بهارا زنده مانی زندگی بخش

به فروردين ما فرخندگی بخش

مگو کاين سرزمين شوره زار است

چو فردا در رسد رشک بهار است

بهارا باش کاين خون گل آلود

برآرد سرخ گل چون آتش از دود

ميان خون و آتش ره گشاييم

از اين موج و از اين توفان برآييم

به نوروز دگر هنگام ديدار

به آيين دگر آيی پديدار

« هـ . سایه  »