« ما از میهن‌ مان، از شرف‌ مان دفاع می ‌کردیم ! »

به مناسبت هفتاد دومین سال پیروزی بر فاشیزم

 

ا. م. شیری

روز نهم ماه می سال جاری درست ۷۲ سال از روز اعلام پیروزی باشکوه خلق‌ ها، ارتش سرخ، دسته‌ های پارتیزان کشور بزرگ اتحاد جماهیرسوسیالیستی شوروی تحت هدایت حزب بلشویک ها  به رهبری‌ خردمندانه یوسف ویساریونویچ استالین بر طاعون فاشیزم سپری می ‌شود. این پیروزی عظیم در جریان جنگ جهانی دوم که در اتحاد شوروی با عنوان « جنگ کبیر میهنی » از آن یاد می‌ شود، در اثر قهرمانی‌ ها و فدارکاری های خارق ‌العاده صد ها میلیون انسان، قبل از همه ، خلق‌ های اتحاد شوروی در جبهه‌ ها و پشت جبهه‌ ها، در میدان‌های کار و پیکار، با تحمل رنج‌ ها و مشقت‌های خارج از تصور و به قیمت جان بیش از ۸٠ میلیون نفر انسان، از جمله آنها، بیش از ۲۷ میلیون نفر انسان شوروی، به ویژه بلشویک ها، این عصاره‌ ها و گل‌ های سرسبد جامعه بشری و به بهای ویرانی‌های گسترده  ده‌ها  کشور جهان حاصل گردید.

در روز هشتم ماه می قوای ظفرمند ارتش سرخ و نیروهای خلقی اتحاد شوروی پس از چهار سال نبرد، ارتش  ویرمخت  و  رژیم هیتلری المان را به تسلیم بی‌ قید و شرط  وادار نمودند و متعاقب آن، دشمن غدار بشریت را در خانه خودش (در نورنبرگ) به پای میز محاکمی کشیدند و شماری از سران آن ها را بسزای جنایات خارج از توصیف خود رسانیدند.

واضح است که در جریان جنگ جهانی دوم و جنگ کبیر میهنی اگر چه تقریبا هیچ خلق و ملت جهان از عواقب شدیدا ناگوار و تلخ آن در امان نماند؛  اما سنگین ترین تلفات انسانی و معنوی، اقتصادی و اجتماعی را خلق های اتحاد شوروی متحمل شدند.

امروز، در هنگامی برگزاری این پیروزی بزرگ در مقیاس جهانی، متاسفانه، کشور پیروزمند ( اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی)  پشتیبان  و تکیه‌ گاه  اصلی صلح و امنیت  جهانی از نقشه سیاسی جهان حذف گردیده است. واضح است، که نابودی خاینانه این کشور بزرگ، در اصل علت عمده و اساسی اوضاع فاجعه‌ باری می ‌‌باشد که در جهان امروز بیداد می‌ کند. سالهاست که فاشیزم جهانی تحت بهانه جنگ با تروریزم، جنگ بی ‌رحمانه‌ای را بر علیه بشریت جهان آغاز کرده است؛ به صغیر و کبیر می‌ تازد؛ تر و خشک را می‌ سوزاند؛ سیاسـت انگلوساکسونی « تفرقه بیانداز و حکومت کن » را جایگزین دوستی و برادری خلق ها نموده و بعد از تجزیه اتحاد شوروی، نظام مستعمراتی را در اشکال نو و کهنه آن احیا و بازسازی کرده است. با این حال، خلق‌های اتحاد شوروی در شرایط هلاکت بار کنونی به موجودیت خود ادامی می‌ دهند و همچون گذشته پر افتخار خویش در راه تحقق صلح و امنیت جهانی، در دفاع از استقلال و آزادی کشورها و ملت ها، برای تامین حقوق حقه انسان و ایجاد جهانی عاری از ستم و بهره ‌کشی، عاری از تبعیض و نابرابری‌ های اجتماعی در صف مقدم مبارزه می ‌کنند.

امروز کمتر کسی در این واقعیت تردید دارد، که جنگ جهانی دوم یکی از بزرگ ترین تهاجمات سرمایه‌ داری به بشریت و یکی از تلاش‌ های آن برای نابودی جامعه عادلانه مستقر در یک ششم کره زمین- اتحاد شوروی بود. هدف از برافروختن آتش این جنگ خانمانسوز از میان برداشتن نظم جهانی جدیدی بود، که توسعه دیالکتیکی تاریخ آن را ایجاب می‌ کرد. اما، اگر چه در آن زمان، جنگ‌ سالاران فاشیزم و حامیان و منادیان آن در سایه وجود اولین حاکمیت کارگری در تاریخ و مبارزات قهرمانانه خلق‌ های اتحاد شوروی به تحمل شکست سخت وادار گردیدند و کل بشریت از چنگال خونچکان آن نجات یافت، اما در سال های اول آخرین دهه قرن گذشته ترسایی کارگزاران « نوسازی گارباچوفی » تمامی ارزش‌های جامعه سوسیالیستی، دستآوردها و پیروزی‌های نسل‌های گذشته را نابود ساختند.

البته در طول همی این چندین ده سال پس از پیروزی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتوبر تلاش‌های بی‌ حد و مرز فراوانی به منظور تحقیر و توهین به ایده‌آل‌ های بشری، برای خوارداشت جامعه عادلانه سوسیالیستی، بازنویسی تاریخ به عمل آمد، و این تلاش‌های مذبوحانه حتا در مدت قریب به سه دهه اخیر بر علیه کشور نابود شده اتحاد شوروی با شدت و حدت  دیوانه‌ واری در داخل و خارج از محدوده آن ادامه یافت. افزون بر این همی، هم اکنون نیز این حملات ارتجاع جهانی بر مبنای تضادهای آشتی‌ ناپذیر بین طبقات متخاصم  اجتماعی، به شکل مبارزه طبقاتی بر علیه کارگران و زحمتکشان، بر علیه محرومان و ستمدیده گان همچنان ادامه دارد. تبلیغاتی که در یکسری کشورهای غربی، در نهاد های دولتی آنها و از سوی برخی سیاست ‌ورزان برای علامت مساوی قراردادن بین کمونیزم و فاشیزم  براه افتاده، در واقع  چیزی جز ترور تاریخ و ارزش‌های تاریخی، پایمال نمودن دستآوردهای بی‌ نظیر سازنده گی‌های و سیاه‌ نمایی سرداران و فرمانده کل قوای طرف ظفرمند این جنگ ویرانگرانه نیست. این در حالی است که ارتش سرخ و دسته‌ های پارتیزان اتحاد شوروی نه فقط قاره اروپا را از اشغال فاشیزم آزاد کردند، حتا خطر طاعون فاشیزم را از کل جهان و سر ساکنان آن برداشتند.

در آستانه نهم ماه می، در روزهای منتهی به برگزاری این جشن باشکوه جهانی، یادآوری گوشه‌ هایی از خدمات عظیم مردم جمهوری سوسیالیستی آذربایجان در روند جنگ کبیر میهنی و سهم آن در حصول این پیروزی بی‌ جا نیست. خلق آذربایجان در ترکیب اتحاد شوروی بدفاع از میهن سوسیالیستی بزرگ خود به پا خاست و با تمام توان، فعالانه در جنگ علیه فاشیزم شرکت کرد. بیش از ۶۸٠ هزار نفر از فرزندان خلق آذربایجان، از جمله آنها، ۱٠ هزار تن از دختران این خلق به جبهه‌ های نبرد علیه اشغالگران فاشیست شتافتند. در حدود نیمی از پیکارگران ضد فاشیست به خانه بازنگشتند. صدها نفر از سربازان آذربایجان‌ به دریافت مدال و نشان افتخار مفتخر شدند. سینه ده ها نفر آنها، از جمله، قهرمانان اسطوره‌ایی مثل میدی حسین، هزی اسلانوف، اسرافیل محمداوف، اولین خلبان هواپیمای جنگی از قفقاز خالد محمدخانوف، سرتیپ محمود آبیلوف، میرزا ولی‌یف، محمد محمداوف، غفور محمداوف و بسیاری دیگر با مدال قهرمان اتحاد مزین گردید.

درپشت جبهه نیز خلق آذربایجان نقش تعیین ‌کننده‌ایی در راه غلبه بر فاشیزم ایفا نمود. نفتگران آذربایجان در سال های جنگ تقریبا ۷۵ درصد نفت مورد نیاز اتحاد شوروی را تامین کردند که خود این نیز اهمیت بسزایی در حصول پیروزی بر فاشیزم جهانی داشت.

افتخار آشنایی و مصاحبت با برخی از سربازان اعزامی از آذربایجان را داشتم. متاسفانه، شمار رزمنده گان جان بدربرده از این جنگ هلاکت بار همی ساله کمتر و کمتر می‌ شود. از میان آشنایان، پارتیزان خوش‌الحان خانم آنتونینا آودی‌اوا الکساندراونا ( توسیا )، سربازان قهرمان گادیلزیان بوخاریف سلیم‌جان‌اویچ و باریس پاستریگایف ترتنتیویچ در همین چند سال اخیر به جاودانه گان پیوستند.

متانت و فروتنی، صلابت و ساده گی کهنه سربازان ارتش سرخ و پارتیزان‌های شوروی شگفت‌انگیز است. همی آنها ساده زیستند و ساده درگذشتند. نه فخرفروش بودند و نه ادعایی داشتند. توسیا می‌گفت: «ما هیچ کار عجیب و غریبی نکردیم. ما فقط به دعوت دولت‌ مان، رهبرمان برای دفاع از کشورمان پاسخ مثبت دادیم. برای حراست از مرزهای کشورمان و حفظ تمامیت آن به پا خاستیم و این وظیفه ما بود». در جواب این پرسش که چه گونه از محله بی‌بی هیبت باکو تا منچوری، تا برلین ره پیمودی، جواب داد: « خیلی ساده. چرا تعجب می‌ کنی؟ ایمان توام با اراده، هر مانعی را از سر راه کنارمی ‌زند. سنگر به سنگر، جبهه به جبهه به منچوری رسیدیم؛ یک وقت دیدیم که به برلین رسیدیم. ما به حقانیت کار خود ایمان داشتیم؛ ما از میهن‌ مان، از شرف‌ مان دفاع می ‌کردیم؛ ما برای نجات بشریت و دفاع از آن سلاح برگرفته بودیم نه برای جنگ. وقت هایی بود که سلاح بر دوش، میکروفن بدست می‌ گرفتم. ترانه‌ها و سرودهای شورانگیز برای رزمنده گان ایفا می ‌کردم. جعبه کمک های اولیه پزشکی نیز جزیی از تجهیزات نفری من بود...». شمع وجود او در عقرب سال گذشته خاموش شد.

یاد و خاطره عزیز همی رزمنده گان بر علیه فاشیزم جهانی، همه  آن انسان‌ هایی که در راه صلح و امنیت عمومی از جان خود گذشتند یا سالم به خانه بازگشتند، گرامی باد!

هفتاد و دومین سالروز پیروزی باشکوه ارتش سرخ، خلق‌ها و دسته‌های پارتیزان کشور بزرگ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بر طاعون فاشیزم سرمایه‌ داری در سیمای رژیم های فاشیستی المان، ایتالیا و ژاپن به رهبری حزب بلشویک ها تحت فرماندهی و هدایت ژنرالیسموس یوسف ویساریونویچ استالین بر بشریت صلح دوست، آزادی خواه و عدالت جو، بویژه، بر همی پیروان صدیق انترناسیونالیسم پرولتری جهان مبارک باد!

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۹۰۵