بازنگری در برخوردهای سیاسی افغانستان با پاکستان

 

هر چه از حد بگذرد ، مردار شود

سیاست مـــردار به  سر دار شود

 

داکتر حمیدالله مفید

 

آن چنان که پیداست ، سیاستمداران جغت بوی پاکستانی ، گداز دیده وگرم وسرد روزگار چشیده ای اند ، سیاستمداران پاکستان در  بازی سیاسی خانه ، خانه شید با افغانستان  ،توپ هفت پوسته سیاسی را در اختیار دارند وبالای شانه  های سیاستمداران  کشور ما  نشسته اند ،گوش چپ  آنها را می کشند وچشم راست آنها را دل به هوا وسر به تماشا بسته اند.

سازمان استخباراتی آی اس آی پاکستان  که کاکل ماش وبرنج تجربه وفراکردش از دور پدیدار است  با استفاده از رهبران  شخ وترنگ جهادی وطالبان  کپ وکُپ  نوکرواره خود چنان آسیا سنگی را بالای مردم افغانستان دور داده اند ، که جل وبل آنها از دور دست ها پیدا است.ترور ها وانتحاری ها یا خودکشی های اخیر وبه ویژه تاریخ ۲۲ ماه جاری در شهر کابل و تازش های تازی مانند طالبان وداعشیان فراری وهی داده شده از پاکستان در ولایت های کندز،بدخشان ، تخار وبغلان  دلهای مردم افغانستان را سیه کرده است

ایدون خُلق مردم ما چنان تنگ شده است ، که دیگر پروای فلک کسی را ندارند. 

واما در مورد سیاست مداران افغانستان:

دولت  قامقروی پچل پتین و دُم  سیاه کرزی ، که با درد ودریغ در تور سیاسی طالبان وتبار گرایان سرخورده و دُم جویده گیر کرده بود. به جای اینکه از فرصت های مناسب موجودیت قوای ناتو وآیساف در افغانستان وکمک های میلیارد دالری کشورهای دوست برای رشد زیربنا های اقتصادی کشوراستفاده نیکو می کرد، به ماجراجویی های بچگانه ودخترانه دست زد ، میلیارد ها دالر را به باد داد ، رشوت ، فساد اداری ، بیروکراسی ، بی تفاوتی ، تنبلی ، چهارزانو شینی وبه مه چی غرضی  را پیشه کرد . نه تنها اینکه  از نیروهای ارتش جهانی برای نابودی طالبان ودشمنان کپ وکُپ افغانستان استفاده نکرد، بلکه با پخش اعلامیه های توقف  عملیات  های شبانه ، توقف  عملیات های هوایی ، و خواندن  طالبان تروریست به  نام برادران ناراضی ،  به جای اینکه آنها را از خاک افغانستان واز لانه های شان در پاکستان چخ می کرد زمینه های رشد  آنها را فراهم ساخت  و آنها را یکبار دیگر زنده کرد ، که ایدون ما  شاهد نیرومندی طالبان در اغلب شهرها ، روستا ها ، واستان های کشور می باشیم. که فرایند همان سیاست های قامقرویی کرزی است.

با به میان آمدن دولت وحدت ملی ، که با زمینه های تقلب وجعل رویکار آمد ، به جای اینکه با همان باور وحدت ملی به کارکردهای گسترده سیاسی روی می آوردند، با بازی دنده کلک به اختلاف های سیاسی خود افزودند. دولت غنی وعبدالله  با استفاده از لیو بودن کلک، بازی دنده کلک سیاسی ، با هم درگیر شدند، به جای اینکه بازی را به پاکستان بکشانند ، به جان هم، افتیده اند و باهم  گاهی دنده کلک ، گاهی بابه بابه بلی ، گاهی گیرکان و وزمانی چشمپتکان سیاسی می کنند.

دولت پاکستان واستخبارات با دم ودستگاهش ، همه امکانات لوژستیکی واستخباراتی را در اختیار دارد ، با به گماشتن چهره های فلاکتبار وسرگیچ آور از سرک تا پچک دولت وحدت ملی را در اختیار گرفته اند.

اندوهگینانه باید نوشت ، که دولت سرچک شده غنی با اتخاذ سیاست نادرست وسبک سرانه رهایی طالبان وبه ویژه با نشر اعلامیه صلح با مرده ولاش ملا عمر نه تنها به بینی بریده گی دولت خود پرداخت ، بلکه نشان داد ، که فرسخ ها از سیاست کنونی واستخباراتی  دنیایی امروزی دوراست واز بی خبری قرتک وجرتک می زند.

در روابط دیپلوماسی جهانی مناسبات بالمثل سیاسی ونظامی وسیاست ها استخباراتی امروز مطرح ترین سیاست ها  می باشند. 

سیاستمداران ومداری های سیاسی افغانستان در حالی که در سیاست های استخباراتی صفر کمایی می کنند ، در سیاست های جهانی نیز بالای کنده ای درخت بی خبری چهار زانو نشسته اند.به جای اینکه پاکستان را به صلح وادار بسازند ، از آنها صلح را گدایی می کنند. هیچ گربه ای موش را از برای خدا شکار نمی کند.

تجربه پنجاه سال اخیر نشان داده است ، که پاکستان به هیچروی وهیچ بینی حاضر نیست تا زمینه های صلح  در افغانستان را فراهم سازد.

اگر چنین است ودولت افغانستان فریب  سیاستمداران چغت بوی پاکستان را نمی خورد ، چرا نتوانست ونمی تواند ، طی سی سال وبه ویژه طی سیزده سالت اخیر  ، حتا یکنفر شورای کویته را گرفتارو یا ترور نماید.دولت پاکستان نه تنها که زمینه های صلح با طالبان را فراهم نمی سازد بلکه تلاش می ورزد ، تا اختلافات داخلی را در درون حکومت غنی نیز دامن بزند.

تمام سیاست های موجود استخباراتی ، نظامی  وسیاسی  افغانستان با پاکستان یکسره نادرست . غیر منطقی ونا بجا می باشند.

حملات نظامی تروریستان دولت اسلامی خراسان بالای یک مکتب ارتشی نظامی پاکستان به تاریخ ۱۶ دسامبر سال ۲۰۱۴ ترسایی  که موجب کشته شدن ۱۴۹ نفر وزخمی شدن ۱۳۳ نفر دیگر گردید ودر حقیقت به گفتاورد نواز شریف صدراعظم پاکستان این تازش در نوع خود بی مانند بود موجب سرا سیمگی پاکستان گردید. پناهگزینی  هفت نفر ترویست این رویداد ، که از پاکستان فرار وبه ولایت کنرهای افغانستان پناه برده بودند ، باعث شد، تا رهبران سیاسی وارتشی پاکستان به شمول راحل شریف لوی درستیز ونواز شریف صدراعظم انکشور وارد افغانستان شوند وتقاضا نمایند  ،که  ترویستان این رویداد را به پاکستان تسلیم نمایند.

دولت سرچک شده غنی وسیاستمداران بخش امنیتی او بدون اینکه از این مساله استفاده سیاسی کنند وبه دولت پاکستان گوشزد نمایند ، که درست است ، ما آنها را گرفتار وبه شما می سپاریم ، بشرط اینکه شما هم شورای کویته ورهبران طالبان افغانی را که در شهر کویته دل به هوا وسر به تماشا زنده گی می نمایند ، به دولت افغانستان تسلیم نمایید . شاید  در آن زمان پاکستان حاضر می شد ، تا این معامله را انجام دهد، مگر دولت ساده نگر وقُقله افغانستان به مشوره مشاور امنیتی اش که یک موره زیر فرمان پاکستان است ، این تروریست ها را از ولایت کنرها گرفتار وبه پاکستان تسلیم نمود  . دولت پاکستان به این ساده گی ولوده گی دولت افغانستان پسخند کرد ودانست ، که در این کشور سیاست نی بلکه ریشخندی ولوده گی  حکمروایی می کند.

ایدون که دولت پاکستان تروریست  های اسخباراتی را  زیر نام طالب به افغانستان می فرستد، لازم است تا افغانستان نیز به تمام سیاست هایش نسبت به پاکستان بازنگری کند وبا اتخاذ سیاست ها وتدابیر همانند ، زمینه ها ی انجام ترور ها وانتحارهای  نظامی را در خاک پاکستان فراهم سازد، در اینمورد بهتر است ، با استفاده از همکاری استخبارات هندوستان ودر تبانی با انها این سیاست ها عملی شود. 

به منظور انجام اقدامهای بالمثل با پاکستان پیشنهاد می شود :

یکم ـ  به جای سیاست تسلیم طلبانه ،سیاست در ظاهر صلح خواهانه ودر نهاد سیاست جدی ترور وانفجارات داخل پاکستان به پیش برده شود. به این منظور لازم است ، تا :

اداره امنیت ملی به وزارت امنیت ملی ارتقآ یابد،

دوم- کادر های موجود اداره امنیت ملی که اغلب با استخبارات پاکستان در تبانی اند ودر پاکستان درس خوانده اند ودر آنجا بزرگ شده اند ، منفک وبه جای آنها کادر های متجرب وآزموده  قبلی گماشته شوند.

سوم- جنبش سیاسی زیر نام جنبش ازادی بخش خلق های بلوچ وپشتون در پاکستان از سوی استخبارات افغانستان ایجاد شود .

چهارم ـ ‌این جنبش با مدرنترین افزار های جنگی مسلح وبه پاکستان فرستاده شوند .

پنجم ـ در تشکیل وزارت امنیت دولتی جنبش اسلامی زیر نام جنبش دولت اسلامی پاکستان ویا همان داعش ویا دولت اسلامی خراسان با استفاده از ملا ها وکادر های این وزارت ایجاد شود، مرکز این جنبش در ولایت های نورستان وکنر فعال واز آنجا تروریست های انتحاری به پاکستان فرستاده شوند.

ششم- احزاب اسلامی مخالف دولت پاکستان در افغانستان مورد تفقد ونوازش قرار گیرند وبرای آنها پایگاه های نظامی ایجاد شوند.

هفتم- به منظور خرابی اوضاع سیاسی پاکستان زیر نام جنبش احمدیه نیرو های مسلح تروریستی ایجاد وبه پاکستان فرستاده شود.

هشتم ـ-جنبش اسلامی الاحرار پاکستان که به دولت ومردم افغانستان اعتماد دارند ، مورد پشتبانی قرار بگیرد ودر داخل افغانستان مراکز نظامی وسیاسی آنها ایجاد وفعال گردد.

 نهم- تلویزون ها ورادیو ها، گویا زیر نام جنبش  علمای اسلامی پاکستان در افغانستان  به منظور تبلیغ ضد دولت پاکستان با استفاده از نواقص موجود دینی در پاکستان ایجاد شود.

 دهم ـ جنبش شعیه های پاکستانی مسلح گردند وبه خاطر ایجاد مراکز تروریستی در مناطق سنی نشین پاکستان برنامه های تروریستی را سازماندهی نمایند.

یازدهم -تلویزیون ورادیوی پشتونستان آزاد  وبلوچستان آزادی در داخل افغانستان ایجاد وبه فعالیت های تبلیغاتی به نفع جنبش های پشتون وبلوچ وضد دولت پاکستان بپردازند.

دوازدهم ـ  تمام سیاست ها وسیاستمداران بخش پشتون ها وبلوچها در افغانستان که تا ایدون به جای معاملات سیاسی در داخل پاکستان در داخل افغانستان فعال گردیده اند وبه جای اینکه مسایل تباری وقومی را در داخل پاکستان ایجاد کنند ، به عامل نفاق تباری در داخل افغانستان پرداخته اند وآب در آسیاب پاکستان می ریزانند، ملغی وتشکیلات علنی ومخفی آن منحل گردد وبه جای آ ن به سازمانهای جدید وشخصیت های فراتبار که تنها در مورد افغانستان بیندشیند رویکرد گردد.

از جنبش اسلامی داعش خراسان در داخل افغانستان پشتبانی شود وتشکیلات آنها در داخل افغانستان تحت کنترول سازمان استخبارات وزارت امنیت ملی  در آورده شود وبا استفاده از کارمندان پشت پرده به برنامه های تروریستی در داخل پاکستان بپردازد.

سیزدهم ـ  به منظور سرکوبی طالبان ،گروه داعش یا دولت اسلامی جدید در وزارت امنیت ملی ایجاد شود و با استفاده از سیاست های  تفرقه اندازی میان طالبان وداعش جنگ های محلی را سازماندهی نماید.

چهاردهم ـ به منظور مبارزه با طالبان وداعشیان مخالف دولت  افغانستان کارکرد های جنرال دوستم فرزند دلیر افغانستان در استان های شمال کشور ادامه داده شود وپس از تصفیه شمال به مرکز وجنوب کشور توجه مبذول گردد. 

پانزدهم : چون رییس جمهور جناب داکتراشرف غنی  نسبت بیماری نمی تواند ، در شرایط واوضاع کنونی نظامی سرقوماندانی اعلی قوای مسلح را به پیش ببرد ، این وظیفه به معاون اول او جناب عبدالرشید دوستم ، که به حق نشان داد ، که می تواند به زور طالبان وداعشیان را از افغانستان براند ونابود کند . تفویض شود.

شانزدهم ـ  سرپرست وزارت دفاع نشان داد ، که نمی تواند ، تا رهبری وزارت دفاع کشور را بدوش بگیرد ، برطرف وبه جایش یک افسر دلیر وطن پرست وگرم وسرد روزگار دیده مقرر شود.

 با این باور که در مقابل پاکستان تروریست، سازمانهای متعدد تروریستی در داخل افغانستان علیه پاکستان ایجاد شود ، آنگاه شاهد خواهید بود ، که پاکستان در امور داخلی افغانستان دخالت را رها خواهند کرد ودولت افغانستان بدون گدایی صلح از موضع پیروزمند به صلح با پاکستان روبرو خواهد شد.

آنگاه خواهید دید، که دولت چغت بوی پاکستان با دل شوریده گی ودل خورده گی  در جبهه صلح پا خواهد گذاشت.

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۴ /۱۵ ـ ۲۸۰۸