در گیرودار منافع امریکا یا چنگ زدن بر ندای آتش بس و دفاع از حق حیات؟

 

بصیر  دهزاد

 

شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا  اخیراْ فراخوان  ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پیرامون آتش بس فوری و سراسری را به نشر سپرد. مقاله هذا توضیحی بر محتوای و ضرورت  این فراخوان میباشد.

 در ماه های بعد از امضای  توافقنامه دولت امریکا با طالبان با آنکه اهداف امریکا، طالبان و استخبارات  پاکستان بدون کدام تغیر و تحول به نفع ملت وحاکمیت ملی، وفاق  و منافع  ملی افغانستان نیست و نبوده است ، جنگ و کشتار اهالی ملکی شدت بی سابقه را کسب نموده است. ملل متحد هم از خواب طولانی پیرامون جنگ افغانستان  بیدار شده و یکبار پهلو زد ه ، این هفته های اخیر جنگ و کشتار توسط طالبان را وحشتناک و بی سابقه خوانده است.

ده ها سال قبل این پیشبینی و نتیجه گیری وجود داشت که مثلث امریکا- طالبان -  دستگاه استخبارات و حکومت پاکستان هم آمیخته با منافع همدیگراند. ما ها که تاریخ زنده چهل ساله کشورهستیم، فاکت های امتحان شده را یکبار دیگر به امتحان میگیریم و بعضی از ما ها به امید های واهی  دل میبندیم.

باید این سوال را مطرح نمود که :

در شرایط کنونی  و ادامه  رنج های بیکران مردم افغانستان ناشی ازچهل سال جنگ و تباهی  کدام ضرورت  بیشترین ارجحیت و تقدم را دارد؟  ، انتخاب بین  پیچیدن بالای امیدهای واهی  ، فریب ، خاک در چشم زدن  و یا  انتخاب  داشتن حق حیات و بلند کردن صدای رسا بخاطر این حق  انسانی و گره زدن توانايی ها  با همدیگر ؟

باید در شرایط  و اوضاع کنونی به این هم اندیشید و مصمم شد که  چگونه همه توان،ا نرژی  و هدفمندی ها رابا هم میتوان گره زد و  گام های متین را دربازکردن جاده  انقلاب امید  گذاشت.   آیا خموشی  و امید های واهی  بدیل  قابل انتخاب اند و یا انتخاب  تحرک و به پا ایستادن برای کسب حق حیات و صدای رسا بخاطر  آتس بس فوری و سراسری؟

چرا این هدف و خواست ملی ، برای کی ، بخاطر کی و  توسط کی؟

 بدون شک ما و ملت مظلوم ما  در برابر چال،  فریب و خاک درچشم زدن مثلث امریکا.-استخبارات پاکستان - طالبان  و سازمانهای تروریستی تحت حمایت و مصئونیت طالبان  و استخبارات  پاکستان یعنی القاعده، لشکر طیبه ‌ ، تروریستان داعشی  و گروه های وابسته از آسیای میانه  قرار داریم.

برای یک استدلال دقیق  بر این موضوع چند فاکت  و دلایل  مبنی برعدم  صداقت  طالبان، استخبارات پاکستان و برای ختم جنگ در افغانستان و سیاست غرض آلود  دولت ایالات متحده امریکا در عقب  آن:

۱ـ شدت  بی سابقه جنگ ، قتل و کشتار توسط طالبان، بعد از امضای یک  موافقت نامه  به اصطلاح صلح و وعده کاذب طالبان برآغاز مذاکرات بین الافغانی.

طالبان که قبل از این موافقتنامه در برآمد های ژورنالستیک شان از دولت  با قاعده وسیع  و سهمگیری تمام نیروهای سیاسی  دریک حکومت لاف میزد، بعد از توافقنامه بکلی  آن حرف ها و وعده ها را با پشت  پا زد و بازهم  ادامه جنگ  و ایجاد امارت اسلامی را مطرح نمود. اکنون که  طالبان در حملات وحشیانه بر خطوط  دفاعی  نیروهای رزمی کشور موفقیت بدست نمی آورد،  روزانه ده ها طفل، زن و مرد  بی دفاع قربانی ماین های کنار جاده میگردند.  نماینده گان طالبان  در کابل  و زیر چتر حمایت دولت و نهادهای  به اصطلاح خیریه شان  بشارت موفقیت  طالبان و شرایط  طالبان را از تلویزیون های داخل افغانستان با لبجند  زمزمه میکنند.  به بیان کوتاه طالبان که به اصطلاح  خود شان  با کفار! کنار آمدند،  کشتن و وحشت و دهشت را در برابر مسلمانان هموطن شان بطور بی سابقه شدت بخشیده اند.

۲ـ  حکومت امریکا از طریق نماینده اش آقای خلیلزاد بیشترین امتیازات را در مذاکرات و پروسه  های بعدی ، تا امروز پیوسته  به طالبان میدهد و خاک بر چشم  ملت  غم و آسیب دیده  افغانستان زده،  با وعده های میا ن تهی  « وعده  وقت گل نی » میدهد .  آقای  خلیلزاد ، به قول مشاور اسبق رییس جمهور ترامپ،   یک کلاه بردار ماهراست و برای ما افغانان  فقط و فقط  یک امریکایی تمام عیار که با مهارت خاص منافع  کوتاه مدت و دراز مدت امریکا در افغانستان را مدیریت میکند، دیگر نباید  آن گروه ا ز روشنفکران  افغان که  در دو سال اخیر شیفته این کلاه بردار شده بودند و او را در محافل خویش  ریکلام میکردند، اکنون  به واقعیت  موضوع پر برده ، خود را به  هیچ و پیچ های وی  دلگرم نسازند،

۳ـ  حکام  امریکایی تلاش دارند تا با کشانیدن پای روسیه در جنگ افغانستان ، تحت بهانه جنگ بر ضد داعش، صفحه جدید جنگ را باز نمایند  و جنگ در افغانستان را طولانی تر  و شدید تر سازند.

۴ـ امریکا  بعد از امضای موافقتنامه  شان با طالبان خواسته و دانسته بیشترین امتیازات را به طالبان و استخبارات پاکستان،  یعنی  تروریستان طالبی، حمایت گران  القاعده، داعش، جیش محمد ، لشکر طیبه، جنگجویان  تروریست  کشورهای آسیای میانه مستقر در پاکستان و افغانستان،  داده است. 

۵- شدت گرفتن  ترورهای زنجیری روحانیون که بر لیه جنگ و خونریزی موعظه میکنند، غیر از عمل تروریستی طالبان  نمی توان  نتیجه گیری دیگری را  وارد دانست.  همچنان  ترورهای سیاسی  فرهنگیان، فعالان جامعه مدنی و حقوق بشرهمان وحشت  طالبی است که  حمایت گران  پاکستاتی و امریکائی شان  فقط بر رسم  یک  برآمد سمبولیک از عقب مایک ، محکومیت  شان را ابراز مینمایند. دولت امریکا ، انگلستان و پاکستان به هیچ وجه  حاضر نیستند تا طالبان و رهبری سیاسی شان را درقطر تحت فشار جدی و قاطع قرار دهند.

۶- وزارت خارجه ایالات متحده امریکا در ایجاد تشنج ، تحریک احساسات و نفاق مذهبی  وقومی ، تضعیف مورال و روحیه اعتماد ،درهر یک مقطع حساس،  گلی را به آب میدهد .

سوال در اینجاست که چرا و روی کدام هدف،  در یک مرحله حساس  تاریخی، سیاسی و امنیتی که زمزمه ایجاد حکومت موقت یکبار دیگر از اینجا و آنجا زمزمه میگردد، باز هم مسایل قومی و مذهبی برای ایجاد تقابلات ، تحریک احساسات و عمیق شدن درزها بالا کشیده میشوند؟

۷- ایالات متحده امریکا عملاْ  طالبان را تحت نام  امنیت مراکز نظامی خویش تمویل میکند، ده ها ملیون دالر ماهانه تحویل طالبان میگردد که طالبان با این پول  قتل میکنند،  مین های کنار جاده  میسازند و با مصونیت مواد انفجاری را از پاکستان به داخل انتقال میدهند.  این خود بیان  تمویل  طالبان در جنگ علیه مردم افغانستان است.

 ۸- به نسبت نفوذ و تسلط ناتو و اخصن ایالات متحده امریکا و انگلستان، نقش دیپلوماتیک ملل متحد و نماینده خاص آن در قضیه افغانستان به صفرتقرب نموده است و گویا در خواب عمیق زمستانی فرورفته است. عملاْ دیده میشود که تمامی  کارهای  این سازمان را ناتو و امریکا  در قبضه گرفته و هرگونه ابتکارات  صلح را  در محاصره خویش قرار داده است و سد گردیده است.

با در نظر داشت فاکت های فوق و بعد از توافقنامه ایالات متحده امریکا با طالبان دیده میشود که ایالات متحده امریکا حاضر به  گذاشتن یک قدم هم در ایجاد فشار بر استخبارات پاکستان  و طالبان توصل نورزیده  در حالیکه این  قدم ها ممکن ،عملی و موثر در  تمکین و تن در دادن به ختم جنگ و افغان کشی و آتش بس فوری و سراسری ، اخصن دادن حق حیات برای مردم افغانستان  میباشند.

این واقعیت تثبیت شده است که رفت و برگشت ها و تمام تلاش آقای خلیلزاد گويی فقط و فقط  به رهایی  مجموع تروریستان طالبی از زندان های افغانستان  متمرکز است  نه به تمرکز بدون قید و شرط و بدون چون و چرا به آتش بس فوری .

ایالات متحده امریکا  در سدد رهايی  تروریستان  است که  به شدید ترین  جرایم  بر ضد انسان  انسانیت  محکوم  و گنهکار اند. به بیان دیگر امریکا برای اهداف و منافع  آزمندانه اش بر رهایی مجرمین و مرتکبین شدید ترین  جنایات جنگی و ضد بشریت یک دولت را با تهدیدات  تحت فشار قرار میدهد، ولی  افراد و سازمانهای دیگر را  بخاطر همان منافع آزمندانه  اش به هیچ  تروریست  مینامد ودرلیست های سیا ه  خویش قرار میدهد.

چرا این فاکت ها و کدام مسایل مبرم را باید ارجحیت باید داد؟

حق حیات اولین واژه و مفهوم  برای انسان و انسانیت در اعلامیه جهانی حقوق بشر و  مقدم ترین مفهوم در اولین مبانی اندیشه حق انسان برجسته گردیده است.

با درنظرداشت اینکه مردم مظلوم کشور دربیش از چهل سال  در نتیجه جنگ  و مداخله از این نعمت  طبیعی و الهی محروم ساخته شده اند و سلب این حق را بیگانه  گان و بوسیله عمال داخلی  و فروخته شده خویش  بر مردم  ما تحمیل نموده اند.

حق حیات و همصدا شدن برای کسب آن سرحد، مذهب و قوم و تبار، حزب و سازمان سیاسی و شخصیت  نمی شناسد و نمی توان برای هم صدا شدن و پیوستن  به بازکردن جاده انقلاب امید  شرایط و محدودیت های مبتنی بر ذوق، سلیقه و ساير تمایلات  را وضع نمود  و ضرورت های اشد امروزی را به فردا های گنگ موکول کرد.

برای  کسب حق حیات  و آتش بس فوری و سراسری  در زیر یک سقف  آمدن یک ضرورت زمانی، یک ادای مسوولیت دینی ، وطنی و یک اجر و ثواب  بیشتر هر وجایب دیگر میباشد.

با ما و اهداف انسانی ما  و بخاطر مردم مظلوم  ما همصدا شوید!

 

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۰ـ ۰۶۰۷

اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 opyright ©bamdaad 2020