کودتا و ترور، پیامدهای جنگ ناتو در لیبیا

 

اکنون نیروهای مسلح امریکا همراه با قدرت‌های استعماری کهن فرانسه و بریتانیا در ۴۹ کشور از ۵۴ کشور افریقایی درگیر مداخله و سرگرم زیر و رو کردن دوباره این قاره‌اند. 

 


نوشته شیموس میلن Seumas Milne

گاردین - انگلستان*

دیده بودیم که عراق فاجعه‌ای خونبار و افغانستان ناکامی سیاسی و نظامی طاقت‌ فرسایی بود (و هست) ولی به ما می‌گفتند که لیبیا فرق خواهد داشت. جنگ  ناتو در لیبیا و سرنگون کردن سرهنگ قـذافی در سنبله ۱۳۹۰ ( اگست ۲۰۱۱ ترسایی) را مداخله‌ای آزادی‌ خواهانه نشان می‌دادند که اقـدامی نتیجه ‌بخش بود! قدرت‌های غربی مفهوم و معنای قطعنامه سازمان ملل متحد درباره حفاظت از غیرنظامیان را به میل خود تعبیر و تفسیر کردند، شهر سِرت را به خرابه تبدیل کردند، پاکسازی قومی در مقیاسی گسترده صورت گرفت، و هزاران غیرنظامی کشته شدند؛ اما همه اینها را به نام یک آرمان شریف و البته بدون خسارت وارد شدن به نیروهای ناتـو انجام دادند. این بار دیگر جورج بوش و تونی بلر نبودند که دست به چنین اقدام‌هایی می‌زدند؛ این باراوباما بود و کامرون و سارکوزی.  مردم به‌اصطلاح « آزاد » شدند، دیکتاتور کشته شد، و از یک کشتار جدی جلوگیری شد، ظاهراً بدون اینکه سربازی پا به خاک لیبیا بگذارد. حتا سال پیش، نخست ‌وزیر انگلستان هنوزادعا می‌کرد که آنچه درلیبیا صورت گرفت ارزشش را داشت واینکه انگلستان در « هر گام از این راه » در کنار لیبیایی‌ها خواهد بود. اما سه سال پس از آن پیروزی ادعای ناتو ، لیبیا امروز بار دیگر به سوی یک جنگ داخلی کشیده شده است.

در چند روز گذشته جنرال حفتر، جنرال لیبیایی که پیوندهایی با سیا دارد، برای دومین بار درسه ماه گذشته دست به کودتا زد تا به قول خودش کشور را از دست « تروریست‌هـا » و اسلامگرایان نجات دهـد. نیروهای زیرفرمان او دو روز پس از آنکه در یک عملیات نظامی تهاجمی علیه پایگاه‌های شبه ‌نظامیان در بنغازی دست به کشتاری زدند که ۸۰ قربانی گرفت، روز پنجشنبه اول جوزا به مجلس ملی کشور در ترابلس ( پایتخت لیبیا ) حمله کردند. پس از این حمله، لوی درستیزارتش لیبیا از نیروهای شبه‌ نظامی اسلامگرا خواست که در آستانه انتخابات پیش رو، از دولت آن کشور دفاع کنند. لیبیا که اکنون کشوری دراشغال شبه ‌نظامیانی است که بسیار پرقدرت تر از نیروهای رسمی کشوراند، انواع تفرقه‌های ملی و قومی در آن بیداد می‌کند  و مدام در معرض مداخله‌های خارجی قرار دارد، در آنجا احتمال بروز یک مناقشه تمام عیار هر روز به‌ سرعت افزایش می‌یابد. اینها برخوردهای وحشیانه و بی ‌رحمانه‌ ای است که از زمان عملیات به‌اصطلاح « آزادسازی » ناتو در لیبیا ، همین اواخر رخ داده است، و الّا در این سه سال ویرانی و کشتار کم نبوده است. از جمله: بمب‌گذاری‌ها، ترور افراد، ربودن نخست ‌وزیر، تصرف پایانه‌ های نفتی توسط جنگ ‌سالاران، بیرون کردن ۴۰ هزار لیبیایی از خانه و کاشانه‌ شان که بیشترشان هم سیاه‌ پوست بودند، و فقط در یک مورد، کشتن ۴۶ تظاهرکننده در خیابان‌های ترابلس، که البته دولت‌هایی که در ظاهر برای حفاظت غیرنظامیان به جنگ لیبیا رفته بودند به‌کل بر آن چشم بستند! غرب در واقع از فرصت مداخله در لیبیا برای مهارکردن بهارعربی سود جست. قدرت نظامی هوایی ناتو درحمایت از شورشیان لیبیا موجب شد که شمار کشته‌ها ده برابر شود، ولی البته این مداخله نقش تعیین کننده‌ای در جنگ داشت، به طوری که هیچ نیروی نظامی یا سیاسی یک‌پارچه‌ای نبود که بتواند خلأ قدرت را پس از سرنگونی قـذافی پر کند. سه سال بعد از آن روزها، اکنون هزاران تن بدون محاکمه در بازداشت به سرمی‌برند، هرگونه صدای مخالفی را به‌ شدت سرکوب می‌کنند، و نهادهای دولتی در مرز از هم پاشیده گی قرار دارند. اما امریکا و بریتانیا همچنان مشغول آموزش دادن نیروهای نظامی لیبیا هستند تا اوضاع را کنترل کنند. جنرال حفتر پیش از سرنگونی قـذافی رییس شاخه نظامی « جبهه رهایی ملی » بود که از سوی سازمان سیا پشتیبانی و تغذیه می‌شد. درست پیش از تازه ‌ترین اقدام حفتر به کودتا، دولت « دوست » (یعنی امریکا ) تفنگداران دریایی خود را به شهر سیسیل (ایتالیا)‌ فرستاد که آماده بودند در صورت لزوم در اوضاع پس از کودتا مداخله کنند. جان کری وزیر امور خارجه امریکا نیز قول داده است که در زمینه « امنیت و مبارزه با افراط گرایی » به لیبیا کمک خواهد کرد. از سوی دیگر،‌ عربستان و امارات متحد عربی هر دو آشکارا از حفتر پشتیبانی می‌کنند، همان‌طور که از جنرال سیسی، رهبرکودتای نظامی در مصر حمایت می‌کنند. اسلامگرایان مصر که شمار زیادی از آنها در خود مصر سرکوب و زندانی و کشته شده‌اند، و نیز سیسی و پشتیبانانش درکشورهای خلیج فارس، همه گی مصمم‌اند که از شکل‌ گیری قدرتی یکپارچه درکشور سرشار از نفت لیبیا جلوگیری کنند. نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر آنکه جنرال سیسی، که شکوه‌اش این است که « غرب » پس از سرنگویی قـذافی نتوانست اوضاع لیبیا را مهارکند، در صدد است که از بحران لیبیا استفاده کند و نیروهای خودش را به آنجا گسیل کند. ولی باید گفت که امروزه فقط لیبیا نیست که در منجلاب ناشی از مداخله  ناتو  دست و پا می‌زند. پیامدهای منفی جنگ لیبیا اکنون به سراسر افریقا گسترش یافته است، و همه کشورهای روی نوار موسوم به « ساحل » و فراسوی آن را نیز بی ثبات کرده است. (نوار ساحل ؛ منطقه‌ای است به پهنای ۱۰۰۰ کیلومتر و درازای ۵۴۰۰ کیلومتر که از شرق تا غرب افریقا در شمال شاخ افریقا امتداد دارد.) افراد قوم طَوارِق که برای قـذافی جنگیده بودند، پس از سرنگونی قـذافی به کشورمالی بازگشتند و مقدارزیادی تسلیحات را ازلیبیا با خود به مالی بردند. چند ماه بیشتر از ورود این قبایل مسلح به مالی نگذشته بود که بخش‌های شمالی این کشور جولانگاه جهادگران اسلامی و دستخوش شورش‌های مسلحانه تمام عیارشد. همین وضع بهانه‌ای شد برای مداخله نظامی نیروهای فرانسوی در سال گذشته که امریکا و بریتانیا نیز از آن پشتیبانی کردند. اما تاثیر آنچه درلیبیا اتفاق افتاد از این بسیار فراتر است. یکی از گروه‌های مسلحی که از غارت گسترده تجهیزات نظامی و سلاح‌های سنگین قـذافی بهره برد، همین گروه معروف به « بوکو حرام »‌ است. اسم این گروه تندرو اسلامی « جماعت اهل سنت برای دعوت و جهاد » است و شعار آنها « بوکو حرام »  است که به زبان محلی یعنی « آموزش نوین حرام » است. یکی از علت‌های گرایش به این فرقه بنیادگرای تروریستی نیجریه‌ای، که ماه پیش ۲۰۰ دخترمدرسه‌‌ ای را ربود و درشش ماه گذشته بیشتر از ۱۵۰۰ نفر را کشته است، فقر و سرکوب وحشیانه دولتی و خشکسالی در منطقه مسلمان‌ نشین شمال نیجریه است. ولی مثل همه ‌جای دیگر در افریقا و خاورمیانه، هرگونه مداخله خارجی فقط منجر به گسترده ‌تر شدن حیطه جنگ و ترور، یا تکرار به‌اصطلاح « جنگ علیه ترور » می‌شود. دراین مورد نیز مقابله با آدم‌ ربایی جنایتکارانه « بوکو حرام » منجر به آمدن نیروهای نظامی امریکایی ، بریتانیایی و فرانسوی به منطقه نفت‌خیز نیجریه شده است، درست همانطور که بحران سال پیش در کشور مالی به استقرار پایگاه پهپاد نظامی امریکا در نیجر، در همسایگی مالی منجر شد.
اکنون نیروهای مسلح امریکا همراه با قدرت‌های استعماری کهن فرانسه و بریتانیا در ۴۹ کشور از ۵۴ کشور افریقایی درگیر مداخله و سرگرم زیر و رو کردن دوباره این قاره‌اند. آنها در مقابله با رشد سریع اقتصادی چین، دنبال تامین منابع طبیعی و گسترش نفوذ خود هستند، و حضور نظامی گسترده و فزاینده آنها برای محافظت از منافع‌شان، موجی از ترور و ناآرامی را دراین قاره دامن زده است. همانطور که در لیبیا رخ داد، چنین وضعی پس ‌ضربه‌های خاص خود را به دنبال خواهد داشت.

صم

* http://www.theguardian.com/commentisfree/2014/may/22/coups-terror-nato-war-in-libya-west-

intervention-boko-haram-nigeria

 

 بامداد ـ دیدگاه ـ۱۴/۲ـ ۱۰۰۶