نباید به بهانه انتخابات با سرنوشت مردم بازی کرد

عبدالوکیل کوچی

 

آنجا که زورسالاری وتقلب حکمفرماست و آنگاه که مردم در گرو ستمگران قدرت مند قرار داشته باشند، مردم سرنوشت بهتری نخواهند داشت. تحلیل اوضاع سیاسی کشور نشاندهنده آنست که مردم افغانستان طی سه دهه اخیر باعبوراز بحران عمیق سیاسی اقتصادی واجتماعی هنوزهم با چالشهای بزرگی روبرو بوده وبآن دست و پنجه نرم میکنند. چنانچه موجودیت گروهای زورمند و تبارزقدرت ازجانب واپسگرایان وگرو هک های وابسته وجاه طلب ، سود جو وغیرمسوول، در برخورد با مسله انتخابات وتقسیم قدرت ، کشور را در سراشیب بحران عمیق سیاسی فرو می برند. شکل گیری محورهای مختلف قدرت واستمرار روند نامطلوب اجتماعی، زایش نفاق ، مرزبندی وجهت گیری های متخاصم ، وحدت ملی، استقلال، حاکمیت ملی وتمامیت ارضی را به چالش های مهندسی شده در داخل وخارج  روبرو ساخته وبه این ترتیب شمارش معکوس زمان را در سیمای سیاسی جامعه رقم خواهد زد. درین میان مردم  مستضعف افغانستان درمیان چهارچوب قدرت های چهار گانه وچهار ضلعی متمر کز، اعم از حکومت ، گرو های زور گوی ، تیم های انتخاباتی و خارجی ها ، برغم شرایط دشوار به پای صندوق های رای رفتند وبا استفاده از رای خود عمیق ترین نفرت وانزجار شان را در برابر اوضاع رقتبار کنونی وعاملین آن تبارز دادند. رفتن به کارزار انتخاباتی درزیر سایه تفنگ وتهدید، سلامت انتخابات را زیرسوال برده و این پرسش بمیان می آید در کشوری که اکثریت عظیم مردم آن فاقد سواد عادی ومحروم از سواد سیاسی باشند، چگونه میتوانند اولا کاندید ای مورد نظر خود را مشخص نموده وثانیا شخص مورد اعتماد شان را انتخاب نمایند. بآنکه میزان مشارکت مردم یعنی واجدان شرایط  در کار زار انتخاباتی  به تناسب کل نفوس کشور پاسخگوی سلامتی انتخابات نبوده ولی امید های معینی که وجود داشت آنهم دراثر تهدیدات متقابل تیم های انتخاباتی وخط نشان کشیدن ها از مواضع قدرت به یاس ونا امیدی مبدل میگردد. کاندیدان ریاست جمهوری که گفته میشود با هزینه های هنگفتی وارد میدان ومبارزه انتخاباتی شده اند ، هردو تیم تا انجام کارزار انتخاباتی دور دوم از تقلب  ومهندسی شده آرا شکایت کرده  اما سوال اساسی اینجاست که میزان صلاحیت واستقلالیت کاری کمیسیون های انتخاباتی وسمع شکایات را دقیقاً کی میتواند معین سازد ، اگر قانون ، پس معلوم شود که قانون در دستان کی ها قرار دارد؟ بنا بر آن پاسخ روشن است که موجودیت تقلب درجریان انتخابات ، جز اینکه به نمایش گذاشتن رای پاک مردم و بازی با سرنوشت مردم چی میتواند باشد ؟ که تاریخ به آن پاسخ روشن خواهد داد .

به همینطور دولت هایی که در میدان انتخبات با وعده ها ، قول و قرار های داخلی و خارجی که امانت مردم افغانستان را همچون مال شخصی خود در ازای اخذ حمایت وپشتیبانی ، در معامله قرار بدهند ، آیا این  دولت ها چگونه خواهند توانست در راه منافع علیای مردم قدم گذاشته ونقش آنها در تامین منافع مردم چی خواهد بود .آیا چنین دولت ها میتوانند مستقلانه عمل کنند ؟

واضح است که دولت های دور از مردم  وغیر مسوول هرگز نخواهند توانست بار مسولیت منافع علیای مردم را تا سر منزل مقصود برسانند.

برچرخ مکن حـواله کـانـدر ره عقل

چرخ از توهزار بار بیچاره تراست

و اما یگانه راه حل ناتوانی ها همانا جلب اعتماد وهمکاری مردم و کسب آرای واقعی ملت است که میتواند  به بیچاره گی ها خاتمه داده وهر کار نا ممکن را ممکن سازد . بگونه مثال گفته میتوان ، برغم شرایط دشوار روند انتخاباتی شورا های ولایتی وتهدیات قسمی در محلات ، اکثرا نماینده گان شورا های ولایتی که مستقیما از میان مردم برخاسته و با پشتیبانی مردم در فضای نسبتاً باز تر انتخاب میشوند و کارآیی بهتر آنها در میان مردم توجه وپشتیبانی عموم را بخود جلب خواهند کرد. بهر صورت طوریکه معلوم است بالعموم شرکت نسبتا وسع مردم در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در واقع پاسخ به تلاش های طالبان وپاکستانی ها درجهت تداوم بی ثباتی در افغانستان بوده است. هکذا شرکت گسترده زنان در انتخابات در حقیقت بیان موضعگیری و مخالفت  شان در مقابل افراطیون واپسگرا میباشد که با قبول مشکلات همگانی ، حضور خود را در کارزار انتخاباتی معین میسازند.

واما کاندیدان ریاست جمهوری افغانستان:

بنا به تحلیل آگاهان امور، نامزد های انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان همانا ادامه دهنده سیاست های پیشین هستند که اینبار با چهره های جدید روی صحنه می آیند .در حال حاضر بنظر میرسد که پیش داوری ها در روند انتخابات ریاست جمهوری افغانستان چالش هایی را در پی خواهد داشت که بر مبنای آن جهت گیری های تازه ومرزبندی ها ، گرایشات شتابنده قومی ، موضعگیری های نو ظهور سیاسی ، انگیزش احساسات زبانی وسمتی از یکسو؛ وازسوی دیگرمداخلات از خارج  و جریان سیل مهاجرت ها از آنسوی خط منحوس دیورند ( آغاز معمای تازه ایست که پیامد نا گوار آن برای مردم افغانستان پایانی نخواهد داشت.) پیامدی که در یک چشم انداز سیاسی ، از همین اکنون از دسایس پشت پرده وتوطیه های داخلی وخارجی که گفته میشود در راه هست پرده برمیدارد .

بنا برآن مبرمترین هشدار تاریخی در مرحله کنونی عبارت از آن است که هر گونه حرکت غیرمسولانه درقبال اوضاع کنونی کشور وکم توجهی برصیانت ملی ، وحدت ملی را تضعیف میکند وهرگونه تحریکات غرض آلود و دامن زدن احساسات قومی ومذهبی درهمچو کشورعقب نگهداشته شده برای کشور، چون پاشیدن روغن بروی آتش جنگ تلقی میگردد وخطرات جبران نا پذیری را در پی خواهد داشت. آفریدگار تاریخ   آنهایی را نخواهد بخشید که احساسات پاک مردم را به بازی گرفته ، منافع ملی یک ملت بزرگ را فدای منافع گروهی ، قومی وشخصی خود ساخته و وحدت ملی مردم افغانستان را به خطر فروپاشی روبرو بسازند .

بنا بر آن اوضاع کنونی کشور ازهمه ما میطلبد تا با فروتنی وفدا کاری ، با همبستگی وهمدلی برای تحکیم وحدت ملی وترقی خواهانه وعدالتخواهانه در یک صف مقدس ونیرومند مردمی در یک جبهه وسیع توده ای ، در مسیر واحد جنبش ملی وسراسری ونهایتاً دریک تشکل چپ و دموکراتیک گسترده و فراگیر،همه بسیج گردیده که بر بنیا د آن مردم افغانستان قادر به تعین سرنوشت خود گردند؛ تا ملت آزاده افغانستان با سروری تمام تقدیرشان را بدست خود نوشته ودهقانش برای خود کاشته وبه این ترتیب وطن را ازبحران بزرگ نجات دهند.تاریخ مبارزات مردم افغانستان نشاندهنده آنست که مردم آزاده وترقی خواه افغانستان ،مومنین پاکنهاد و متدین افغانستان در طول تاریخ  به هر قیمتی که تمام شده است ازنوامیس ملی و سرزمین واحد ومقدس خود دفاع نموده اند و پس ازآن هم به قیمت جان های پاک خود از سرزمین آبایی ، تاریخی وباستانی پنجهزار ساله خود ازمیراث کبیرنیاکان خود،ازافغانستان واحد وتجزیه ناپذیر، افغانستان آزاد وسربلند دفاع قاطعانه خواهند کرد . 

زنده باد افغانستان آزاد وسربلند!

 بامداد ـ دیدگاه ـ۱۴/۱ـ ۲۹۰۶