هدف پشتیبانی امریکا از اخوان‌المسلمین

 

سمیر امین میگوید: « آن‌ چه ما بعد از انقلاب در مصر و تونس به آن نیاز داشتیم رهایی از خصوصی‌سازی و بناکردن پروژه‌ای ملی و حمایت از آن در برابر پی‌آمدهای منفی جهانی‌سازی است. این چیزی نیست که اخوان از آن حمایت کند... اخوان می‌گوید سرمایه‌ داری مشکل و مساله  نیست، بازار مسله نیست.»

 

گفت‌ وگوی الاهرام با سمیرامین اقتصاددان سرشناس مصر

برگزارنده : پرویز صداقت

سمیرامین در توضیح بسترهای انقلاب مصر در دو سال گذشته می‌گوید: « در آغاز لازم است بدانیم که براساس آماری که بانک جهانی منتشر کرده رشد درآمد واقعی سرانه در منطقه‌ عربی در دو دهه‌ ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ صفر بود، در حالی که درقیاس با آن رشد در شرق آسیا هفت درصد، در جنوب آسیا پنج درصد و در امریکای جنوبی ۵/۳ درصد بود.» تنها افریقای جنوب صحرا طی این دوره هیچ رشدی نداشت. « رشد درآمد سرانه‌ واقعی در منطقه‌ عربی در دهه‌ ۹۰ و طی ۱۰ سال گذشته تاکنون همچنان پایین ترین سطح در جهان بوده و این رشد شامل عملکرد اقتصاد کشورهای ثروتمند نفتی مانند عراق، الجزایر، لیبیا و هفت کشورخلیج مانند عربستان سعودی و امارات هم می‌شود.» در حقیقت، طی این دوره جایگاه منطقه پایین تر از افریقای جنوب صحرا بود.

براساس نظر سمیر امین، « فاجعه‌ اجتماعی » حاصل این وضعیت اساساً پی‌آمد پذیرش سیاست‌های اقتصادی نولیبرالی ( خصوصی‌سازی، کاهش سبسایدی های دولتی، آزادسازی تجارت، انحصارات چندملیتی‌ها، مقررات‌زدایی از بازارهای مالی و جز آن) در جهان عربی است. امین می‌گوید « پس شورش در منطقه رخداد غیرمنتظره‌ای نبود....این تحولات به خاطر دیکتاتوری نبود، بل واکنشی بود در برابر منطق نولیبرالی که طی سال‌ها اجرا شد. اما این شورش‌ها هم در مصر و هم در تونس تغییر در این سیاست‌ها را رهبری نکرد ، بنابراین تغییری واقعی در رژیم، دست‌کم تاکنون، ایجاد نکرده است». امین هشدار می‌دهد که « حاکمیت اخوان‌المسلمین در مصر و حزب نهضت در تونس کماکان همان اصول را به کار می‌برد و بنابراین ما همچنان درقعر فهرست درآمد سرانه‌ واقعی قرار داریم. قرضه ۸/۴ میلیارد دلاری را که صندوق بین‌المللی پول با مصر بر سر آن مذاکره کرده ؛ باید در این چارچوب بررسی کرد . می‌شد انتظار داشت هر دولتی که بعد از خیزش مردمی برسرکار بیاید چنین وامی را رد کند. اما اخوان به لحاظ اقتصادی لیبرال‌اند... آن‌ها صرفاً یک حزب محافظه‌کار نیستند....اخوان مخالف هر افزایشی در دستمزدها یا هر تغییری درحقوق کارگران هستند.»

سمیر امین میگوید: « آن‌چه ما بعد از انقلاب در مصر و تونس به آن نیاز داشتیم رهایی از خصوصی‌سازی و بناکردن پروژه‌ای ملی و حمایت از آن در برابر پی‌آمدهای منفی جهانی‌سازی است. این چیزی نیست که اخوان از آن حمایت کند... اخوان می‌گوید سرمایه‌ داری مشکل و مساله  نیست، بازار مسله نیست.»

امین در پاسخ به پرسشی گفت : « که هدف پشتیبانی امریکا از اخوان‌المسلمین بعد از انقلاب حمایت از منافع اش با استمرار سیاست‌های نولیبرالی اقتصادی در منطقه است.خواه از طریق یک دولت شبهه ‌دموکراتیک، دیکتاتوری نظامی خواه یک دیکتاتوری... این ها همه ابزارهایی برای ایالات متحده امریکا به منظور دستییابی به همان هدف است که تضمینی بر استمرار سیاست‌های نولیبرالی در منطقه است.... ایالات متحده امریکا تصمیم گرفت تا روی گروه اسلامگرا شرط‌بندی کند.امریکا روی همه‌ ای گروه‌ها، دموکراتیک، فاشیستی، اسلام‌گرا یا سکولار شرط‌بندی می‌کند، مادامی که آنها سیاست‌های اقتصادی نولیبرالی را بپذیرند.»

به باورسمیر امین ایالات متحده امریکا تصمیم گرفت  تا روی اخوان شرط‌بندی کند نه سایرگروه‌ها زیرا آن‌ها ظرفیت اجرای سیاست‌های نولیبرالی را دارند و از سازمان‌دهی منطقه ‌ای برخوردارند که می‌تواند از منافع امریکا حمایت کند.در حالی که بخش بزرگی از نیروهای دموکراتیک که در زمینه‌های دیگر، سیاسی یا فرهنگی، مخالف اخوان هستند، سیاست‌ها و اصول نولیبرالی را می‌پذیرند، اپوزیسیون مصر باید در برابر آن‌چه امین «تهدید فاشیستی» می‌خواند متحد شود.

« بخش بزرگی از افکار عمومی در تونس و مصر ، مانند اخوان، معتقدند که شرایط منفی که در منطقه‌ی ما حاکم است به سبب فساد و قدرت شخصی مبارک یا بن علی است که درست نیست چون چنین پی‌آمدهایی را می‌توان در کشورهایی هم که از سطوح مشابه فساد و تمرکز قدرت ندارند مشاهده کرد.وانگهی، از آن‌جا که وضعیت دموکراتیک در مصر بسیار وخیم تر از وضعیت تونس است، همین امر نیروهای مخالف و مدافع نولیبرالیسم را وامی‌دارد (علیه پروژه‌ی اخوان) با هم متحد شوند.... پروژه‌ی اخوان در مصر به دنبال نابودی هر شکلی از دموکراسی ـ بورژوایی، لیبرالی یا سوسیالیستی ـ است. بنابراین، در شرایط مصر نیاز به خلق جبهه‌ای مانند جبهه‌ نجات ملی است که نیروهای مختلف را که برخی منتقد رژیم‌های سرمایه‌ داری و نولیبرالی هستند و برخی هم نه ـ و همه بر سر این مسله توافق دارند که لازم است پروژه‌  اخوان برای انحصاری‌کردن قدرت در مصر را متوقف کنند ـ با هم متحد کند....مردم استمرار سیاست‌های نولیبرالی را نخواهند پذیرفت. ...مردم دیگر لیبرالیسم اقتصاد را نمی‌پذیرند.» بنابراین رژیم‌های نولیبرالی با مقاومت قدرتمندی مواجه می‌شوند.

علاوه بر این، بحران جاری در اروپا، ایالات متحده امریکا و جاپان نیز نقشی در تعیین سرنوشت منطقه ایفا می‌کند، زیرا پی‌آمدهای منفی که مصریان از آن آسیب می‌بینند را تشدید می‌کند چنان که صادرات کالاهای مصری به کشورهای شمال را دشوارتر می‌کند. (هفته نامه )

 


 دیدگاه ـ بامداد۱۳/۱ـ۰۶۰۷