پیشنهاد به کاندیدان مطرح در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان

 

داکترآرین

 

انتخابات شکل از مبارزات سیاسی است که نتیجه آن پیوند مستقیم با رای مردم و سازمان سیاسی استواری دارد که از کاندید مشخص پشتیبانی می کند.

انتخابات واقعی در شرایط آزاد، با اندیشه آزاد، در کشور آزاد، با رای آزاد و در کارزار آزاد انتخاباتی امکان پذیر است، جاییکه قانون و حاکمیت آن به نورم های زنده گی اجتماعی – سیاسی مبدل شده باشد.

انتخابات یک عمل فورمالیتی نیست و نمی تواند جدا از اراده و خواسته های مردم صورت بگیرد، انتخابات گسترده ترین شکل تحقق حقوق سیاسی و مدنی است که خلقهای یک کشور بطور همگانی از پیرو جوان، از مردو زن، از تمام ملیتها و ادیان از سراسر کشور در آن سهم می گیرند، زمانی این سهمگیری فراگیر می باشد که اکثریت مردم به آن باور داشته و خود را صاحب حقوق سیاسی و اجتماعی دانسته و مالک میهن خویش بدانند.

انتخابات چال، فریب و دروغ نیست، با دروغ بسیار آسان میتوان به قدرت سیاسی رسید، اما با دروغ نمیتوان قدرت را حفظ کرد.

انتخابات صداقت، شجاعت و واقعیت است، ایمان به توده های مردم، باور داشتن به پیروزی و تکیه بر قدرت و توانایی خویش است.

انتخابات پنهان شدن در عقب دین، مذهب، ملیت، زبان و اتکا بر بیگانه گان نیست.

انتخابات پروسه ایست که نمیتواند جدا از شرایط بین الملی بوده و برکنار از تقاضای زمان باشد و یا در جهت مخالف روند زنده گی حرکت نموده و جامعه را به قهقرا و عقب برگرداند.

آشکار ست که تدویر چنین انتخابات مردمی فقط در کشورهای دارای دموکراسی امکان پذیر است، در حالیکه در افغانستان مردم را شرایط تلخ روزگار به میدانهای انتخاباتی می کشاند، که ناچار با فروش رای اعتماد خویش  به خود، به میهن خود و به خدای خود دروغ بگویند، زیرا شرایط طوری آمده که خوشبختی برای مردم به رویا تبدیل شده و جوانه های امید به آینده و نشاط، کار و سازنده گی در آتش جنگ و انتحار میسوزد، غربت و بیچاره گی غرور سی میلیون انسان افغان را به بازی گرفته، احتیاجات ابتدایی و نان برای زنده ماندن مردم را در گرو خویش،  ذلیل و ذبون ساخته است و هرلحظه به گروهی نیازمندان و گرسنه گان افزوده میشود، کودکان از بی نانی فریاد میزنند و بسیاری از آنها از فرط فقر و مرض روی دستان مادران شان آخرین نفس های خود را می کشند، پیرمردان و پیره زنان به حالت وحشت انگیزی لاغر و نزار در جاده های شهرها دست به گدائی نشسته وبه زحمت لقمه نانی بدست می آورند، دهشت و وحشت سراسری گردیده و افغانستان به جهنم مبدل شده است، اما در آنطرف دیگر:

-  گروهی شریری که خود را مدافعین اسلام و شرعیت معرفی می کنند آزادانه در نقاط مختلف کشور در گشت و گذار سرگرم تبلیغ و توطه و تحریم انتخابات اند و شبخون مسلحانه را در سرمیپرورانند.

-  جمعی با جاسوسان و سفارت خانه های خارجی جلسات و دیدار های مرتب دارند و خوشدلانه به کمک و همکاری آنها در پیروزی انتخاباتی چشم دوخته و دل بسته اند.

-  بنیاد گرایان افراطی در اوج آماده گی برای غضب قدرت سیاسی اند و نیروهای ملی، مترقی و معتدل از هم گسیخته و با سوی ظن نسبت به یکدیگر می نگرند.

-   روشنفکران دگراندیش، قلم بدستان صادق، جامعه مدنی، احزاب مترقی و معتدل خاموش اند، اما  برنامه سازان مغرض و  مزدور از تلویزیون های افغانی در خارج کشور علیه کاندیدان مطرح تبلیغ نموده و هوشیارانه با تخریب و بد گویی تمام کاندیدان زمینه را برای برگشت طالبان آماده می سازند.

-  نیروهای امریکایی و ناتو برای بازگشت از افغانستان آماده گی می گیرند، اما دولت بر عدم امضای توافقنامه امنیتی پافشاری دارد.

-   در حالیکه نقش اساسی و تعین کننده را در هر انتخابات توده های مردم دارد، اما دشمنان دموکراسی و انتخابات به خصوص از تلویزیون های خارج کشور زیرکانه تلاش دارند تا از اشتراک مردم در انتخابات جلوگیری نموده، انتخابات را نمایشی جلوه داده و رئیس جمهور را از قبل تعیین شده تبلیغ میکنند، به این مفهوم که امریکا را بی اعتنا به اراده مردم افغانستان معرفی کرده و به دست کاری در صندق های رای محکوم مینمایند.

-  مردم و قوای مسلح افغانستان آماده مبارزه با شرر افگنان و تجاوزگرانند و حاضر به قربانی در راه برقراری صلح و امنیت دایمی میباشند، اما دستگاه ریاست جمهوری افغانستان به مثابه یک دستگاه پراگنده، دارای مواضع سست در مقابل متجاوزین، با توصل به سودا و معامله به قدرت رسیدن طالبان را تدارک میبیند.

-  کشور از تب بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در خود می سوزد و مردم در هراس و وحشت زده از آینده نگرانند، اما چپاولگران دولتی مصروف آخرین دستبرد ها میباشند.

-   کاندیدانی که برنامه های مترقی دارند و میخواهند با فساد و عقب گرائی مبارزه کنند، ناچار و باید به ایتلاف چپ مراجعه میکردند، زیرا برنامه های مترقی و دموکراتیک بدون به مبارزه کشاندن دوباره عناصر دموکرات و ترقی خواه، واقع گرایانه نیست و عملی نمی گردد، اما کاندیدان بنیادگرا وتلویزیونهای روز مزد خارج کشور که ازحقانیت تاریخی نیروهای چپ و مترقی بیم دارند از آن سو استفاده نموده بدون اخلاق و عفت زبان به حملات بی اساس جهت بی اعتبار ساختن کاندیدان مطرح یاوه سرایی می کنند و بازهم به دستور دستگاهای شیطانی بیگانه به قدمهای طالبان زر افشانی می کنند.

-  بعضی از کاندیدان در برنامه ها و آرزو های شان آنقدر مبالغه مینمایند که مبارزات انتخاباتی را به افراط کشانده و بی محتوا ساخته اند و تعدادی از کاندیدان بنابر تکالیف عصبی، تنبلی و ترس از به هدر رفتن پول های شان میدان نبرد را ترک کرده اند.

-  شرایط جهانی طوری است و امکانات آن وجود دارد، که امریکا از امضای توافقنامه امنیتی با افغانستان صرف نظرنماید، زیرا به عوض اینکه از خدمات آنان سپاسگذاری شود و مانند سربازان انترناسیونالیست شوروی بازگشت آنان با دسته های گل قدردانی گردد، گستاخی بجای رسیده که حاکمیت فعلی افغانستان قوای نظامی امریکا و ناتو را به اشغال و دشمنی با مردم افغانستان محکوم مینماید، آنچه که از مردم با سپاس میهن ما بعید بنظر می رسد و خطرناک تر از همه اینکه پرداخت حساب از اشتباهات این حاکمیت بی مسوولیت  در آینده،  تنها و تنها بدوش مردم زحمتکش افغانستان خواهد بود.

در چنین شرایطی چه باید کرد؟  در یک جمله اگر بگویم باید افغانستان را نجات داد، زیرا در این انتخابات حرف بالای آن نیست که «کی» پیروز ویا برنده می شود، در این انتخابات حرف برسر نجات افغانستان است.

 بدین ترتیب ضرورت است تا پوینده گان راه ترقی با مبارزان مسلمان عدالت خواه و واقعی در یک ایتلاف وسیع، متحدانه برای ساختمان جامعه نوین  و افغانستان آزاد و سربلند دوش به دوش و شانه به شانه مصممانه گام به جلو بگذارند.

نگارنده اولین گام در این راه را در ایتلاف چند کاندید مطرح می بیند، که به اساس یک میکانیزم منصفانه، عملی و واقعبینانه صورت بگیرد. آنچه را که دشمن نمی خواهد و کوشش دارد تا در این میان تفرقه انداخته و از این ایتلاف جلوگیری نماید.

باید به یاد داشته باشیم که در شرایط اساس، دشوار و پیچیده سیاسی و نظامی کنونی تنها تصمیم بجا و عمل به وقت باعث نجات افغانستان میشود.

این انتخابات نقطه عطفی در تاریخ میهن ما خواهد بود- اگر با پاهای توده های مردم حرکت نماید و با دستان چند تن از کاندیدان مطرح گره بخورد، اگر اختلافات را نادیده بگیرند و اشتراکات شانرا محکمتر سازند، اگر به مردم تکیه زنند، حرف های شانرا آزادانه بیان و اراده مستقل خود و خواسته های خلق را شکل بدهند، اگر شالوده ایتلاف را منافع مردم همکاری دوامدار بخاطر ساختمان یک افغانستان مستقل، آزاد، آباد و فارغ از بی عدالتی ها و نابرابری های اجتماعی تشکیل بدهد. اگر از تهدید و شانتاژ نترسند به واقعیت زنده گی و زمان تن در بدهند و با سربلندی و افتخار صف خویش را روشن کنند و صریحا اعلام نمایند که برای دفاع از منافع ملی افغانستان راهی جز اتحاد و ایتلاف وسیع وجود ندارد، اگراحزاب و سازمانها و شخصیتهای مستقل سیاسی و اجتماعی برای مقابله انتخاباتی سازمان یافته برخاسته و با تکیه به اقدامات قانونی و مسالمت آمیز با استفاده از تمام وسایل مردم را به حرکت آورده و آماده رای دهی نمایند و کارزار انتخاباتی را از این شکل کنونی که به « بازار قیامت » و « فاتحه خوانی ها » میماند بیرون کنند، اگر بخاطر جنگ آماده گی بگیرند، می گویند « اگر صلح میخواهی باید برای جنگ آماده گی گرفت » آشکارا می گویم که طالبان توانایی ده روز جنگ را در مقابل دولت و مردم افغانستان ندارند، اما جنگ ما با شیطان و دستگاهی شیطانی است که هرگز از منافع ملی خویش درارتباط با افغانستان دست نمی کشد و این حق مسلم هر کشوری است و ما نباید تمام گناهان و خرابکاری های خود را بگردن دیگران بیندازیم، میخواهم تفهیم نمایم و روشن سازم که جنگ ما با لشکرشیطانی در این میدان نبرد، ایتلاف ماست و ایتلاف در این جنگ عادلانه جواز پیروزی ماست.

 در غیر آن تاکید مینمایم که یک کاندید پیروز و برنده حتا اگر با قیمت جان خود هم بخواهـد نمی تواند در مقابل تجاوز دشمنان افغانستان مبارزه، مقاومت و پایداری نماید، چرا؟ پاسخ این پرسش ساده است و آن این است که: آماج اصلی دشمنان مردم افغانستان ریختن نفت روی آتش نفاق و دو دستگی و بالا کشیدن شعله های جنگ در کشور ماست، تازه نگهداشتن زخمهای کینه و دشمنی میان وطن پرستان چپ و مردم کم سواد و بی خبرما، میان ملیتها و زبانهای مختلف، میان مناطق مختلف افغانستان، آنها را آسان تر به اهداف شوم و غیر اسانی شان می رساند، به همین جهت است که موج دشمنی و مخالفت با کاندیدان مطرح دریک زمان و از همه سو آغاز شده است، از یک طرف برنامه سازان تلویزیونهای افغانی در خارج کشورکه به قهرمانان حملات بی بندوبار علیه کاندیدان مطرح ریاست جمهوری تبدیل شده اند و جالب این است که سنگ میهن پرستی را هم به سینه می کوبند و از جانب دیگرافراطیت مذهبی که بی باکانه دروغ می گویند و خود را مسلمان هم معرفی می کنند و بلاخره دستگاهای شیطانی خارجی که توسط دو نیروی مزدور خود که در بالا یاد شد، شب و روزتلاش می کنند، نقشه می کشند، توطیه می سازند و می خواهند انتخابات را به مضحکه کشانیده، خدشه دار ساخته، مختل و حتا از ادامه و تدویر آن جلوگیری نمایند و اگر موفق نشدند گزینه دیگر  استخدام آدم کشان و شرر افگنان حرفوی است که در آینده بر ضد کاندید پیروز و برنده استفاده نمایند و رئیس جمهور قانونی کشور را بنام کافر و ملحد ویا کدام نام دیگر که به مود روز برابر باشد متهم نمایند.

این یک پیشنهاد ساده لوحانه نیست، بلکه ضرورت لحظه کنونی بوده و پیروزی مردم افغانستان درگروی حرکت جدی به سوی اتحاد و همکاری همه نیروهای وطنپرست و ترقی خواه، تمام روحانیت مسلمان و مترقی صرف نظر از هر گونه تفاوتهای فکری و سیاسی، مذهبی و زبانی در یک ایتلاف وسیع است، قابل درک و هضم است که بخاطر وطن و مردم باید از چیزهای گذشت و چیزهای را هم قربانی داد.

این ایتلاف نه تنها ضرورتی است بخاطر تحکیم و همبستگی مردم ما در مبارزه علیه دشمن مشترک، بلکه باعث سهم گیری تمام اقشار و لایه های جامعه از ملیتها و ادیان و مذاهب مختلف در رهبری جامعه می گردد و ازجانب دیگر ایتلاف کاندیدان مطرح مورد پشتیبانی جامعه جهانی، امریکا و ناتو نیز قرار می گیرد، زیرا فقط در موجودیت یک دولت قوی در افغانستان، میتوان از دستاوردهای یک دهه گذشته که با قربانی و ریختاندن خون فرزندان شان برای افغانها به ارمغان آورده اند پاسداری کرد و آنرا حفظ نمود، رشد و تکامل داد.

بامداد ـ دیدگاه ـ۱۴/۲ـ ۱۰۰۳