ضرورت توافق با افغانستان بر سر رژیم آبی رودخانه هریرود

 

 فرزاد رمضانی بونش 

 

افغانستان و آب

آب بستر آبادانی است و نخستین تمدن‌ های مهم در کناره‌ها و امتداد رودهای بزرگی چون نیل، دجله و فرات، هیرمند و آمو شکل گرفتند. در این میان افغانستان هر چند در کمربند خشک و کم آب واقع شده اما؛ وجود رشته کوه‌های پامیر و هندوکش کشور به یکی از کشورهای نادر در حوزه آب ‌های فرامرزی جهان تبدیل کرده است. در این شرایط از آن جاییکه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان آب از عوامل بنیادین و اصلی توسعه، امنیت و رفاه بشمار می‌ رود و مقدار آب تجدید شونده افغانستان بر اساس گزارشها به ۴۹.۳ میلیارد مترمکعب کاهش یافته، در سال های گذشته توجه به منابع آبی افغانستان افزون گشته است. لذا مساله آب‌ های فرامرزی تبدیل به دغدغه ملی کابل شده و مقامات این کشور با توجه به مفهوم « دیپلوماسی آب »  سیاست‌هایی را در مورد منابع داخلی و رودخانه‌ ای مشترک پیگیری می ‌کنند. در این شرایط از یک سو نقش منابع آب در افغانستان کاهش فقر، توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی، بهبود سطح زنده گی افغان ها، تهیة آب کافی به نسل‌ های آینده مدنظر قرارگرفته و اهدافی چون بهبود وضعیت معیشتی نسل‌ های اکنون و آینده افغان بوسیله فراهم آوری، افزایش دسترسی به آب آشامیدنی، افزایش مصوونیت غذایی خانواده‌ ها، تقویت مصوونیت‌ ها در برابر تاثیرات خشکسالی ها و سیلاب‌ ها، توسعه و ادارة پایدار منابع آب به اشتراک استفاده کننده گان آب، حفظ پایداری محیط زیست و.. را با کمک منابع داخلی و خارجی چون اتحادیه اروپا، بانک توسعه آسیایی، اداره کشاورزی سازمان ملل متحد، موسسه تکنیکی، اداره توسعه بین‌المللی ایالات متحده امریکا، دولت هندوستان و.. به پیش می‌ برند.

دربعد دیگری افغانستان به دلیل کوهستانی بودن، منشأ رودهای مهمی از جمله هیرمند، هریرود، پنجاب و سند است که به کشورهای همسایه وارد می ‌شوند. درواقع هر چند در گذشته با توجه به مشکلات سیاسی بسیار زیاد افغانستان برنامه‌ های جدی برای کنترول آب‌ های فرامرزی خود نداشته، اما در سال‌ های اخیر مساله بهره‌ برداری از رودخانه‌ های مرزی اهمیت زیادی پیدا کرده است. بنابراین دولت افغانستان اقدام به مطالعه و اجرای پروژه‌هایی برای ذخیره آب‌های از مرزها کرده و توجه جدیی به ساخت بندها و سدها بر روی رودخانه‌ های داخلی و منطقه‌ ای خود چون هریرود داشته است. درهمین راستا اکنون نیز بسیاری هنوز در کابل بر این نظراند که هریرود رودی داخلی و افغانی است.

کابل و رودخانه هریرود

درواقع رود هریرود از ارتفاعات هندوکش افغانستان سرچشمه می‌ گیرد و پس از طی ۶۵۰ کیلومتر در نزدیکی شهرستان تایباد به مرزهای افغانستان و ایران می ‌رسد. در ایران پس از پیوستن چند رودخانه فصلی به آن تا تنگه ذوالفقار خط مرزی ایران و افغانستان به طول ۱۰۷ کیلومتر را تشکیل می ‌دهد و سپس ۱۱۷ کیلومتر مرز مشترک ایران و ترکمنستان را تشکیل می ‌دهد و در حوالی شهر تجن ترکمنستان فرو می ‌رود. دراین ‌بین رودخانه هریرود یکی از منابع اصلی آب ورودی به بخشهایی از مناطق شمال شرق ایران و جنوب ترکمنستان است و دو کشور کشورهای پایین دست رودخانه هریرود هستند.اهمیت رودخانه هریرود به لحاظ و تامین آب آشامیدنی مشهد و بخشی از نیازهای دشت سرخس مورد توجه است. با این حال تاریخچه توافقات ایران ترکمنستان بر سرهریرود به دوران شوروی باز می‌ گردد و تعیین حق آبه ایران و روسیه در رودخانه‌ های مرزی از جمله هریرود، در قرار داد ۱۹۲۱ ( حوت ۱۲۹۹) سهم دو کشور از آبهای سرحدی، مساوی اعلام شد و سپس در میزان ۱۳۷۰، بر سر چگونگی استفاده از آب رودخانه و نیز احداث سد دوستی سهم هریک از استفاده از آب و انرژی سد به صورت مساوی تعیین شد. در مقابل عملاً بین ایران و افغانستان توافق نامه ‌ای درباره تقسیم آب هریرود وجود ندارد. همین امر بر پیچیده گی و چالش حل سر رژیم آبی رودخانه هریرود می ‌افزاید. گذشته از این نیز دولت افغانستان علاوه بر سدهای سلما و پاشدان، وعده ساخت دو سد دیگر بر روی هریرود را نیز داده تا بتواند بخش ‌های دیگر آب‌ های هریرود را مدیریت کند. سد یا بندهای دیگری قراراست طی کم‌ تر از یک دهه آینده بر روی هریرود ساخته شوند. دراین شرایط هرچند از نگاه کابل سد سلما تحول شگرفی در کشاورزی و تولید فرآورده‌های در این منطقه به وجود خواهد آورد و به چند دلیل نمی‌تواند به صورت جدی در تأمین آب سد دوستی مشکل ایجاد کندو به عبارتی سد سلما آب این رودخانه را بطور مداوم و پایدار مدیریت و توان مدیرتی سیستماتیک آب را دارد و فاصله زیادی در حدود ۴۰۰ کیلومتر با سد دوستی دارد و تنها نزدیک به ۳۰ درصد از حق‌آبه جغرافیایی از این رودخانه، توسط افغانستان مدیریت شده و افغانستان هنوز از ۷۰ درصد دیگر سهم بهره نمی‌ برد. اما بی گمان ساخت و تکمیل سدهایی دیگر بر روی هریرود یا سدهای پاشدان، کفگان و تیرپل، افغانستان ممکن است ۳۰ درصد دیگر از آب‌های حوزه هریرود نیز مدیریت شود و به ابعاد کاهش سهم ایران و ترکمنستان بیانجامد.

ضرورت‌هایی برای توافق با افغانستان بر سر هریرود

در واقع در دوره‌های گذشته دولت ها در کابل تلاش کرده‌اند تا درخواست تعیین رژیم حقوقی برای هریرود را به آینده سپارند و یا گفت و گوها در بخش سیاسی و امنیتی را با ایران نهایی کرده و بخش آب را مسکوت گذارند. در این حال باید توجه داشت که در حالی که ایران  تلاش کرده است که وضعیت رژیم حقوقی این رودخانه را مشخص کند و از نگاه تهران و بسیاری رودخانه هریرود یک رودخانه مشترک بین ایران، افغانستان و ترکمنستان است، هنوز برخی در افغانستان هریرود را داخلی می ‌دانند. درمقابل در کنار این نیز در کنار انتقادهای تهران، مقامات کابل معتقدند چند رود از داخل ایران مانند « کشف رود » و « جام رود » به هریرود می ‌ریزد و در بعضی از موارد ایران در بالا دست آب رود است و باید اقدام متقابلی درجهت مدیریت ورود سرشاخه‌ های آب وارده به هریرود داشته باشد.

با این حال اکنون به نظر اراده محکم ‌تری برای حل این چالش بین کابل و تهران فراهم شده است. در واقع همچنان که در گذشته رییس جمهور غنی گفته بود: « یکی از کارهای مهم موسی شفیق، نخست وزیر اسبق کشور معاهده میان افغانستان و ایران در مورد رودی هلمند بود که در زمان صدارت او منعقد شد و در همان زمان، به تصویب شورای ملی رسید و از طرف پادشاه توشیح شد.» اکنون که مذاکرات افغانستان و ایران برای تدوین سند جامع همکاری دنبال می ‌شود و از میان پنج کمیسیون مشترک همکاری میان دو کشور، کمیته‌ های آب نقش مهمی دارد، مساله هریرود بسیار مهم است. در این شرایط توافق با افغانستان بر سر رژیم آبی رودخانه هریرود می ‌تواند به روند سند راهبردی و جامع برای همکاری‌های دوجانبه کمک کند و دو کشور با دیپلوماسی برد- برد در کنار تدوین معاهده جامع بین ایران و افغانستان رژیم حقوقی هریرود را برای همیشه روشن کنند و با گذر از سیاست وقت کشی و تن ندادن به توافقنامه‌ های حقوقی از فرار یا به تعویق انداختن سیاست ‌گذاری پرهیز کنند.

دراین‌ بین رویارویی قاطع با مساله توافق با افغانستان بر سر رژیم آبی رودخانه هریرود می ‌تواند به عزم دوکشوربرای کاهش سطوح اختلاف، فراهم کردن نوعی توافق همه‌ جانبه و افزایش راهبردی مناسبات در سطوح گوناگون؛ افزایش پیوندهای مختلف فرهنگی، ژیوپولیتیکی و سیاسی دو کشور کمک کند. گذشته ازاین نیزباید گفت فرمول آینده رژیم آبی رودخانه هریرود می ‌تواند مبتنی بر استفاده معقول و منصفانه از آب، مزایای مطلوب و پایدار برای دو کشور باشد تا آسیب قابل توجهی به کشورهای مسیر رود و امنیت آبی مناطق همجوار مرزی وارد نشود. دراین چارچوب انعقاد قراردادی با کسب درصد آب مناسب هریرود در فرمول مذاکره دو جانبه تهران- کابل و یا سه جانبه با مشارکت ترکمنستان ( با اختصاص سهم بسیار کم ) را می ‌توان مدنظر قرار داد و کابل را مجاب به همکاری در اختصاص سهم بیشتر آب کرد.

 در واقع همچنین با توجه به اینکه اساساً بخش عمده‌ای از حقوق بین ‌المللی در حوزه رودها ماهیت توافقی دارد، عدم حل آب رودخانه هریرود می ‌تواند به منشایی برای تنش آینده در روابط دو کشور بدل گردد. لذا دستیابی به توافق امری فوری است. دراین ‌بین اگرکابل سهم برداشتی خود از آب هریرود را گسترده کند وعملاً جریان آب هریرود به ایران را قطع کند واختلاف دو کشورنیز بسیار گسترده خواهد. دراین میان باید گفت اگر دیپلوماسی آب به ‌درستی پی گرفته نشود و توافق همه‌ جانبه‌ ای دراین زمینه صورت نگیرد،‌ تکرار مساله هیرمند و چالش هیرمند یا هامون و اختلاف آبی ایران و افغانستان در مورد این رود می ‌تواند در مورد آینده هریرود هم رخ دهد و پیامد های گوناگون داشته باشد.

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۱۷ـ ۲۷۱۰