ریسمان گردن « زعیم ملی » شوونیست ها به دست آی. اس. آی

 

 

سلیمان کبیرنوری

بسیار بسیار کوتاه و مختصر،

 پیامی دارم  برای حامیان آگاه، ناآگاه، ناخودآگاه و بیماران قومی، زبانی و قبیله وی که پیوسته در دفاع از اعلیحضرت حامد کرزی این مهره ی سیاه و متقن مربوط  دستگاه های عدیده اطلاعاتی منطقه ای و بین المللی، به ویژه آی اس آی پاکستان قرار داشته اند.

من ده ها مقاله و پژوهش در مورد اجیر بودن، خاین ملی بودن، و با ماهیت شخصیت  پست و پلشت، وبه قول آقای کیول امریکایی( نویسنده ی کتاب  جنگ اشباح) اجیر بودن فامیلی کرزی به دست آی ابس آی  پاکستان  نوشته ام.

اتفاق هم افتیده است که هموطنی، گاهی  با ناراحتی از من پرسیده بود؛ چرا در مورد کرزی و طالب و پاکستان  چنین و چنان بیشتر می نویسی؟ اما من میدانم که این هموطنان بیمارانی اند قومی، زبانی و منطقه ای که تا اکنون  به بیماری   خود پی نبرده اند. و خود را حق به جانب هم می دانند. و اگر خواسته باشند من حاضرم مدارک تاریخی خدمت شان ارایه دهم.

و من به پرسش چنین دوستان و هموطنان هیچ گاهی نپرداخته ام  که بگویم:

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست - آدم شناس نه ای جان من خطا این جاست.

اما نه... این جا موضوع آدم شناسی مطرح نبوده است بل، فقط بیماری های شناخته وناشناخته ناخود آگاه قوم گرایی مطرح بوده است و بس. من در مورد آقای کرزی پرونده ای در اختیار دارم. عنوان این پروند « سلول های محکمه   هاگ در انتظار حامد کرزی» نام دارد.

من با اغتنام از فرصت این پرونده ی آقای کرزی، دوسیه    این خاین ملی را به دسترس هموطنان و نهاد های ذیربط قرار خواهم داد.

اما آنچه من را وادار ساخت تا این خامه را خدمت هموطنان پیشکش نمایم، اظهارات تازه یکی ازعمال  شبکه   اطلاعاتی آی اس آی برای برنامه های  فامیلی کرزی، جناب مشاهد حسین صایب!، سناتور ارشد پاکستان و عضو ارشد حزب « مسلم لیگ » حزب حاکم پاکستان، رییس کمیته دفاعی مجلس سنا و نماینده ویژۀ نخست وزیر پاکستان در امور کشمیر است. کشمیری که بنگاه و لانه  شبکه های شریر و شیطانی و تروریستی بنیاد گرایی زیر نظر سازمان جاسوسی پاکستان  است.

اظهارات جناب مشاهد حسین، با صراحت تمام، یک بار دگر مهر سجل و تایید بر اجیر بودن آقای کرزی، و یکی از مزدوران کرزی به نام مارشال قسیم فهیم می گذارد.

آقای مشاهد حسین اعلام داشت که:

پاکستان به نفع «کرزی» درانتخابات ۲۰۰۹ افغانستان دست به تقلب زد.

مشاهد حسین، رییس کمیته دفاعی سنای پاکستان اعلام کرد که حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ افغانستان، اسلام‌آباد را بر واشنگتن ترجیح داد و درعوض پاکستان کاری کرد او برنده شود.

به نقل از نیوزانترنشنل، این سناتور می گوید: « ما به نفع حامد کرزی در انتخابات سال ۲۰۰۹ افغانستان دست به تقلب زدیم و به امریکا نیز توصیه کردیم که کرزی از همه باهوش تر است و مردم را می تواند به ساده گی فریب دهد بدون اینکه آنها متوجه شوند.»

معلوم است که این آقایان و شبکه شان  حامد جان را از آوان برهنه صورتی و نوباوگی زیر کنترول و نظر داشته اند. 

وی همچنان گفته است، که حامد کرزی می دانست که امریکایی ها با او مشکل دارند و به همین دلیل هم به سمت پاکستان دست دراز کرد که نتیجه خوبی هم گرفت.« ما تمام ۳ میلیون رای مهاجرین افغان در پاکستان را به نفع کرزی رقم زدیم. »

یکبار دیگر: مشاهد حسین، عضو ارشد « مسلم لیگ » حزب حاکم پاکستان، رئییس کمیته دفاعی مجلس سنا و نماینده ویژه نخست وزیر پاکستان در امور کشمیر است. این سناتور ارشد خاطرنشان کرد که سیاست اوباما در افغانستان ناکارآمد بوده است.

« امریکا نمی ‌داند که در افغانستان چه می ‌خواهد. یک بار خواستار از بین بردن طالبان است و بار دیگر می ‌گوید که پاکستان باید طالبان را به میز مذاکره بکشاند و در زمان دیگری علیه طالبان علام جنگ می‌ کند، گاهی هم در باره خروج از افغانستان صحبت می‌ کند».

حامد کرزی این فرومایه ترین عنصر جامعه مان، طی دو دوره بیشتر حکومت امریکا و پاکستان داده اش، طالبان و تروریستان مخلوق و مولود آی. اس . آی را برادر خواند. از زندان ها رها کرد. به کرات با همدلی و محبت، انتحاری های دستگیر شده   آن ها را با عطیه ها و تحایف به آغوش کشیده و دوباره به پاکستان یعنی به نزد پدر مشترک فکری و سیاسی و جاسوسی خودش و آنها فرستاد.

 به قول جناب مامون ژورنالیست و مبصر توانا، حامد کرزی، فرد نبود و نیست. بازوی قوی حامد کرزی درآن زمان مارشال فهیم بود که در دقایق نود، در و پنجره « جبهه ملی » را شکست و به اردوگاه کرزی و پاکستان پناه برد. حالا لایه های گمشده کم کم باز می شوند. کرزی، یک تیم بود، نه یک فرد. فاش گویی مشاهد حسین درهمین نقطه اهمیت تاریخی پیدا می کند.

آی، اس، آی و طالب، هرگز برحریم مارشال فهیم حتا یک بار هم حمله نکرد؛ درعوض، دیدیم که از جنرال داوود شروع تا استاد ربانی را دانه چینی کرد.  با اینکه امریکا و پاکستان و اجنبیان دیگر به زور چکمه های عساکر و با نیرنگ های نواستعماری شان، حامد کرزی گمنام را که صرف به عنوان کاندید نماینده گی طالبان در ملل متحد؛ سر و صدایی داشت؛ مانند شاه شجاع به تاج و تخت افغانستان برداشتند و نظیر آنچه در فوق آمد؛ پیوسته با دسیسه و نیرنگ و عوامفریبی حکومت او را تمدید می کردند؛ بازهم زعیم ملی خواندن چنین خاین و دست نشانده و غلام و غلام جز شوونیزم و مرض قوم پرستی چه معنایی میتواند داشته باشد.

حیف هموطنان غیور پشتون که در آینده نیز فاش شدن هزاران سند مزدوری و خیانت این عروسک و خانواده مزدورش؛ لکه های ننگ بیش تری بر جبین آنان بر می نشاند. البته که مسوول هموطنان میلیونی پشتون نه؛ بلکه مشتی بیمار روانی و سیاسی و چه بسا مزدور و غلام دیگر است که این لکه ننگ و نفرین را بر جبین خلق پشتون کوبیده می روند. باید خلق برادر و با شرف و باغیرت پشتون این مجانین مریض یا اوباش نوکر شده را از خود برانند، تجرید و محکوم و مردود نمایند تا شرف و عزت شان بیش از این لکه دار و چرک و چتل نگردد. برای فهم درست تر مطلب؛ از برادران غیور پشتون می طلبم که فرض کنند که همین حامد کرزی اگر پشتون نمی بود و مثلاً از خلق تاجیک یا اوزبیک یا هزاره می بود؛ آیا با اینهمه رسوایی و حتا ۱۰۰۰ فیصد کمتر از آن، بازهم او را کسُ حتا یک افغان حلالی حساب می کرد و قوم و قبیله اش را چه گونه میخواند و چگونه می نامید ؟

خوب است که هر چه زود تر و بدون فوت وقت دست به کار شویم و خاینین را عاق و طرد، و خایین پرستان را مفلوج و منکوب نماییم!

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۶ـ ۰۱۱۱