«  نان و گل سرخ » این شعر، سروده جیمز اوپن هایم شاعر و نویسنده امریکایی (١٩٣٢-١٨٨٢ ترسایی) است که در دسامبر سال ١٩١١ ترسایی انتشار یافت و شاعر آن را به « زنان غرب » تقدیم کرد. در تظاهرات جنوری  سال ١٩١٢ ترسایی این شعر به شعار کارگران نساجی لارنس در ایالت ماساچوست تبدیل شد. تظاهراتی که درآن زنان و مردان کارگر که بیشترشان مهاجر بودند؛ شرکت داشتند. این کارگران همچنین دست به اعتصابی زدند که دو ماه ادامه یافت. در این اعتصاب حدود ٢٠ هزار کارگر شرکت جست. چیزی که نقش جرقه اعتصاب را داشت این بود که صاحبان صنایع نساجی به بهانه تصویب قانونی در زمینه کاهش ساعات کار هفته گی تصمیم گرفتند مزد کارگران را کاهش دهند. این اعتصاب به « اعتصاب نان و گل سرخ » و یا « اعتصاب سه قرص نان » معروف شد. براساس شعر« نان و گل سرخ » سروده هایی ساخته شده که به صورت همسرایی خوانده می شوند. همچنین کن لوچ فیلمی با این نام ساخته است.

 

نـان و گـل ســرخ

 

هنگامی که در زیبایی روز به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم

میلیون ها آشپزخانه تاریک و هزار کارخانه غم زده را

پرتوهای خورشیدی ناگهانی فرا می گیرد

چون مردم می شنوند که ما چنین می سراییم:

نان و گل سرخ!

نان و گل سرخ!

هنگامی که به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم،

برای مردان هم مبارزه می کنیم

چون آنها فرزندان زنانند و ما بازهم مادری شان می کنیم.

زنده گی ما از تولد تا مرگ عرق ریزی نخواهد بود

قلب نیز مانند تن گرسنه می شود

ما نان می خواهیم و گل سرخ می خواهیم.

هنگامی که به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم

زنان بی شماری که سر در خاک فرو برده اند

از ورای آواز ما فریاد دیرین شان برای نان را سر می دهند

روح رنج کشیده شان از هنر و زیبایی و عشق بهره ای نبرد

اکنون ما برای نان می رزمیم، برای گل سرخ هم.

هنگامی که به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم

روزهای بزرگی به ارمغان می آوریم

خیزش زنان خیزش مردم است.

دیگر رنجبر و انگل، ده زحمتکش برای یک تن آسا، نمی خواهیم،

خواهان تقسیم شکوه زنده گی هستیم:

نان و گل سرخ، نان و گل سرخ.

زنده گی ما از تولد تا مرگ عرق ریزی نخواهد بود

قلب نیز مانند تن گرسنه می شود

ما نان می خواهیم و گل سرخ می خواهیم.

( برگردان از یحیی سمندر)

 

بامداد ـ اجتماعی ـ ۲ /۱۶ ـ ۰۳۰۶