علل وعوامل سربازگیری طالبان از اقوام مختلف کشور

 

 

نجیب الله عظیمی

از زمانیکه طالبان ظهور نمودند و بعداْ هم در دوران حاکمیت شان و در حال حاضر هم از دو دهه به اینطرف، طالبان چطور توانستند، به شکلی از اشکال از میان اقوام مختلف کشور سرباز گیری نمایند؟

حضور، دوام و بقای نظامی طالبان در میدان های نبرد مقابل نیروهای امریکا و ناتو برای بسیاری از مردم افغانستان و خصوصاْ برای نیروهای روشنفکر کشور به یک پرابلم خیلی ها سوال برانگیز و حساسیت آفرین مبدل گردیده است؟

گرچه که عده بزرگی از مردم حال دیگر عقیده برآن دارند، که در عقب طالبان، هم دولت و هم امریکایی ها قرار دارند؟

ولی از جانب دیگر پذیرش، باور و قبولی این مفکوره "پرادوکس سرگیچ کننده" را در طی این سه دهه میان ملتی که از دانش و سواد بلند علمی و سیاسی نیز برخوردار نبوده و نیستند، پیوسته به نمایش گذاشته و ملت و مردم بیچاره افغانستان را، نه تنها به تردد و دو دلی، بلکه به سردرگمی گیچ کننده کشانیده است؟

گرچه که بسیاری از روشنفکران افغانستان بر این باورند، که: (« هنوز هم پیوند های جدی میان تعدادی از سران جریان های افراطی به ویژه نیروهای طالبان و القاعده با نیروهای امنیتی امریکا و غرب وجود دارد و از طریق همین ارتباط ها است، که جریان های تروریستی تبدیل به آلت دست امریکا و کشورهای غرب گشته و در راستای منافع آنها عمل می کنند.»)

اگر اعترافات خانم هیلیری کلنتن در مورد " چگونگی جهاد افغانستان" را بیاد بیآوریم، بکلی روشن و هویدا میگردد، که گفته بود:

" زمانی که درگیر جنگ سرد با شوروی بودیم و شوروی افغانستان را اشغال کرده بود و ما نمی خواستم شاهد کنترول شوروی برآسیای میانه باشیم. رییس جمهور ریگن با تایید کنگره به پشتیبانی ارتش و سازمان استخباراتی پاکستان پرداخت. بعداْ هم مجاهدین افغان را به تجهیزات جنگی مجهز کردیم. حتا از عربستان سعودی کمک مالی و انسانی گرفتیم و اجازه دادیم، اسلام وهابی درافغانستان رشد کند، تا ما به توانیم شوروی را شکست دهیم و البته موفق هم شدیم. شوروی میلیارد ها دالر از دست داد و در نهایت امپراطوری شوروی ازهم پاشید. برای همین خیلی ها معتقد اند، این کار سرمایه گذاری بدی برای ما نبود."

پس با درنظر داشت اعترافات خانم کلینتن در بالا، و اعترافات بعدی او را در مورد تشکیل گروه طالبان را منحیث فاکتورهای اصلی حضور دوامدار طالبان قرارداده و از نظر بگذرانیم،  با اطمینان کامل می توان گفت، که دلایل خیلی ها  فراوان و روشن غرض بقا و دوام طالبان در میدان های جنگ و حضور آنها در صحن سیاست افغانستان وجود داشته و دارند.

از همین لحاظ است، که دهن کجی طالبان مقابل ملت رنجدیده و اقوام ستم کشیده افغانستان، نه تنها سوال برانگیزگردیده، بلکه بیک معضله پرخاش برانگیز میان بسیاری از روشنفکران کشورنیزمبدل گردیده است.

معمای دوام و بقای طالبان نزدیک است، که جامعه کثیرالملیت افغانستان را ازهم بپاشاند؟

زیرا کتله بزرگی از مردم و حتا بسیاری از روشنفکران کشورهم عقیده برآن دارند، که طالبان متشکل از یک قوم، یعنی پشتون بوده و به لحاظ ارتباط اتنیکی و قومی خویش می جنگند.

عده دیگری را هم عقیده برآنست، چونکه قوم پشتون از ظرفیت های تعلیمی و تحصیلی پایین برخوردار بوده و خیلی ها عقب نگاه داشته شده اند، بناْ به جز ازجنگ کدام پیشه و یا مصروفیت دیگری ندارند.

عده یی دیگری هم وضعیت را چنین توضیح می دهند، چونکه پشتون ها مسلمان سنتی اند و طالبان دولتی را که یکبار درکشورحاکم گردانیدند، جوابگوی خواست های عمومی پشتون ها را می نمود، بناْ اکنون هم بسیاری از پشتون ها به طرفداری طالبان برای برقرارهمان حاکمیت می جنگند.

در حالیکه در میان نیروهای جنگی طالبان نماینده گان اقوام دیگر نیز دیده شده و حضور دارند.

مثلاْ حضور یک نفر از هیات بلند پایه گان طالبان، که من شخصاْ اسمش را نمی دانم، ولی ظاهرآ شباهت های فراوان به ملیت برادرهزاره داشت، که غرض گفت و گو با خلیل زاد در قطر آمده بود و مصاحبه های را هم با آژانس های مختلف انجام داد.

 

هموطنان عزیز!

بیایید، که پی این مصیبت واقعاْ موجود در کشور را بگیریم.

چرا این پرادوکس در این سرزمین فلک زده وجود دارد و دوام می یابد؟

علل و عوامل دوام این دایره خبیثه را باید، که در میان جامعه خود جست وجو نماییم.

اگر طالبان با استفاده از نام اسلام سربازگیری می نمایند، پس در اسلام که در میان جامعه و مردم ما جریان دارد، مشکلی وجود دارد.

اگر طالبان از بی سوادی و کم سوادی مردم سواستفاده نموده و آنها را به طرف خود می کشانند، باید که غرض برهم زدن این تاکتیک آنها چاره جویی کرد.

اگر طالبان مردم را بزور وادار به همکاری می نمایند، پس باید راه بیرون رفت از آنرا جست وجو نمود؟

اگر طالبان با تادیه پول مردم را وادرا به جنگ می نمایند، باید راه حل و راه بیرون رفت از این معضله را بالاخره جست وجو نموده و پیدا کرد.

اگر طالبان مردم را انگیزه میدهند، پس باید علل و عوامل و نوعیت این انگیزه را کشف و آنرا خنثی نمود.

اگر طالبان درمیان مردم جا دارند، باید رازاین موفقیت آنها را کشف نمود و تدابیری را علیه آن سنجید.

راه حل برای این تناقض جاری در کشور درکجاست و چاره چیست؟

چرا چنین است؟

مشکل در کجاست؟

غرض جمع بندی این قضیه و جست و جوی راه حل برای این مشکل دوامدر در جامعه می خواهم، توجه همه را به این نکات معطوف نمایم و آن اینکه:

دقیق ترین توضیح در مورد حضور، دوام و بقای طالبان همان، همانا موجودیت تکیه گاه های مطمین در خارج از مرزهای افغانستان برای طالبان می باشند.

بحث دیگری که طالبان را به "چارمغز سخت" تبدیل نموده، همانا پشتیبانی دوامدار مالی و پولی کشورهای کوچک و بزرگ خلیج از طالبان و همسایه های حسود افغانستان از آنها می باشند.

موضوعی دیگری که باعث حضور، دوام و بقای طالبان گردیده، عبارت از تادیه پول کافی از جانب طالبان برای جنگ جویان شان میباشد، که تا اکنون آنرا از کشورهای خلیج بدست می آورند و در پهلوی آن واگذاری بعضی از امتیازات ساحه وی برای جنگ جویان شان در مناطقی که در اثری جنگ ها تحت کنترول آنها قرار می گیرند.

در پهلوی اینهمه دستگیری ها، که به اصطلاح وطنی ما طالبان را به " پشک هفت جان" تبدیل نموده، همانا کمک های استخباراتی کشور های منطقه و همسایه های حسود افغانستان بوده، که برای دوام و بقای طالبان خیلی ها موثر واقع گردیده اند.

و بالاخره هم سواستفاده طالبان ازکم سوادی و بیسوادی و فقرجانکاه که از چندین دهه به اینطرف در افغانستان وجود داشته و هیچگاهی هم برطرف نگردیده است، این فقر دوامدار زمینه سربازگیری مداوم را برای طالبان باز نگاه داشته و مساعد گردانیده است.

امید که توانسته باشم، در گره گشاهی گوشه از این معضله حاد و بنیاد برانداز جامعه شدیداْ صدمه رسیده و درد دیده افغانستان سهم ناچیز خود را گرفته باشم.

موخذ: ویدیو کلیپ اعتراف بزرگ کلینتون ، وزیر خارجه مریکا گفت که بخشی از آن چه امروز در حال مبارزه با آن هستیم، ساخته دست خودمان است. خبر گذاری صدای افغان، ۲۳ عقرب سال۱۳۸۹  

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۰ـ ۰۵۱۸

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020