تعریف تروریزم درانحصارهژمونی ومنافع دولت

 

عبدالاحمد فیض

ترور و تروریزم پدیده ایی است که درتحولات و دگرگونی های انقلابی فرانسه سده هجدهم وارد گفتمان سیاسی شد، درآن فرصت تاریخی رزمنده گان انقلابی توسل به اقدامات خشونتبار، ایجاد رعب و وحشت را روش مناسب برای دستیابی به اهداف شان می پنداشتند که پیآمدهای مرگباری نسبت به کتله های بزرگ غیرنظامی درقبال داشت وموجب شد تا اقدامات وحشیانه علیه اکثریت غیرنظامی مورد توجه محافل سیاسی وبویژه حقوقدانان قرارگرفته ومساعی درجهت ارایه توصیف اعمال تروریستی وعدم مشروعیت آن آغازگردد. اما شایان ذکراست که علی الرغم مساعی بین المللی درجهت توصیف وتعریف جامع تروریزم که موافقت جهانی را باخود داشته باشد تا اکنون ارایه نگردیده است و لذا اختلاف برنحوه تعریف ازتروریزم با توجه به پیوند عاملان ترور به هژمونی های زور، منویات واهداف شبکه های دهشت آفرین و بخصوص وابستگی سیاسی محافل تروریستی باعث شده است که علی الرغم سپری شدن قرون جهان کماکان درفقدان یک تعریف جامع وهمه جانبه ازدهشت افگنی بسربرد.

کاربرد اعمال خشونت بار و بکارگیری ارعاب علیه مردمان بی دفاع به قصد دستیابی به مقاصد سیاسی معمول ترین و متعارف ترین تعریف است که تااکنون ازتروریزم بعد ازتعاطی تیوری های مختلف، تدویرکنفرانس های متعدد بین المللی و مباحث زیاد، ارایه شده است که بی تردید ازعدم تفاهم مشترک ودید واحد در زمیته ناشی گردیده است.

مسلم است که در دوران معاصرپدیده دهشت وتروریکی ازبزرگترین فکتوربی ثباتی جهانی بحساب میآید که تروریزم برخاسته ازدامن دولت ها یا تروریزم دولتی و قرارگرفتن ماشین قدرت دولتی درعقب مزدوران تروریست به وضوح به خطرات ناشی ازاقدامات تروریستی فزونی بخشیده است واین امرباعث گردیده است تا موضعگیری دولت ها دربرخورد وارزیابی وضعیت سیاسی وحقوقی گروه های تروریستی بربنیاد منافع ملی و چگونگی مناسبات شان با سازمان ها و تشکیلات تروریستی شکل گرفته ومحتوی وهویت آدمکشان ودهشت افگنان به گونه کاذب و وارونه منعکس و چه بسا المناک که گروه های تروریست درمحورمنافع وتمایلات راهبردی قدرت های معین هویت رزمنده گان مشروع کسب نموده و یا می نماید.

با توجه به مطالب فوق میتوان تصریح نمود که این فقط منافع ومقاصد دولت است که عملکردهای دهشت افگنی را بعنوان ترورمی شناسد یا خیر، نه دیدگاه واحد جهانی ویا تعریف حقوقی تروربمثابه یک جنایت هولناک ضد بشری که آدمکشان وحشی انسان بی دفاع را قربانی اهداف ظالمانه وضد انسانی حلقاتی می سازد که ازتروربرای رسیدن به هدف  سیاسی وحتا اقتصادی بهره برداری می نمایند. همین اکنون ایالات متحده  و رژیم اسراییل،  سازمان حماس را بمثابه یک سازمان مخوف تروریستی میشناسند، درحالیکه تشکیلات سیاسی ورزمندگان مسلح حماس بخش ازجنبش نجات بخش ملی در فلسطین است که تعدادی زیادی دولت ها، حکومات و نهادهای معتبرجهانی این سازمان را بعنوان مبارزان ملی به رسمیت میشناسند. جنبش حزب الله درلبنان که درمخاصمت و رویارویی با اسراییل تاریخ طولانی دارد گروه ترور و وحشت خوانده می شود که درفهرست تروریزم بین المللی قرارداشته است وهکذا هستند گروه ها وتشکیلات تروریستی که هر روزمرتکب خشن ترین اعمال تروریستی درسطح منطقه و درمحدوده ای جغرافیا یی کشورهای معین میگردد و دولت های حامی ازآنها بمثابه بخش موثرسیاست خارجی خویش تحت عنوان مبارزان مشروع استفاده می نمایند که درین میان میتوان ازنقش پاکستان درپناه دادن وحمایت ازشبکه های متعدد تروریستی درامتداد چندین دهه اخیرنامبرد که درمقاطع مختلف بحران افغانستان ازچنین تشکیلات وحشت ودهشت بنام مبارزین آزادیبخش استفاده نموده است .فلهذا بدون ابهام میتوان مدعی شد که پدیده بنام تروریزم درقالب منافع دولت ها با چنین هویت خشن متبارزمی گردد نه بعلت اعمال واقدامات وحشیانه زیرا درپراتیک دیده شده است که هرگاه سازمان تروریستی خطری به منافع یک دولت ایجاد نکرده باشد، در راستای اهداف دولت های معین عمل نمایند ویا مناسبات دولت با سازمان تروریستی برپایه تعهد برحفظ منافع دولت شکل گیرد دیگرگروه تروریستی ازتعریف خود بعنوان یک تشکیل دهشت افگن تبریه خواهد شد.   

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۱۹ـ ۱۹۰۴

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 Copyright ©bamdaad 2019