کشمکش های حامد کرزی رییس جمهوراسلامی افغانستان با  اوباما رییس جمهور اضلاع متحده امریکا افشا شد

 

نوشته : رستمی

دراین اواخر مناسبات میان دولت اضلاع متحده امریکا و جمهوری اسلامی افغانستان برای امضا موافقتنامه امنیتی میان افغانستان وامریکا ، با ابراز اتهامات لفظی جانبین، فضای بی اعتمادی وعدم ثبات سیاسی را،بوجود اورده است . حامد کرزی دوپای را دریک موزه کرده که تا امریکا پیشنهادات وی را مبنی بر « عدم عملیات های نظامی خود سرانه وتآمین امنیت درافغانستان، تعهد نسپارد ،  حاضر به امضای قراردادامنیتی نخواهد شد .» اما دولت امریکا حاظر نیست که براین پیشنهادات به موافقه تن دهد. سرنوشت نهایی این توافقنامه تاریک و نامعلوم میباشد.  در این مخالفتهای حامد کرزی  بر بنیاد منافع مردم افغانستان خواستار تأمین بدون چون چرای  صلح درکشور با همکار ی دولت اضلاع متحده امریکا ازطریق فشار بالای حکومت پاکستان  وحاضر نمودن طالبان به صلح دایمی درکشور، میباشد . تا این پیشنهادات ازجانب امریکا قبول نگردد حاضر به امضای ان نیست. امادر جریان این بگو مگو دراین اواخرکتاب خاطرات رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین امریکا به نشر رسیده که مدعی اینست : رییس جمهور امریکا اوباما بوسیله نماینده خاصی خویش ریچاردهالبروگ در جموری اسلامی افغانستان برای ناکامی حامد کرزی به حیث رییس جمهوردر انتخابات ۲۰۰۹ مداخله داشته است. تا حامد کرزی برنده انتخابات ریاست جمهور درافغانستان نه شود.تمام جریانات که نمایانگر مداخله دراین فرایند شده است واضحاً افشا گردیده است. ازسوی دیگر رییس کمیسون ومعاون اسبق انتخابات ریاست جمهوری برای سال ۲۰۰۹ از طریق وسایل اطلاعات جمعی  اقایان لودین ونجفی زاده سابق وزیر درکابینه حامرکرزی اعتراف نموداند که همچو مداخلات ازجانب ریچارد هالبروگ صورت گرفته  وبه انها صریحاً گفته شده بود که اتنخابا ب را به مرحله دوم برده که تا از انتخاب حامد کرزی به حیث رییس جمهوری افغانستان جلوگیری شود.

این واقعیات یک باردیگر ریاکاری هردو کشور را درقبال سرنوشت سیاسی واقتصادی افغانستان وتحقق فراشد صلح درکشور نشان میدهد. هردو بخاطر منافع خود علیه یکدیگرقراگرفته وراه راه برای دشمنان داخلی وخارجی بالخصوص همسایگان ما پاکستان وایران ازاد گذاشته وانهادراین فرایند  برای حفظ جایگاه خود طالب امتیازات مادی ومعنوی از جانب امریکا وافغانستان میباشند .به گفته مردم ما « اب را خیت نموده ماهی میگیرند». چنانچه دراین کارزاردیده شد که دولت پاکستان وطالبان نه تنها مواضع انها ضعیف وبی ثبات نگردید ه بلکه دوچند ازلحاظ کیفی وکمی نسبت به گذشته قویتر شده  وعملیاتهای نظامی خودرا رادر نقاط مختلف  کشور تشدید بخشیده اند. سیاستها دورنگ دولت امریکا  ،برای حامدکرزی که از«  قبل معلوم بود»  زمینه ساز این شد تا بدون هراس و بی پرده از سیاست های امریکا انتقاد گرده وتحت نام «  منافع افغانستان» ازعدم امضای قرارداد امنیتی انتقام خود را از اقای اوباما بگیرد .مردم را در حالت سر درگمی وانتظار ، قرار دهید.  اقای کرزی نه بخاطر « میرویس جان» پسر خوداشک میرخت.  بلکه برای عدم اشتراک دردولت اینده افغانستان  بوده که از غارت وچپاول ثروت ملی کشورمحروم میگردد.!    

مناسبات امریکا وپاکستان نطربه رفت و امد وملاقات نماینده گان دوکشور وکشور عربستان سعودی  دراین اواخر دال براین است که ، پاکستان ارزو دارد ، تا امتیازاتی که  امریکا  مبنی برتاسیس  پایگاهای نظامی برای افغانستان درنظرداشت به اختیار پاکستان قرار دهید و تا بتواند ،ازطریق همسایگی  سرحدات جنوبی با پاکستان ، افغانستان را برای تحقق اهداف استراتیژیکی خویش تحت کنترول داشته باشد. ویا دراینده بتواند که با دریافت مهره های بهتر وخوبتر بازهم بطور مستقیم به اهداف خود موافق شود. جان کلام دراین است پاکستان این شیطان بزرگ منطقه یکباردیگر میخواهد تا  طالبان ــ پبکار جویان حقانی وحزب اسلام گلبدین  رابه قدرت رسانید ه واز اینطریق منافع شوم خودرا بالای دولت اینده کشور که بوجود می اید تامین نمایند. با این طرح یکبار دیگر افعانستان درقهقرای تحجر بنیادگرایی قرار گرفته وتمام دستاوردهای ۱۱ ساله نهادهای مدنی افغانستان به بادفنا میرود. یکباردیگر ابر سیاه غم انگیز وبلیه دار بالای اسمان ابی کشور چیره خواهد شد.  پاکستان بمثابه « ژاندارم منطقه » برای منافع تامین خانواده سعودی ها ی عرب وگروپهای رادیکال اسلامی درمنطقه تبدیل خواهد شد. این رویکرد خطر جدی برای مداخله به کشورهای اسیای میانه  از طریق سرحد شمالی  غرض غارت گردن ثروتهای پتروشیمی این کشور ها خواهد بود. این تلاشها بازهم افغانستان را بسوی عقده گشاییها،  خودخواهی وبلند پروازی های بیجا کشانیده که عواقب بزرگ تاریخی در قبال خواهد داشت.  تاریخ  شاهدهمچو رویکردها بوده که باعث ، تراژیدهای مدهش بشری وتباه کننده درکشور ما گردیده است. طوریکه علمای جامعه شناسی گفته اند:« سیاست هم علم است وهم هنر. علم است، زیرا باید قوانین وقواعد وساختار وتاریخ انرا اموخت. هنر است ، زیرا برای سیاستمدار،دولتمرد یا دولتمدار شدن قریحه وموهبت ویژه ای در بایست است مانند شم، زیرکی، پویایی ، سرعت انتقال،نهان بینی ، خویشتنداری وامثال ان که جزاء مختلف این قریحه سیاسی است.»

شوربختانه دشواری های کنونی کشور ما ناشی از سرگشتگی در عرصه های مختلف زنده گی مردم است. سیاست که با سمت گیری عمومی تکامل تاریخ جامعه معین نباشد وبا ان در تضاد باشد. هراندازه که عوام فریبانه باشد روبه شکست است . هسته مرکزی سیاست اقتصاد  وپوست ان سیاست میباشد.   

۱۲جنوری ۲۰۱۴ 

 دیدگاه ـ بامداد۱۴/۳ـ ۱۳۰۱