نقش استخبارات در شخصیت سازی افراد

 

حکیم کرنزی

حوادث اخیر درکشور و بازی هایی با نیرنگ های استخباراتی برای شخصیت سازی افراد، مرا مجبور به نبشتن این مضمون نمود تا باشد که برای روشن کردن اذهان هموطنان کار اندکی را انجام داده باشم.

جنگ فرسایشی نیابتی در کشورکه اضافه ترازچهل سال، تمامی هستی هموطنان رنجدیده ما را به نیستی کشاند، خلاف تصورعده ایی که این یک جنگ عادی وسراسری است ، چنین نبوده ، بل یک جنگ خانمان سوز قبلا پلان شده توسط دستگاه های استخباراتی غربی بخصوص انتلجنت سرویس انگلیس و فرزند ناخلف آن (سیا ـ CIA ) در کشورما میباشد.که کودتای سردارمحمد داوود ودگرگونی ثور بهانه مشتعل شدن وسعت این جنگ وبعدا با ایجاد حکومت مزدوران و ددصفتان تاریخ و در انزوا قراردادن حکومت اسلامی ها و دست کشیدن از حمایت آنان، افروختن بیشتر و بیشتر آتش جنگ بین تنظیم های هفتگانه وهشتگانه،کشور ما را به تباهی سوق دادند.

مقدمات این تباهی وطن وملت رنج دیده ما صبغه تاریخی دارد، اینکه ما اوضاع کنونی را چنین ساده وغیرمترقبه، با  بوجو د آمدن حکومت سردار محمد داود و حمایت چپی ها (جناح پرچم ـ ح.د.خ.ا) ویا از دگرگونی ثور و ورود قطعات سرخ اتحاد شوروی وقت در دفاع ار حاکمیت امین و حکومت بر سراقتداران بدانیم جز یک ساده لوحی محض چیز دیگری نمی تواند باشد.

سرنوشت کنونی وپرابلم های فعلی کشورما ارتباط مستقیم با مناسبات و پرابلم های روسیه تزاری وقت و بریتانیای کبیر؛ وبا فتوحات شاهان افغان سلطان محمود غزنوی، سلطان محمد غوری وشیرشاه سوری،احمد خان ابدالی ،  وتسلط انگلیس ها بر نیم قاره هند داشته و برمیگردد تقریبا به یک ونیم قرن پیش تر ازامروز.

بعد از آنکه انگلیس ها به نیم قاره هند بنام تجارت وایجاد کمپنی تجارتی وتبدیلی بعدی آن به دفتر سیاسی کمپنی هند شرقی واشغال مناطق زیادی از سرزمین هند انجامید ،انگلیس ها با مشاهده پیشروی های قوای روسیه تزاری درآسیای میانه و داشتن مناسبات ناهمگون دشمنانه با روس ها در سال ۱۸۶۵ترسایی  در نشستی با روس ها به این نتیجه رسیدند که افغانستان باید د رمیان دو ابرقدرت ، یعنی روسیه تزاری و هند برتانیوی به مثابه (BUFERLAND) یا منطقه حایل قرار گیرد.

خصوصیات نقطه حایل (جهل وبیسوادی،ترور و اختناق،تجارت سلاح ومواد مخدر وکشت کشتار انسان ها درچارچوب زنده گی قبیله وی ) در منطقه بود.

انگلیس ها با پیشروی های روس های تزاری به طرف آسیای میانه ،شروع به فرستادن اجنت های استخباراتی خود برای جمع آوری اطلاعات در لباس ملا، داکتر، تاجراسپ، وترنر وغیره به منطقه آغاز نمود.

حکومت هند برتانیوی باانتقال اطلاعات به استخبارات مرکزی، دولت شاهی انگلستان را واداربه اعطا اختیارات عام وتام ،حتا در مورد افغانستان نمود.

انگلیس ها در سال ۱۸۳۹ ترسایی بدون کدام دلیلی به افغانستان لشکر کشی و تجاوز را آغاز نمودند و فیصله همان بود که مرزهای هند برتانوی باید سواحل دریای آمو باشد همان بود که بد بختی ما افغانها آغاز گردید.

انگلیس ها بدین نظر بودند که حال نه پرتگالی ها ونه هم هالندی ها نمی توانند که حریف ما در تسخیر هند در منطقه باشند از اروپا تا به هندوستان فاصله زیادی وجود دارد وانگلیس ها میتوانند در صورت مداخله  اروپایی ها درطول راه دور و دراز موانعی برای نیروهای متعارض بوجود بیاورند، از همین سبب بعد از حدسیات و جروبحث های زیاد به این نتیجه رسیدند که بزرگترین ونزدیکترین دشمن ما در منطقه افغان ها هستند باید جلو این « قوم وحشی! » را گرفت،این درحالی است که در این سالها نه احمدشاه بابا،نه سلطان محمود غزنوی ،نه سلطان غیاث الدین ونه هم شیرشاه سوری با آن ساز و برگ نظامی قوی اسبق وجود دارد، در چنین یک شرایط وایسرای هند با کسب صلاحیت های عام و تام از دولت شاهی انگلیس ،امر حمله بر افغانستان را داد.

انگلیس ها بعد از این حملات و حملات بعدی به شکلی از اشکال هرگاه د رکشورما بودند ویا موقتا رانده شده بودند،به هر صورت در تعین سیاست داخلی و خارجی ما ید طولی داشتند و توسط جواسیس وعمال داخلی وخارجی به مداخلات خود در تعین سیاست حکومات ما نقش داشتند ودرتباهی های کشور ما، و ربودن منابع طبعی آن پیش دست بودند وتا هنوز هستند.

از اینرو حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان را توسط عمال و اجنت های خود با استفاده از کمک های دول دیگر غربی به نابودی کشانیدند و حاکمیت غلامان خویش رابرجامعه ما مسلط نمودند،که عواقب خطرناک آن به ملت با عزت و باشرف ما بخوبی هویداست.

حال بعد از این حاشیه روی میاییم بر اصل موضوع.

در استخبارات یک شیوه بخصوص دراستخدام اجنت ها و جواسیس وجود دارد که به سه شکل امکان پذیراست:

۱ـ از لحاظ تیوریکی وهم عقیدتی،
۲ ـ به زور پول ویا تطمیع اشخاص ویا افراد،
۳ ـ با زور ویا فشار،آماده ساختن شخص به فعالیت های استخباراتی.

بعد از آنکه شخص با یکی از این سه شیوه آماده گردید زمان آن فرا میرسد تا شخص را باید فعال ساخت.

سازمانهای استخباراتی که با استفاده از آن اجنت را فعال می سازند واین هم سه شکل دارد:

۱ ـ انتخاب،

۲ ـ پرتاب،

۳ ـ جابجا کردن یا تثبیت شخص درهدف معین شده.

این همان شیوه های در مورد انتخاب،پرتاب وجابجا کردن گورباچف ویلسن درح.ک.ا.ش

وحفیظ الله امین را در ح.د.خ.ا ویا شهنواز تنی را تا سطح وزارت دفاع ملی میتوان مثال آورد.

برای به کرسی نشاندن اصول بالایی مراحل دیگری نیز وجود دارد که ارتباط به خصوصیات فردی ، جسمی، ذهنی و اجتماعی وعلاقمندی فرد دارد.و بحث ما نیز روی همین موضوع است.

استخبارات درمجموع ستون فقرات یک دولت و یا یک سیستم را تشکیل میدهد هر آن قدرکه استخبارات دریک دولت از قدرت بی شایبه برخوردار باشد به همان اندازه دولت ویا سیستم مربوطه با موفقیت های که حتا تصور ان مشکل به نظر می آید نایل می گردد.

نتیجه  فعالیت های استخباراتی میتوانند که زود محال ویا هم دیر محال باشد ، و نظر به شرایط معین همان جامعه  درمقطع زمانی خاص خودش درمنصه عمل قرار میگیرد.

بعضا پلان های استخباراتی تقریبا بعد از سالهای طولانی ،حتا نیم قرن به ثمررسیده که نمونه  آن در تجزیه کشور خودمان، کردستان،هندوستان، بعضی کشور های شاخ افریقا وپاشان شدن کشورهای اتحاد جماهیرشوروی سابق وکشورهای اروپایی با سمتگیری سوسیالیستی میتوان مشاهده نمود.زیرا پلان های عدم انکشاف و تجزیه این کشورها بیش از پنجاه سال طول کشید وبا تکه و پارچه شدن نظام وسوسیالیزم با فعالیت های معین استخباراتی در وجود اشخاص وافراد معین تمامی پکت سوسیالیزم پاشان گردید. امیدوارم که دردول استعماری غرب نیزتکه  و پارچه ها را به تماشا بنشینیم.

برمیگردیم  روی اصل موضوع.

در کشورجنگ زده ما که اکثریت مردم آن بی سواد بوده ، خصایل ملیتی افراطی، قبیله وی فرهنگی ومذهبی دامنگیر شان است ، چنین فعالیت های استخباراتچی با تطمیع افراد و اشخاص فروخته شده کاریست بس آسان .

غربی ها که با ایدیالوژی وترمینولوژی ساختاری، فرهنگی،کلتور ی ومذهبی کشورما بلدیت کامل دارند توانسته اند تا این زمان ونیز در آینده هاملت بی چاره ما را به بازی های استخباراتی مصروف نموده وخود بهره برداری نمایند.

پروپاگند واگیتاسیون ، یکی از شیوه های خطرناک کاراستخباراتی غربی ها قبل از تطبیق پلان های استخباراتی شان در یک جامعه بوده ، وغرب در این زمینه تجربیات بسا تاریخی فراوان داشته ومصارف زیادی را در این زمینه هزینه می نمایند.

درکشورما نیز وضع بدین منوال است که با ادامه جنگ بیشتر از چهل سال تلفات جانی و مالی هموطنان ما، ملت تا حدی خسته و برپچال شده اند که هر فردی را با دادن اندک شعارهای ملی،ملیتی وضد خارجی ها،مسیحای خویش تصور کرده و فکر میکنند که فرد حرف قلبی ایشان را ابراز نموده وبدون تعلل و بدون تفکر در پشتیبانی و قهرمان سازی اسطوره یی وی پرداخته و سرنوشت خویش را به وی به تسلیمی می ‌سپارند.لذا بنابر عدم دانش سیاسی، فهم و سواد کافی ودرک وضعیت وشرایط سیاسی، شخص را پیشوا و نجات دهنده خویش جازده،درحالیکه ازسوابق وفعالیت ها ومقاصد پس پردهشخص آگاهی کامل ندارند.

سیاستمداران (گویا) فعلی که اکثریت شانرا تروریستان و سلاح بدستان دیروزتشکیل میدهد، دیگر مورد اعتماد وشفقت دستگاه های استخباراتی غربی قرارندارند ، همان شکلی که دیروز دربرابر دموکرات ها،مجاهدین، طالبان وبعدا داعش و همچنان در زمان جنگ ها برضد جمهوری دموکراتیک ،هفتگانه وهشتگانه را ایجاد نمودند ومهره های جدید جدیدتر را در میان آدم فروشان قرن بیست وبیست و یکم جست وجو میکردند ، فعلا نیز درتلاش آنند تا با پیاده نمودن همان نیرنگ ها وشیوه های قبلی استخباراتی، درسیستم سیاسی، اقتصادی واجتماعی ما با حذف مهره های اسبق، مهره های جدید را انتخاب، پرتاب و جابجا نمایند که دراین عرصه، بلای دیگری را که در انگلستان و یا « شیطان خانه بزرگ جهان استعمار» تحصیل نموده و بعد از انجام وظایف موفقانه کوتاه مدت درکشور وتایید ریزدنت مربوطه (ریزدنت در استخبارات به شخصی اطلاق میگردد که گروپی از اجنت ها را رهبری میکند). بعدا به تحصیلات خود درامریکا مشغول میگردد و زنده گی بعدی خود را با زن امریکایی تبارگره زده ونیز صاحب چند اولاد از او میگردد وبعد از تعلیمات دقیق سیاسی واستخباراتی ،مدتی را جهت کارهای عملی درسفارت افغانستان د ر امریکا سپری نموده وبعدا به اساس ضرورت به افغانستان پرتاب شده ود رپست اساس مشاوریت امنیت ملی قرار میگیرد وبعد چشم به هم زدنی وبا یک صحنه سازی دردل های مردمان ضد همسایگان دشمن صفت ما (چتلستان وایران وغیره) که دست شان با خون هزاران هموطن ما سرخ و رنگین است جاگرفته وبعد ازتبلیغات دستگاه های تبلیغاتی غرب به مثابه اسطوره افسانوی و قهرمان ملی در ذهنیت ها تبارز نموده  و جابجا میگردد.

اینست استخبارات و فعالیت های استخباراتی دراسطوره سازی اشخاص وافراد.

هرگاه این شخص واقعا افغان و فرزند همین ملت وسرزمین باشد وهمدفمندی اش پاک وبی الایش،برد از ملت ما خواهد بود، درغیرHن انتخاب، پرتاب وجابجا کردن یک بلای دیگر با اهداف دیگر بازهم برای ملت بیچاره ما کمر شکن تر ازگذشته ها خواهد بود.

 

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۹ـ ۶۱۳۰۵

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2019