صفات و خصوصیات میتواند به عنوان یک ژورنالیست خوب، آگاه ومسلکی تبارز نماید؟

پاسخ:به صورت عموم ژورنالیزم معنی نوشتن اخبار و وقایع را افاده می نماید همچنان ژورنالیزم به معنی تبادله معلومات ازطریق وسایل ارتباط همه گانی نیز گفته شده است. مردم یک خواست فطری برای دانستن واقعات دارند که این همه توسط ژورنالیستان حل می شود.

مطابق واژه نامه بین المللی ویبستر: ژورنالیزم عبارت است از جمع آوری مواد مورد علاقه مردم در باره واقعات و رویداد های تازه می باشد.

مطابق واژه نامه ی  قرن ۲۰ : ژورنالیزم عبارت است از تهیه و نوشتن برای جریده، روزنامه و غیره برای مردم.

ژورنال .. کلمه ی فرانسوی بوده که به معنی ثبت احوال روز، یاد داشت روزانه  که در بر گیرنده ی واقعات روزانه باشد و ژورنال برای هر نوع نشریه گفته می شود. بلاخره ژورنالیزم به معنای مبادله ی معلومات روز از طریق نوشتن در روز نامه، تیلیویزون و یا رادیو می باشد و ژورنالیست کسی است که برای رسانه مواد تهیه می کند و گزارشگر واقعات است که در آن لحظه اتفاق افتاده است. موضوعی که در ژورنالیزم اهمیت خاص دارد عبارت از وقت است که در نویسنده های عادی این چنین نیست.

ژورنالیزم تغیر دهنده ی جوامع و حتی جهان است.

 ژورنالیست از امتیاز نزدیک بودن با واقعات بر خوردار است که تلاش هایش می تواند کشوراش و جهان را تغیر دهد.

 پرسش : به نظر شما یک ژورنالیست چه وظایف عمده واساسی دارد ؟

پاسخ: در بالا عرض شد.

پرسش : گزارشی که یک ژورنالیست تهیه مینماید، باید روی کدام معیارها واساسات مسلکی استوار باشد؟

پاسخ: سریع.. مستند بدون اظهار نظر شخصی..متوازن و خلص.

پرسش : شما آزادی بیان ومطبوعات را چگونه تعریف مینماید، آیا آزادی بیان و مطبوعات سرحد میشناسد یا خیر؟ اگر میشناسد این سرحد شاملی چه مسایلی خواهد بود؟

پاسخ: آزادی بیان از خود حد و حدودی دارد . نمی شود گفت هر چه به ذهن ما خطور کرد .. آنرا بیان نماییم که راهیست به ترکستان رفتن.

امروز در شبکه های معتبر جهانی مانند بی بی سی .. سی ان ان..و....و.... سانسور وجود دارد و ژورنالیستان مطابق قوانین نافذ کشور عمل می کنند .

در کشور ما با تاسف که سطح سواد بعضی از ژورنالیستان ما در حدی نیست که بتوانند به تمام مسایل آگهی و دسترسی داشته باشند. از همین سبب است که برخوردهای حتی فیزیکی را بین خبرنگاران و بخصوص افراد امنیتی شاهدیم.

پرسش : شما خبر دارید که در افغانستان نسبت به سالهای گذشته آزادی بیان، آزادی نشرات، کار وفعالیت ژورنالیستان با تهدید، ممانعت وسانسور روبرو شده است.به عنوان یک ژورنالیست آزاد این مشکلات را چگونه ارزیابی مینماید؟

پاسخ: اگر مطابق اساسات ژورنالیزم عمل کنیم و سطح سواد و بخصوص سواد مسلکی مان را بالا ببریم اصلن به مشکلی بر نخواهیم خورد.

پرسش : زمانیکه یکعده مقامات و حاکمان دولتی آلوده با فسادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منافع خود را درخطراحساس میکنند، واکثر ژورنالیستان و مسؤولین رسانه های گروهی را تحت فشار، اخطار، هشداروتا سرحد قتل آنها ودرتحت مراقبت های عدلی و قضایی مورد تهدید قرار میدهند. شما به عنوان یک ژورنالیست مجرب و واقع بین به خاطر همچو مشکلات وچالشها در جهت دفاع ازهم مسلکان تان چگونه می اندیشید؟

پاسخ: من که مسوولیت شورای ژورنالیستان افغانستان را به عهده دارم با چنین مسایلی زیاد برخوردیم.از آنجاییکه ژورنالیستان مرجع اجرایی نیستند مجبور باید چنین حالات را با تحمل پذیرفت و برای از بین بردن آن مبارزه ی طولانی نمود.در صورتی که حاکمیت قانون نهادینه شد دگر مشکلی نخواهیم داشت. ورنه خبرنگاران از کار خود و مسلک خویش پشیمان و روگردان خواهند شد.

پرسش : به نظر شما اینگونه مشکلات و موانع گوناگونی که در برابر ژورنالیستان ومسوولین رسانه های گروهی کشور قرار دارد، آیا بیم آن نمی رود  که ازین مسلک مقدس روگردان شوند؟

پاسخ: که در بالا عرض نمودم.

پرسش : به نظر شما اتحادیه های ملی و بین المللی ژورنالیستان درمقابل به شهادت رساندن ژورنالیستان وخبرنگاران چگونه میتوانند از توانایی های خود حد اعظم استفاده را نمایند تا جلو تکرار همچو حوادث دلخراش گرفته شود؟

پاسخ: تا حکومت قانون نافذ نگردد مشکل همچنان در سطح ملی و بین المللی ادامه خواهد داشت و منبعی کاری از پیش برده نخواهد توانست.

پرسش : قسمیکه ما شاهد هستیم شما هم در عرصه ژورنالیزم وهم در زمینه ادبیات دستاورد های درخور توجه داشته اید. در مورد همآهنگی این دو رشته چگونه می اندیشید، و در کدام بخش ها کار های تان را برجسته ترمی بینید.

پاسخ:من کار هایم را با نوشتن گزارشها و ترجمه متنون ادبی و گزارشی از فرانسوی به دری با نشریه های معتبر مرکز شروع کردم.کار های ادبی و ژورنالیستیک لازم و ملزوم هم اند.

پرسش :کدام نکات در یک خبر، مصاحبه و راپورتاژ مهم و اساسی  است؟مهربانی نموده در زمینه معلومات ارایه نماید.

پاسخ: همانی که در بالا عرض نمودم...سریع بودن..مستند..بی طرف و متوازن.

پرسش : یک  ژورنالیست، خبرنگار ویا مصاحبه کننده  جهت انعکاس دادن  صدای برحق مردم کشور خودباید به کدام نکات مهم و اساسی توجه نموده و روی کدام اصول و مقرارات مسلکی  عمل نماید؟

پاسخ: فقط اتکا کردن روی اساسات مسلکی مسلک مقدس ژورنالیزم.

پرسش : درجمع رسانه های گروهی، رادیو وتلویزیون چه رول و نقشی را در روشنگری ذهنیت مردم یک کشور میتواند داشته باشد؟

پاسخ: یک رسانه می تواند ملتی را به خوشبختی سوق دهد و یا عکس آن.

از آن روست که می گویند .. مطبوعات یا رسانه ها و ژورنالیستان رکن چهارم و یا اول جامعه است.

 پرسش : شما منحیث کارمند سابقه دار رادیو و تلویزون در تهیۀ  تعدادی از برنامه ها از جمله برنامه« پاسخ چیست»؟  و یک تعداد از برنامه های دیگری که در آن زمان واقعاً از جمله برنامه های پر بیننده ترین و پر شنونده ترین بود نقش مثمری داشتید. مهربانی نموده به طور مختصر در مورد طرز چگونگی،  تهیه مسلکی، علت  مشهور شدن  و به دل نشستن این برنامه ها در میان مردم به طور مختصر معلومات ارایه نماید؟

 پاسخ: برنامه سازی خوب و موثر  کار یک یا دو نفر نیست .اگر بخواهیم برنامه ی داشته باشیم که جلب توجه نماید و ماندگار بماند باید متن جامعه را شناخت و مطابق آن پروگرام ها را عیار ساخت.به ترین نوع کار ژورنالیستیک آنست که مواد نشراتی به سطح سویه ی مردم تهیه و تدارک شود نه به ذوق شان که به قهقرا خواهند رفت. ما باید مردم و جامعه را پشت خویش به سوی خوشبختی ها تعالی و ترقی بکشانیم.و هم در بخش اشاعه و نشر و پخش و ترویج فرهنگ اصیل .. بومی .. قدیمی و با ارزش خود در پهلوی ادیبان و ادب شناسان خویش مثمر و موثر باشیم .

پرسش : در آنزمان در پهلوی مسؤولیت برنامه های یاد شده، مصروف کدام کارها و فعالیت های مسلکی و هنری دیگر بودید، لطف نموده در زمینه معلومات ارایه نماید؟

پاسخ: فقط مصروف برنامه سازی ادبی و هنری و هم مسوولیت برنامه ی پر سر و صدا و غوغا برانگیز .. رادیو صدای مردم..بودم که در همه پرسشی وقت مجله ی آواز تهیه کننده سال هم از طرف مردم شدم و اولین جرقه های ازادی بیان را به تجربه نشستیم و موفقانه به در آمدیم. برنامه هایی برای رادیو و تلویزیون ساختم که مبتکر و نویسنده و گرداننده ی اکثر شان هم خودم بودم. طور نمونه در رادیو... رادیو صدای مردم با کمک مستقیم استاد لطیف ناظمی رییس وقت رادیو افغانستان..راه زنده گی...دریچه ی زنده گی..جوانه ها...سرود و سخن آدینه روز.....و....و.....

در تلویزیون...پاسخ چیست با همکاری و نظر فریده جان انوری که مدیر عمومی هنر و ادبیات رادیو و تلویزیون بودند..سیما هنرمند..هفت شهر هنر..کاروان حله .. از آرشیف نشراتی با کمک وحید صمد زی..هزار و یک گپ ..  اولین برنامه ی کمره ی مخفی که ممکن جهان شمول نبود در سال (۱۳۶۹) به نام.. شوخی کمره.. با همکاری عبدالاله و سرور انوری مدیر عمومی آنوقت هنر و ادبیات..و....و....   

پرسش : شما در جهت انعکاس دادن کارو فعالیت های  بیشماری از شخصیت های ادبی و هنری کشور ما نقش مثمر و برازنده ایفا نموده اید از آنجمله میتوان در مورد به شهرت رساندن مرحوم استاد ساربان یاد آور شد.چه انگیزه و احساس باعث شد که در لابلای مصاحبات تان در جهت انعکاس شخصیت هنری مرحوم استاد ساربان زیاتر تلاش نمودید؟

پاسخ :من فقط می خواستم هنرمندان اصیل وطن را روی صحنه بیاورم چه از بخش خرابات و چه هم شوقی و آماتور که به فضل خدا موفق هم بودم.ساربان هم در همین زمره بود که با کمک اتحادیه ی وقت هنرمندان جهت تداوی به شوروی وقت هم رفتند.ساربان یکبار دگر در اذهان تداعی شدند و خوش درخشیدند. خاک شان هم از پشاور به کابل انتقال گردید و در حدود پنجاه متری  جنوب آرامگاه احمد ظاهر مرحوم به خواب ابدی فرو رفته است.

مرقدش را هم قسمی ساختم تا از گزند روزگار در امان بماند.

پرسش : شما به عنوان یک ژورنالیست برنامه هاو گزارشات مختلف رادیوها و تلویزیون های افغانی  داخل و خارج کشور راچگونه می بینید ؟ آیا این برنامه ها با معیارها، اصول ومقررات مسلکی ژورنالیزم سازگار هستند یا خیر؟ واگر نه، پیشنهادات شما به خاطر بهبود این برنامه ها چه است؟

پاسخ: اگر مطا بق اساسات ژورنالیزم به پیش روند که خوب در غیر آن عدم شان به وجود چه در داخل چه خارج از کشور.

پرسش : قراریکه اطلاع داریم شما در کشور هالند زندگی میکردید بعدا به افغانستان سفر نمودید.علت عودت شما از کشور هالند به افغانستان چه بود؟ 

پاسخ: پنج سال در هالند ماندم . در سه سال اول ویزه برایم دادند و دو سال بعدی را بی سرنوشت ماندم.برای شان گفتم من که اهل قلمم و تمام وطندارانم مرا می شناسند چرا مرا معطل می کنید و تصمیم نهایی نمی گیرید. امروز و فردا کردند تا دق آوردم و داوطلبانه با فامیلم برای خدمت به وطن برگشتم.

پرسش : شما که در افغانستان به خاطر یک اقدام و فعالیت انسانی و خیرخواهانه به ترجمه، چاپ و نشر قرآن عظیم الشان تلاش نمودید، هدف و مقصد شما در زمینه چه بود. مهربانی نموده به طور مختصر معلومات ارایه نماید.

پاسخ: یک حسن نیت و خدمت به کسانی که علاقمند بودند تا با فرامین الهی با زبان خود آشنا باشند .از تصادف به اصطلاح چپه گرمک شد و تا سر حد اعدامم پیش بردند.به فضل خدا و کمک انسانی همه ی عزیزانم در سراسر وطن و بیرون از وطن اعم از فرهنگیان و همه اقشار و طبقات که ممنون همه ی شان هستم که اگر تنها از شما قادر جان مسعود یاد کنم و دگران یادم رود گناهی را مرتکب خواهم شد و محبت جلالتمآب حضرت صبغت الله مجددی که تحت ریاست شان که رییس تحکیم صلح بودند..نماینده گان هردو مجلس پارلمان.. شورای علما و روحانیون و ستره محکمه که محترم فضل احمد معنوی هم تشریف داشتند پیشنهادی مبنی به خلاصی من از زندان و نامه ی با امضای بیش از ۵ هزار هموطنم از سراسر جهان ... امر رهایی ام را جناب کرزی رییس جمهور بعد از گذشتاندن دونیم سال زندان صادر فرمودند.بعد از آزادی.. مدت بیش از سه سال را در خانه ام در کابل بیکار و بی روزگار سپری نمودم.تنها به لطف ژورنالیستان وطن در راس شورای ژورنالیستان قرار گرفتم. و در حمل (۱۳۹۲) بعد از شش سال با فامیلم بلاخره در کانادا ملحق شدم.     

پرسش : چرا درین امر انسانی و خیرخواهانه شما را  تحت مراقبت های عدلی و قضایی قرار دادند تا سرحدی که زندانی شدید، و منحیث یک مجرم به حبس محکوم شدید.

پاسخ: مسله را کسانی سیاسی ساختند . ممکن از من خوش شان نمی آمد.. اما فراموش نکنیم که نگهبانی داریم که خالق ماست و حامی مخلوق نا توانش !

تا خدا یار هست با سلطان بپیچ .. گر خدا برگشت صد سلطان به هیچ.

پرسش : شما منحیث یک ژورنالیست خردمند و آزاد در دورانیکه در زندان روز های خیلی ها دشوار را سپری مینمودید از لحاظ روانی، فکری و فزیکی خود را چگونه احساس مینمودید؟

پاسخ: به فضل و مرحمت خدا  .. استوار و امید وار به حق و حقانیت .

پرسش : زمانیکه شما در زندان بودید من باشما همیشه در تماس بودم.اگر به یاد داشته باشید یکی از روز ها در دوران انتخابات دور دوم ریاست جمهوری با هم صحبت های در مورد رهایی تان داشتیم بلاخره به این نتیجه رسیدیم تا در جهت یک کمپاین سراسری و ملی در رهایی شما اقدام نمایم، شما این اقدام انسانی و اخلاقی و سهم فعال و مجرب دوستان و عزیزان روشن ضمیرو نیک اندیش را که در دفاع از حق انسانی، دانش، علم و آزادی تان سازماندهی گردید، چگونه ارزیابی مینماید؟

پاسخ: در بالا هم کمی عرض کردم.. من ممنون لطف و شفقت شما و محبت های فرد فرد هموطنانم هستم و خدا اجر شان دهد این ملت و مردم با درد و با پاس مان را..  غمها از شان دور و دل های شان پر نور باد الهی !

 پرسش : در وضعیت بحرانی موجود کشور، فرهنگ و ادبیات و تمام داشته های مادی و معنوی کشور توسط مشتی غارتگر به  بهانه حمایت از معنویات مقدس مردم ما و به بهانه دموکراسی و سایر پدیده های خوش لباس بر باد داده میشوند . شما منحیث یک ژورنالیست آگاه و رسالتمند چی فکر میکنید آیا راه نجاتی به نظر میرسد ؟

پاسخ: بلاخره به امر خدا .. شیربچه ی دلسوز کشور آمدنی هست برای نجات وطن .

پرسش : بعد از انتظارات طولانی شما را کشور کانادا به حیث پناهنده قبول کرد، این اقدام انسانی و اخلاقی کشور کانادا را چگونه ارزیابی مینمایید؟

پاسخ: همه سرزمین خداست و ملکش . مرا خدا اینجا قبول کرده و روزی ام را حواله.

در عالم اسباب متشکرم از همدردی مردم و کشور کانادا هم .

پرسش : شما منحیث یک ژورنالیست فعال و مجرب که فعلاً در کشور کانادا زندگی می کنید، درمورد پلان های کاری و برنامه های وطنی و ملی تان و همچنان کار و فعالیت های مسلکی تان در آینده چگونه می اندیشید؟

پاسخ: چیزی که اراده ی خدا باشد... بازهم اگر بتوانم با کمک خدا یک تلویزیون سراسری ملی افغانان را ایجاد نماییم که فقط ملی باشد و مطابق اساسات ژورنالیزم و بس ..تا بفهمانیم اگر کسانی به بیراهه روانند اشتباه مسلکی می کنند. ان شاء الله با یک تیم مجرب و کار آزموده ممکن به این آرزویم نایل شوم.

پرسش : نظر شما در مورد متشکل ساختن ژورنالیستان و به خصوص کارمندان ارشد رادیو وتلویزیون و ایجاد دوبارۀ یک شبکه رادیویی و تلویزیونی قوی و مسلکی که بتواند نقش و رول موثردر برنامه هاو پروگرام های آموزنده، علمی، ملی، ادبی وفرهنگی، سیاسی واجتماعی داشته باشد چه است؟

پاسخ: همین آرزویم را که بیان نمودم می شود در سراسر دنیا حتی وطن چنین هم مسلکان را دور هم به خاطر کار با همی قسماً منسجم نمود. توکل به خدا !

پرسش : پیام شما به بنیاد ژورنالیستان و اتحادیه سراسری هنرمندان در داخل و خارج کشور چه است؟

پاسخ : من در حدی نیستم که پیام بدهم اما آرزو دارم از هم مسلکان خود که هیچوقت به خود مایوسی را راه ندهند...خدای بزرگ خود می فرماید که....پشت هر سختی گشایشی است و تاکید می کند که عقب هر نا امیدی امیدی است که است.

محترم الحاج غوث زلمی نظریات و اندیشه های روشنگرانه و میهن دوستانه شما،  عشق و محبت شما به انسان و انسانیت، صحبت های لطیف و ظریفانه شما در مجالس دوستان و در محافل علمی، ادبی و مسلکی نمایانگر کرکتر عالی، انسانی، اخلاقی، علمی و مسلکی شما میباشد. از شما دوست عزیز و گرامی قلباً  سپاسگزارم که با حوصله مندی  حاضر شدید به پرسش های من پاسخ های علمی و مسلکی ارایه نمودید. از بارگاه ایزد متعال به شما دوست عزیز و گرامی طول عمر، کامیابی های فراوان، سرافرازی،  سعادت و نیک بختی آرزومندم.  

غوث زلمی:

از شما محترم انجنیر قادرجان مسعود که علاوه از ماهر بودن در مسلک خویش هم پای مان در راه فرهنگ و ژورنالیزم موفقانه روان هستید بیشتر از پیش از خدای مهربان برای تان موفقیت هایی آرزو می کنم و ممنونم که یادی از من مسکین مظلوم قلندر نمودید .

ما و همه ی دوستان ما را خدای توانا و بی نیاز مدد گار و پشت و پناه بادا

که تا باد چنین بادا . آمین !

باعرض ادب و حرمت : انجنیرعبدالقادرمسعود.

 

 فرهنگی ـ بامداد۴/ ۱۳ـ ۱۹۰۸