قوانین بین المللی در اسارت زور

 

 

عبدالاحمد فیض

 

 

فلسطین ملت که زنده گی شان با رنج واندوه بیکران گره خورده است و سده های متمادی یعنی از سال(١٥١٧) تا (١٩١٧) تحت سلطه امبراطوری عثمانی بدون حق حاکمیت حیات بسربرده وبعد از فروپاشی دولت عثمانی در نتیجه جنگ اول بین المللی درسال ۱۹۱۷بعنوان یک سرزمین مستقل اعلام موجود نمود ودرهمین برهه تاریخی بود که این ملت بموجب ماده (٢٢) منشورجامعه ملل از حق شناسایی بمثابه ملت وسرزمین مستقل برخوردار گردید.
لازم به یادهانی است که علی الرغم حق حاکمیت که بموجب قوانین بین المللی، مردم عرب فلسطین ازآن بر خوردار گردید ، جامعه ملل بمثابه یک نهاد جهانی با امعان به اصل بین المللی قیمومیت وبا درنظرداشت چگونگی سطح توسعه وانکشاف جوامع جدید، بدلیل عدم آماده گی ملت فلسطین به ایجاد زعامت ملی ورهبری امور داخلی، مجوز حق قیمومیت بریتانیا بر سرزمین فلسطین صادرشد.
قیمومیت بریتا نیا که تا سال(١٩٤٨) ادامه یافت، علی الرغم تضمینات حقوقی مبنی بر حق حاکمیت فلسطین، در روشنایی معاهده بالفور به بریتانیا این امکان فراهم کردید تا زمینه اسکان مهاجران یهودی را در محور اهداف درازمدت غرب بخاطر ایجاد یک دولت یهودی، در برخی مناطق فلسطینی فراهم سازد، لذا سرآغاز روزهای سیاه بعدی برای ملت فلسطین بود که درین مرحه تاریخی رقم خورد.
سال (١٩٤٨) دولت اسراییل به حمایت بیدریغ ایالات متحده وبریتانیا عمدتا در اراضی فلسطین پایگذاری شده و با ایجاد دولت یهودی ناقوس جنگ واشغالگری به استشاره حامیان غربی به صدا درامد.
رژیم یهودی بزرگترین اقدام برای اشغال سرزمین های اعراب و به قصد گسترش جغرافیای نا مشروع اش در سال (١٩٦٧) با چند کشورعربی وارد جنگ شد که درنتیجه این جنگ شش روزه به اشغال نظامی بیت المقدس شرقی، کرانه باختری رود اردن، نوارعزه وبلندی های گولان که جز قلمرو سوریه بود مبادرت ورزید.
بربنیاد اصول بین المللی تجاوز واشغال نظامی خشن ترین روش ناقص اصول رفتاری در روابط بین المللی است، ازینرو سازمان ملل متحد وکلیه نهاد های مدافع حق حاکمیت، کاربرد زور واشغال نظامی اراضی فلسطین را توسط رژیم صیهونیستی اشغال توصیف وشورای امنیت با صدور قطعنامه های متعدد که همواره با ویتوی واشنکتن مواجه بوده است، رژیم اسراییل را به عقب کشی کامل ازتمام مناطق تحت اشغال فراخوانده است که ازذکرقطعنامه های که درمقاطع گوناگون مبنی برمحکومیت اشغال صدوریافته است بدلیل طوالت موضوع اجتناب میگردد.
در روشنایی حقوق بین المللی تداوم حضوررژیم صیهونیستی دراراضی تحت اشغال فلسطین، تداوم جنایت بین المللی است وقتل وکشتاررزمنده گان ومردمان فلسطین که درراه رهایی ملی می جنگند، جنایت جنگی ونقض صریح اصل حق تعین سرنوشت توصیف میگردد، بنابرین سلطه ای (٥٣) ساله صیهونیزم بر قلمرو اعراب بخصوص فلسطین بیانگر مسوولیت بین المللی یاغیان ازحقوق جهان شمول وحمایت دولت ترامپ با رونمای طرح صلح بنام « معامله قرن » که سیاست اشغال وسلطه جابرانه رژیم اسراییلی را استحکام میبخشد، بمثابه فاجعه قرن نه تنها تضییع بیشرمانه وبی باکانه تمام ارزش ها ومعیارهای بین المللی خوانده میشود بلکه ناقض آشکار  معاهدات اسلواست که درسپتامبرسال (۱۹۹۳) وسال(۱۹۹۵) به وساطت واشنگتن میان دولت اسراییل واداره خود گردان فلسطین به امضا رسیده و زمینه برای ایجاد اداره خودگردان فلسطنی و قدرت اجرایی این اداره برکرانه باختری ونوارغزه بگونه محدود تضمین وراه برای حصول یک توافق درپرتومفاد قطعنامه های (۲۴۲-۳۳۸) شوارای امنیت مفتوح گردید.
با عنایت به موضوعات فوق، طرح صلح امریکا بنام « معامله قرن » که یورشلیم را به عنوان پایتخت بدون انقسام رژیم یهودی وسلطه اشغالگرانه اداره صیهونیست را برکیرانه باختری وبلندی های گولان تضمین مینماید، پیامدی جز ادامه بحران ، گسترش دامنه چنگ درتمام خاور میانه و زوال موقف بین المللی دولت متمدنی مانند امریکا نخواهد داشت . فلهذا بربنیاد اصول پذیرفته بین المللی مانند اصل ممنوعیت تصاحب ارضی والحاق، اصل تعین سرنوشت ، پرنسیب عدم دخالت وتجاوزواصل مشروعیت مبارزه بخاطررهایی، صلح درسرزمین فلسطین ودرمجوع خاورمیانه با بیرون شدن کامل اسراییل درعقب مرزهای بین المللی قبل ازسال ( ١٩٦٧ ترسایی ) ممکن میگردد.

بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۲۰ـ ۰۲۰۳

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020