نزده سال حضور نظامی، بازگشت به نکته صفری

 

صمد کارمند

افغانستان نزده سال حضور نظامی ناتو و امریکا را تجربه کرد، در این نزده سال یک تریلیون دالر که معادل یک هزار میلیارد دالر می‌شود به مصرف رسید تا ماشین جنگ در گردش باشد، این حضور صدها هزار کشته بجا گذاشت که بیش از ۲۵۰۰ تن آن را شهروندان امریکایی تشکیل می‌دهد.

 هدف حضور چه بود ؟

 شکست القاعده، سرنگونی رژیم طالبان و پایان تروریزم درافغانستان.

 پس از نزده سال آن اهداف به کجا رسید و افغانستان در کجای تمدن جامعه بشری قراردارد؟

حادثه یازده سپتامبر ۲۰۰۱، یک باردیگر امریکایی‌ها را متوجه افغانستان ساخت آنان عقیده داشتند که حوادث‌ تروریستی ۱۱ سپتامبر از افغانستان آن‌هم توسط القاعده تنظیم و رهبری شده، پس باید آنجا رفت و ریشه‌ های تروریستان را قطع کرد تا جهان غرب و درپیشاپیش آنان امریکا در صلح و امنیت زیست کند. درآن موقع برای امریکا اولویت، جنگ در افغانستان و از بین بردن پایگاه‌های القاعده و طالبان را تشکیل می ‌داد، نه دولت سازی و یا آوردن دموکراسی وعدالت درافغانستان.

دولت امریکا بنا بر تصمیم و فرمان رهبران خودشان به افغانستان لشکر کشی کرد، در چند روز موفق شد رژیم طالبان را شکست دهد و بتواند پا فراتر گذاشته لانه ‌های القاعده را نشانی و از بین ببرد، با از بین رفتن رژیم طالبان خلای سیاسی و قدرت به وجود آمد که بن اول زمینه شد برای حاکمیت موقت زیر نظر حامد کرزی. بن اول آغاز درست برای تهداب دولت سازی افغانستان نشد بر عکس از آن کنفرانس به بعد افغانستان وارد نظامی شد که اساس آن را فساد، تقلب، نبود قانونیت و رشوه تشکیل می ‌دهد که با دو دور ریاست جمهوری حامد کرزی ادامه یافت و آن تهداب کج را حکومت غنی کج ‌تر ساخت تا اینکه با نتیجه تقلب و ادامه فساد زنده گی سیاسی ‌شان را ادامه می‌ دهند و گویا مدافعان جمهوریت و عدالت ‌اند.

 امریکایی‌ها در کنارمنافع نظامی ‌شان بیشتر به منافع اقتصادی خویش در منطقه توجه داشتند و دارند به همین منظور از گذشته‌ های دور علاقه‌ مند حضور نظامی خویش در حوزه افغانستان و منطقه بودند تا اینکه به بهانه حادثه یازده سپتامبر و مبارزه با تروریزم وارد افغانستان شدند تا بتواند منافع کلان اقتصادی و سیاسی خویش را تحقق دهند.

 نزده سال حضور امریکا چه دستآورد داشت؟

ـ طالبان که هدف اساسی بودند نه ‌تنها شکست نخورند بلکه برخلاف دیدگاه قبلی که تروریستان نامیده می‌ شدند درصحنه سیاست و قدرت آورده شدند، هویت ملی و جهانی برایشان داده شد تا جایی که امریکا پس از نزده سال جنگ با طالبان، با آنان توافق نامه صلح را امضا و رسماً طالبان را منحیث یک جریان و حرکت سیاسی قبول و شامل سیاست و قدرت می ‌نمایند.

ـ طی این مدت کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر رشد کرد که بزرگ ‌ترین عرصه درآمد های پولی مافیای داخلی و خارجی را تشکیل می دهد، بیش از دونیم میلیون شهروندان افغانستان که بخش بزرگ آنان را جوانان و زنان تشکیل می ‌دهد معتاد به مواد مخدر شده ‌اند.

ـ نظام ایجاد شد، قانون اساسی تدوین و تصویب شد اما نظام برپایه فساد، رشوت، خیانت و تقلب با بدترین چهره‌ها سوق و‌ اداره شد، حکومت درحد سرپرست‌ ها که خود زمینه کلان برای فساد است ادامه یافت، پارلمان که باید خانه مردم و مرکز فکر جامعه باشد به مرکز بدترین‌ها تبدیل شد تا جایی که امروز پارلمان دگر اعتبار مردمی و شایسته سالاری را ندارد. نظام افغانستان شاید از جمله انگشت شمار نظام‌ های باشد که پیوسته قانون را زیر پا نموده و فراقانونی عمل نموده است.

 ـ نزده سال اخیر به بحران فرار و مهاجرت نکته پایان نگذاشت برعکس فرار و مهاجرت جز آرزوی هر شهروند شد صدها هزار، افغانستان را ترک نمودن تا بتوانند در زیر سقف بیگانه گان در فضای امن زیست و کار نمایند در پیشاپیش این همه مهاجرت‌ ها جوانان قرار دارند، به نیرو و توان جوانان به خاطر آبادی وطن کمتر توجه صورت گرفت.

ـ نزده سال گذشته اتحاد و همدلی اقوام را شکسته ‌تر ساخت، نفاق‌ های قومی، زبانی و سمتی چاق‌ تر شد تا جایی که زنده ‌گی باهمی را رنگ و رونق دگر داد و تقابل‌ها را بیشتر ساخت.

بدون شک از آزادی‌های شهروندی، آزادی بیان و رسانه‌ ها و آزادی‌ های جامعه مدنی و زنان سخن زده می ‌شود اما این همه زیر سایه ده‌ها شکست و ریخت دگر چندان پایدار معلوم نمی ‌شود.

 می ‌توان نتیجه گرفت که با وجود سرازیر شدن میلیاردها دالر در زنده گی مردم تغییرات ژرف به وجود نیامد، فقر بیشتر شد چنانچه ۹۰ فیصد مردم زیر خط فقر قرار دارند. صلح ‌و امنیت نیامد هنوز که هنوز است مردم در فضای ترور و انفجار زنده گی دارند، مصوونیت فردی و خانواده گی زیر پرسش کلان قرار دارد.

 در نهایت مردم از حالت موجود و حضور ناتو و امریکایی‌ ها دل خوش ندارند، خود را بدتر از گذشته در بحران کلان سیاسی، اقتصادی و نظامی می‌ بینند اما بازهم گذار به دوران سیاه طالبانی را نه ‌تنها تأیید نمی‌ کنند بلکه با یک صدا به طالبان و حکومت فاسد نه گفته خواستار جمهوریت واقعی که در آن آزادی، عدالت، قانونیت و زنده گی باهمی باشد انتظار دارند و خواستار تغییرات مثبت و فعال‌اند.

 نزده سال جنگ، نزده سال کشتن، نزده سال ماتم ‌و درد و در پایان گردش به نکته صفری.

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۸۱۰

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020