من کیستم؟ 

 

       (به بهانه ای هشتم مارچ روز جهانی زن)   

       سروده ای از : دکتر حمیدالله مفید

 

من چیستم ، من کیستم؟ یک حرف فرا گفته یی

یا واژه ای بی مدعا، یا عشق در خون خفته یی

ایا من هستم این سخن؟ با خامه ای راز کهن

یا مانده از باغ وچمن، یا باغ ارمان رسته یی

من دخترم ، من دلبرم ،من همسرم ، تاجی سرم

من مادرم ، من رهبرم ، یا زخمی ای دل کشته یی

تا پای من در باغ شد ،گلها همه  پر داغ شد ،

راز چمن  ایاغ شد، ای راز ارمان  سفته یی!

پشت مرا مجنون گرفت، پای مرا مفتون گرفت

  راز دلم در خون گرفت ، یا  حرفکی نا گفته یی

با بوسه ام غم گم شود، مرد ها همه مردم شود

از خنده ام سر دُم شود،انسان از خاک رُفته یی

آری منم بانوی جان ، یعنی  زنی از کوی جان

در این جهان آبروی جان،یا مادر افسرده یی

هشتم مارچ روزِ منست، این روز پُر سوزِ منست

این رخت واین دوز منست،یک بانوی باد برده یی.