بیــداد کـرونا

چـه آشوبی دراین دنیا بپاشد
شرار غم دل ویرانه بگرفت
کـرونـا بسکه عـالـم زیرپا کرد
چه بیمی دردل ما خانه بگرفت
جهان خالی شد از شورو نوایی
که باهم بودن اینجا یک هوس شد
و خانه گوشه ی آسایشی  بود
کنون بر جملگی دام وقفس شد
زبس محشرفتاده هر دیاری
جهنم شد بما این روزگاری
تمام شادی ما رفت از یاد
رمید از مامن دلها قراری
پریشانی گریبانگیرما شد
کسی از حال زارما خبر نیست
بجز آنکه بسوزیم و بسازیم
که راه و چاره ی ما را دگرنیست
رسد روزی که غم پایان پذیرد
به فرجام آید این شام جدایی
زدیدارعزیزان شادگردیم
به گوش دل رسد بانگ رهایی

 ( نورالدین همسنگر )

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۵/ ۱۹ـ ۰۵۰۴

Copyright © bamdaad 2020