ضرورت تشکیل هسته‌های دفاع و مقاومت در شرایط کنونی کشور

دستم شکسته، زبانم لال باد!

عتیق الله مولوی زاده

آتشی در خاورمیانه شعله ‌ور گردیده است، که مردمی را بنام سوریه در خود می‌ سوزاند، آتشی را که ایران اسلامی و گرداننده‌ گان نظام ولایت‌ فقیه با هزینه کردن میلیاردها دالر همچنان داغ نگهداشته است، عجیب بی‌انصافی، که مظلوم ملتی با آن عزت و شرف در تاریخ نابود شود، تا گروهی دست ‌نشانده بنام حزب‌الله و مشتی مستبد و دین‌فروش بنام ولایت ‌فقیه در ایران حکومت کند!  این آتش آن‌ قدر مهیب و وحشت ناک است که شعله‌ هایش از کنترول آتش‌افروزان خارج گردیده است، زمام داران کاخ سفید همراه با متحدین غربی و شرقی خود برای حفظ منافع کثیف و نجات دست نشانده‌ گان‌شان، در طویله‌های خلیج و سرزمین جزیره العرب (سعودی) تلاش دارند، شعله‌های آتش را سمت و جهت بخشند تا از یکطرف متحدین و مزدوران منطقه‌ای‌ شان در امان بمانند و از جانب دیگر با این آتش خانمان سوز، مناطق جدیدی را که برای امریکایی‌ها رقبای استراتیژیک محسوب می ‌شوند، مورد حمله قرار دهند، شعار احیای خراسان بزرگ از جانب داعش به ‌صورت بسیار دقیق و ظریف انتخاب شده است، زیرا خلافت اسلامی داعش در مرزهای کنونی و حتا افغانستان خلاصه نمی‌شود خراسان بزرگ شامل قسمتی از خاک هند و بخش از ترکستان شرقی و یا همان کاشغر معروف، که ولایت بزرگ غربی چین امروزی و قسمت های از قفقاز مربوط به روسیه را دربر می ‌گیرد و یا به عباره دیگر آتش خلافت داعش هند و چین و روس را که از رقبای اصلی امریکا به حساب می‌آیند، در آتش خود می‌سوزاند و با کمال تاسف و بدبختی که راه این آتش از سرزمین ویران‌شده بنام افغانستان می‌گذرد.

اوضاع آشفته و ناپایدار کشور همراه با دلقک بازی‌های (ع) و (غ) ملت بیچاره ما را در سرگمی و پریشانی خطرناکی قرار داده است، کار تشکیل کابینه هنوز بجایی نرسیده است که خبر نامبارک حضور نیروهای سیاه پوش و سیاه دل خون‌آشام بنام داعش در بخشی از ولایات کشور به گوش رسید، داعش و یا همان گروه جنایت کاری که کارنامه سیاه و وحشتبار اش در سوریه و عراق ننگ بر عالم انسانیت گردید، داستان‌های تکان‌ دهنده از قتل‌عام فرزندان آدم و بنده‌گان خدا که با تفکر و آیین تاریک اندیشان عصر مخالف بودند، خواب را از چشمان مردمان با وجدان زدود و بشریت را در عالمی از حزن و افسرده گی فرو برد، قرار است این جنایت‌ کاران ماشین آدم کشی و خانه ‌سوزی را در ملک ویران‌ شده ما از دست برادران کوردل طالب و کورچشم خویش بستانند، و پرچم سیاه خلافت اسلامی داعش را زیر نام ولایت خراسان به اهتزاز درآورند، امریکایی‌ها هم به بهانه ‌های مختلف نظاره می‌کنند طوری که کشتار مردم بی‌گناه سوریه و عراق را به‌ دست داعشی‌ها نظاره کردند، جالب اینکه در روزهای کشتار مردم عراق توسط داعش، جان کری وزیر خارجه امریکا شخصاً در منطقه حضور داشت و پیشروی داعش را زاده مشکلات سیاسی عراق قلمداد کرد، امریکا و متحدانش آن‌قدر قضیه را طول دادند و با تشریفات سخن گفتند که داعش توانست اکثریت پایگاه‌های ارتش عراق را که می‌خواست به تصرف خود درآورد و متاسفانه این بار نوبت افغانستان است، حالا در چنین وضعی مردم ما از خود می پرسند، چه تضمینی وجود دارد که تجربه تلخ عراق و سوریه در افغانستان تکرار نشود؟

داعش و یا مدعیان خلافت اسلامی متفاوت و خطرناک‌تر از طالبان است، وحشت این جانیان و سفاکان به حدی است که سازمان القاعده قبلی داعشی‌ها را متهم به خشونت می‌کند، تجربه تلخ و دردناک کشتار مردم بی ‌گناه عراق و سوریه توسط داعش، این نگرانی را ایجاد کرده است که در صورت تسلط و تحکیم قدرت این گروه سرنوشت اکثریت مردم بیچاره ما که با خلافت اسلامی همخوانی و هم سویی نداشته و ندارند چه خواهد شد؟ بخصوص سرنوشت پیروان مذهب تشیع و آن هم مردم مظلوم هزاره که استراتیژی تقیه دینی و مذهبی هم بدردشان نمی‌ خورد، در برابر شمشیر بران این گروه سفاک چه خواهد شد، و یا هم سرنوشت اقوام و ملیت های غیرپشتون که در دوران حاکمیت طالبان متهم به مقاومت هستند به کجا خواهد رسید، سرنوشت زنان و دخترک‌های شهر کابل که تازه خلق و خوی غربی را وام گرفته ‌اند با داعشیان خشن و صحرایی آب ندیده چه خواهد شد آیا این مردمی که خود را قربانی معرکه داعش می‌بینند می‌ تواند به وعد و وعیدهای مقامات امریکایی و سران ناتو دل خوش کنند؟  و با اعتماد به پشتیبانی آنان خود را در امن و امان احساس کنند و یا این‌که برای زنده ماندن راهی دیگری را سراغ نمایند، اگر قرار باشد که صدها هزار جوان هزاره و تاجک و ازبک ترکمن و پشتون به ‌صورت رمه‌ های گوسفند قربانی تیغ داعش در مملکت شوند، آیا بهتر نخواهد بود که این‌همه جوان و انسان زنده و صاحب‌اختیار از همین حالا دست بکار شوند و با تاسیس پایگاه‌های دفاع و مقاومت متشکل از همه نیروهای آزادی‌ خواه و ضد سلطه داعش و با شعار ما می‌ خواهیم زنده بمانیم در کنار اردوی ملی افغانستان متشکل و منسجم شوند، تا رهبران داعشی هم بدانند که مردمان امروزی این کشور گله گوسفندهای در طویله نیستند که به‌ صورت دسته‌جمعی راهی قربانگاه شوند، شیر زنان و شیر دختران کوبانی کردستان سوریه با مقاومت جانانه خود در کردستان طلسم پیشروی داعشی‌ها را شکستند و شهر کوبانی را از سقوط به ‌دست داعشی‌ها نجات دادند، وگرنه در صورت سکوت و یا فرار، آنان هم مانند زنان دیگر به اسارت می‌ رفتند و در بازار برده ‌فروشی موصل مرکز خلافت اسلامی به فروش گذاشته می‌شدند، مردم افغانستان که تجربه سی سال جنگ تمام‌عیار را با خود دارند، در صورت قیام و آماده ‌باش برای دفاع از زنده‌گی و ناموس و شرف خود به خوبی می‌توانند جواب دندان‌شکنی به نیروهای متجاوز داعشی بدهند، به‌ شرط اینکه این بار هوشیاری خود را حفظ کنند و فریب مکرهای امریکایی و ابوهای عربی را نخورند، در غیر آن خطر امروزی داعشیان و منادیان خلافت اسلامی در منطقه بسیار جدی و هولناک است، خطری که بیان کامل آن چند دفتر مثنوی می‌ خواهد، سلطه این مکروب سرطانی بنام داعش نه تنها زنده‌ گی جمعی از انسان‌ها را تهدید می‌کند بلکه تمدن و میراث فرهنگی تاریخی هزاران ساله انسانی در کره زمین توسط این گروه بی‌ فرهنگ نیز تهدید می‌شود وقتی کتابخانه‌ ها به آتش کشیده شود و اندیشمندان راهی گورستان شوند، علوم انسانی در دانشگاه‌ها تحریم شود برگشتی هزاران ساله به عقب صورت می‌گرد که برایش از همین حالا باید گریست، خدا نیارد آن روزی را که با حاکمیت این گروه هزاران هزار اثر با ارزش مانند دیوان مثنوی مولوی و عطار و شهنامه فردوسی و دیوان از عرفا و ادبا دیگر طعمه آتش شوند و از مجسمه زیبای فردوسی که بر فراز بنا  زیارتش در شهر طوس، که گویا که با عالمیان سخن می‌گوید و هزاران هزار اثر گران‌ بها و بی‌مانندی که با ساده‌ گی با حکم شرک و بدعت با تله‌ های انفجاری گردی بر آسمان شوند، مگر طالبان سیاه دل در زمان حاکمیت امارت اسلامی نبودند که مجسمه بودا را در بامیان به توپ بستند و صدها جلد کتاب را از کتاب‌خانه جلال‌آباد به آتش کشیدند و سلفی مذهبان مصری‌اش در زمان حکومت مرسی خواهان منهدم کردن اهرام مصر شدند، و من از خدای این عالم عاجزانه می‌خواهم که با سلطه این لشکر سیاه و خبیث بر منطقه جانم را بگیرد که بیش ازین توان شنیدن و خواندن فجایع این گروه جنایت‌ کاران را ندارم. 

بامداد ـ دیدگاه ـ۱۵/۱ـ ۲۴۰۱