برنامه و رویداد های بعدی در افغانستان

 

سرتیر کابلی

اخباراین هفته افغانستان مخصوصن سقوط کُهندَژ ( کندوز) که حاوی تلفات جانی ومالی می باشد خیلی تکاندهنده است. اما قسمی که روحیه پیام دوهفته قبلم میرساند ما باید منتظرچنین رویداد می بودیم ودر آینده نیز باید باشیم. زیرا این همه وقایع  یک امرطبیعی در روند تطبیق پلان حامیان داعش درافغانستان است.

 باوجود کرنش وانعطاف پذیری رهبران روسیه و ایران به مقابل غرب و نادیده گرفتن تعزیرات شدید اقتصادی غرب ومتجاوز خواندن روسیه توسط اوباما، حضور و شیوع داعش درافغانستان نمایانگرآنست که ایالات متحده امریکا و شرکای غربی اش به آسانی ازطریق مذاکرات ابدا حاضرنمی گردند تا از تطبیق پلان های طرح شده شان صرف نظرنمایند. چه ایجاد نظم نوین جهانی، تطبیق محتویات پروژه قرن نوین امریکا و دکترین ولفووتز که جهت استقرار هژمونی امریکا در جهان طرح شده است؛ قسمیکه قبلاً نیز یادآوری نموده ام از سویه اوباما بلند بوده از منشا عالی تری آب می خورد واگر روسیه و ایران این واقعیت را نه پذیرند درحقیقت خود را فریب داده اند.

یکی ازعلل عمده عدم انعطاف غرب این مطلب است که:

 اگرسازمان شانگهای رشد نماید  و ایران، افغانستان، پاکستان وهند منحیث اعضای اصلی پذیرفته شوند .

اگرپلانهای اقتصادی طرح شده یعنی ایجاد خطوط مواصلاتی - تجارتی، اعمارپایپ لاین های نفت وگاز که  ازجمهوریت های آسیای میانه، ایران، افغانستان، پاکستان وهندوستان می گذرند و روسیه را به شرق میانه ، بحرهند و آسیای جنوبی- ایران را به چین وجنوب شرق آسیا وچین وهند را با تمام این مناطق وصل می نماید عملی گردد.

 قاره آسیا با داشتن منابع سرشارطبیعی وحضورچهارابرقدرت اقتصادی و نظامی درمنطقه به مرکز قدرت جهانی تبدیل میگردد که فال نیکی برای افغانستان وخواب پریشان برای امریکا خواهد بود.

ازجانب دیگر روبط نزدیک اقتصادی زمینه را مساعد می گرداند تا روزی این ممالک همه شامل اتحاد اقتصادی یوروآسیا و پیمان سازمان مصوونیت جمعی گردند ولی این همه همان چیزهایست که همه ارمان های امریکا ومتحدینش را نقش برآب میسازد. بناً غرب دلچسی خاصی به افغانستان و پاکستان دارد تا باصدور تروریزم داعش به افغانستان وآسیای میانه و دامن زدن اختلافات مذهبی، قومی ولسانی درمنطقه پروسه انکشاف یوروآسیا را اخلال نماید؛ مگرآنکه بخش اعظم این کیک رادرکنترول خود داشته باشد.

دراخیربه اساس شواهد واخبار واصله می توان پیشگویی نمود که حامیان تروریزم با تسلیم ولایات هلمند، فراه و نیمروز، ننگرهار وکنرها، پکتیا و پکتیکا، تخارو بدخشان وبغلان وکندوز و شیرخان بندردرشمال، و ازپشاورتا وزیرستان شمالی درآن طرف خط  دیورند را به زور ویا ازطریق سازش ( جای شک وجود ندارد اگردرتسلیمی های اخیرمناطقی ازافغانستان دست دولت یعنی دست غنی دخیل نباشد) دولت های افغانستان و پاکستان به طالبان- داعش تسلیم خواهند داد و یک کوریدور ( دهلیز )مصوون انتقال تروریستان، سلاح ومهمات وتریاک هلمند را به آسیای میانه ایجاد خواهند کرد. البته  در صورتی که سران و رهبران دولت های افغانستان و پاکستان مستقل می بودند مانند قذافی ازبین میرفتند. ولی ازاین که  دست نشانده وسازشگراند ازگزند داعش برکنارخواهند بود. البته غرض فریب آرای مردم افغانستان و جهان مانند چهارده سال گذشته حاکمان دست نشانده درکابل برای سال های متمادی ( الی به سررسیدن پروژه مورد نظر) باطالبان یا داعش دریک بازی موش وپشک درجنگ وگریزخواهند بود.

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۴ /۱۵ ـ ۰۲۱۰